نگاهی به کتاب «من هم دلم گریه میخواست»
خاطرات راوی از اجرای نمایش در جنوب و غرب کشور که در احاطه دشمن بوده، درهمآمیختگی و بهمتنیدگی اشک و لبخند را ثابت میکند. بازیگران با چشمانی که چند دقیقه پیش گریسته و نگاهی که با دیدن تماشاگران پر از شرمساری میشد و در نهایت با قلبی که همزمان در ترس و عشق به کار میتپید، روی صحنه اجرا میرفتند.