کد خبر: 693707
تاریخ انتشار: ۰۳ دی ۱۳۹۳ - ۱۵:۴۶
علي باقي نصرآبادي*
از مـهـم‌ترين اصـول اسـلام، «ولايـت» است. ولايت به معناي پذيرفتن رهبري پيشواي الهـي و نيز اعتقاد به اينكه امامان معصوم پس از پيامبر اسلام (ص‌) از سوي خداوند بر مـردم ولايـت دارنـد. نـظـام سـيـاسـي اسلام و شيوه حكومتي دين بر پايه ولايت است و ملاك مـسـلمـانـي پـس از اطـاعـت از رسـول خـدا(ص‌) ولايت‌پذيري است. آنچه پيش روست گزيده‌اي از مقاله «ولايت و ولايتمداري از ديدگاه شهيد مطهري» چاپ شده در مجله تخصصي انقلاب اسلامي و دفاع مقدس است.
بـشـر بـراي پيمودن راه سعادت و گام نهادن در طريق عبوديت و پيشرفت معنوي و رسيدن بـه كـمـالات انـسـاني كه مهم‌ترين هدف خلقت انسان از ديدگاه اسلام است، همواره محتاج راهنمايان و پيشواياني بوده تا او را در اين راه دست گيرند و راه نمايند تا راه را از چاه بـاز‌شـنـاسـد، و هم به شيوه درست و هم در كمترين زمان به هدف نزديك شود؛ چه عمر آدمـي ظـرفـيـت تـجـربـه هـمـه شـيـوه‌ها را نـدارد. بـر ايـن اسـاس خـداونـد متعال از باب رحمت گسترده خويش بر بندگان و لطف بي‌كرانش بر آنان، از آغاز خلقت بـشـر، پـيـامـبـران و راهـنـمـايـانـي هـمراه با تعاليم و آموزه‌هاي حيات‌بخش را به سوي بـنـدگـان فـرو فـرستاد كه آخرين، تكميل‌كننده راه پيامبران پيشين، پيامبر بزرگوار اسـلام حـضـرت مـحـمـد مـصـطـفـي(ص‌) مي‌بـاشـد. در طـول تـاريـخ هر‌گاه مسلمانان حول محور ولايت جمع شده و تابع بي‌چون و چراي ولايت بـوده‌اند، پيروزي بزرگ آفريده و سعادت دنيا و آخرت خود را تضمين نموده‌اند و بر دشـمـن خود غالب شده‌اند. اين مقاله بر آن است كه موضوع ولايت و ولايتمداري را از منظر استاد شهيد مطهري بازشناسي و در يك مدل منسجم بررسي و ارائه نمايند.

مفهوم‌شناسي:

1- ولايت

«ولايـت» را در تـلفظ به فتح و كسر«واو» هر دو مي‌توان خواند و از نظر معنا علاوه بـر اينكه به مفهومي مصدري اشاره دارد، به معني امارت و فرمانروايي و تدبير امور نـيـز هست. علاوه بر اين دو معنا، معاني ديگري كه در فرهنگ‌هاي لغت براي«ولايت» به چـشم مي‌خورد عبارتند از: محبّت، نصرت، سلطان. استاد مطهري ولايت را اينگونه معنا و تعريف مي‌كند: ولايت به معني حجّت زمان كه هيچ زماني خالي از حجّت نيست.... ولايت، يعني تسلط و سرپرستي.

2- ولاء

مـعـنـي كـلمـه«ولاء» كـه«ولايـت» و«تـولي» از آن مـشـتـق شـده اسـت اتصال و نزديكي است. وقتي كه دو چيز يا دو شخص به يكديگر آن چنان نزديك باشند كـه در ميان آنها فاصله‌اي وجود نداشته باشد، اين را توالي مي‌نامند. مسلمين بايد نسبت به يكديگر ولايت داشته باشند يا ولاء يكديگر را داشته باشند، مقصود اين است كه روح ايشان به يكديگر نزديك باشد و روابط اجتماعي‌شان با يكديگر روابط نزديك باشد. استاد شهيد مطهري تقسيمات ولاء را بدين ترتيب بيان مي‌دارد:از نـظـر اسـلام دو نـوع ولاء وجـود دارد: مـنـفي و مثبت. يعني از طرفي مسلمانان، مأموريت دارنـد كـه نـوعـي ولاء را نـپـذيـرند و تبرك كنند و از طرف ديگر دعوت شده‌اند كه ولاء ديـگـري را دارا باشند و بدان اهتمام ورزند. ولاء اثباتي اسلامي نيز به نوبه خود بر دو قـسم است: ولاء عام و ولاء خاص. ولاء خاص نيز اقسامي دارد كه درباره هر يك از اينها به اجمال بحث مي‌كنيم.

انواع ولايت

مـسـئله ولايت و سرپرستي با تاريخ بشر گره خورده است و به جغرافيا و فرهنگ ويژه‌اي وابـسـته نيست و سيره عقلا بر آن استقرار و استمرار يافته است. اگر زندگي جمعي بـشـر را فـطـري بـدانيم، ولايت جزء لاينفك زندگي جمعي است. از آنجا كه اراده خداوند بـر ايـن تـعـلق گـرفـته كه جهان را با واسطه اداره كند، چنان كه قرآن به اين واسطه اشاره كرده و مي‌فرمايد:«قسم به تدبير‌كنندگان امر»، در نـتـيجه امام (ع) يكي از بزرگ‌ترين واسطه‌هاي فيض الهي در عالم تكوين و تشريع اسـت. بنابراين، امام مركز و محور جهان هستي، مبين، مفسّر و زبان گوياي پيامبر(ص‌) در مـورد شـريعت است و بر عالم تكوين و تشريع ولايت دارد. استاد مطهري انواع و مراتب ولايت‌مداري را بدين شرح بيان مي‌دارد:

1) ولايـت تـكـويـني، يعني فرمانروايي امام بر جهان هستي و اينكه تمام نظام آفرينش به اذن خـداونـد، تـحـت حـاكـمـيت و تصرف امام است. اگر آدمي از معرفت راستين و يقيني بهره برد، ولايت حقيقي پيدا مي‌كند، بدين معنا كه مي‌تواند در جهان تصرف كند و با نيروي روحـي و مـعـنـوي، كـرامـات و افـعـال خـارق‌العـاده از خـويـش بـروز دهد. استاد مطهري مي‌فرمايد: مـقـصـود از ولايـت تكويني اين است كه انسان در اثر پيمودن صراط عبوديت به مقام قرب الهـي نـائل مي‌گـردد و اثـر وصـول بـه مـقـام قـرب ـ البـتـه در مـراحل عالي آن ـ اين است كه معنويت انساني كه خود حقيقت و واقعيتي است در وي متمركز مي‌شـود و بـا داشـتـن آن مـعـنـويـت، قـافـله‌سـالار مـعـنـويات، مسلط بر ضمائر و شاهد بر اعمال و حجّت زمان مي‌شود.

در جايي ديگر مي‌فرمايد: هـمان سان كه امامان (ع‌) بر عالم كائنات سلطه و اشراف دارند، بر آدميان نيز نظارت و چـيـرگـي دارنـد. از ايـن رو اسـت كـه مـؤ‌مـنـان بـدان تـوسـل مي‌جـويند و با برقرار ساختن ارتباط معنوي با آن بزرگان هدايت و سعادت مي‌طـلبند. مقام ولايتي باطني امامان كه همان منصب خلافت كبري است و واسطه ميان خداوند و آفريدگان است ولايت تكويني خوانده مي‌شود.

2) يـكـي از شئون امامت در اعتقاد شيعي، به ولايت معنوي و باطني امامان باز‌مي‌گردد. اعتقاد بـه امـامـت، يـعـنـي اعـتـقـاد بـه وجـود انـسـان كـامـلي كـه حـامـل مـعـنـويـت كلي انسانيت و قطب و محور عالم امكان است. بر اين اساس، هيچ زماني ممكن نيست كه زمين از حجت حق و وجود انسان كامل خالي باشد.

ولايـت مـعنوي يا ولايت طريقت، يعني اين جهت كه آنها به واسطه پيمودن صراط قرب و رسـيـدن بـه جـايـي كـه وجـودشـان يـك وجـود حـقـانـي اسـت و بـاطـن شـريـعـت را بـه حـد كـمـال دارا مي‌بـاشند و معنويت انساني كه خود حقيقتي است، در آنها متمركز و آنها با اين جـهـت قـافـله‌سـالار مـعـنـويـات و مـربـي مـعـنـوي بـشـر و مـسـلط بـر ضمائر و شاهد بر اعـمـال بـشـر و حـجـت بـر زمـان و قـطـب دوران مي‌بـاشـنـد و زمـيـن هـيـچ‌گـاه از ولي كـه حامل چنين معنويتي باشد خالي نيست.

مراحل و مراتب ولايت تكويني

از نـظـر اسـتـاد مـطـهـري، كمال و قدرتي كه بر اثر عبوديت، اخلاص و پرستش واقعي (ولايـت تـكـويـنـي) نـصـيـب بـشـر مي‌گـردد، داراي منازل و مراحل زير است:

اولين مرحله اين است كه الهام‌بخش و تسلط‌بخش انسان بر نفس خويشتن است. به عبارت ديـگـر كـمترين نشانه قبولي عمل انسان در نزد پروردگار اين است كه اولاً بينشي نافذ پيدا مي‌كند، روشن و بيناي خود مي‌گردد. قرآن كريم مي‌فرمايد: اگر تقواي الهي را داشته باشيد، خداوند مايه تمييزي براي شما قرار مي‌دهد.

و ثـانـيـاً آدمـي بـر نـفـس و قـواي نـفـسـاني خويش غالب و قاهر مي‌گردد، اراده انسان در بـرابر خواهش‌هاي نفساني و حيواني نيرومند مي‌گردد، آدمي حاكم وجود خويش مي‌شود و مـديـريـت لايـقي نسبت به دايره وجود خويش كسب مي‌كند. در اين مرحله اولين اثر عبوديت، ربوبيت و ولايت بر نفس امّاره است.

مـرحـله دوم، تـسـلط و ولايت بر انديشه‌هاي پراكنده يعني تسلّط بر نيروي متخيله است. ايـن قـوه در اخـتـيـار مـا نـيـسـت، بلكه ما در اختيار اين قوه عجيب هستيم. يكي از وظايف بشر تـسـلط بـر هـوس‍بازي خيال است، وگرنه اين قوه شيطان‌صفت مجالي براي تعالي و پـيـمـودن صـراط قـرب نمي‌دهـد و تـمـام نـيـروهـا و اسـتـعـدادهـا را در وجـود انـسـان بـاطل و ضايع مي‌گرداند. سالكان راه عبوديت، در دومين مرحله، اين نتيجه را مي‌گيرند كـه بـر قـوه مـتـخـيـله خـويـش ولايت و ربوبيت پيدا مي‌كنند، آن را برده و مطيع خويش مي‌سازند. اثر اين مطيع ساختن اين است كه روح و ضمير به سائقه فطري خدا‌خواهي هر وقت ميل بالا كند، اين قوه با بازيگري‌هاي خود مانع و مزاحم نمي‌گردد.

مرحله سوم اين است كه روح در مراحل قوت و قدرت و ربوبيت و ولايت خود به مرحله‌اي مي‌رسـد كـه در بـسـيـاري از چيزها از بدن بي‌نياز مي‌گردد، در حالي كه بدن صددرصد نـيـازمـنـد روح اسـت. روح و بـدن نـيـازمـند به يكديگرند. حيات بدن به روح است. روح صـورت و حـافـظ بـدن است. سلب علاقه تدبيري روح به بدن مستلزم خرابي و فساد بـدن اسـت و از طرف ديگر روح در فعاليت‌هاي خود نيازمند به استخدام بدن است بدون به كار بردن اعضا و جوارح و ابزارهاي بدني قادر به كاري نيست. مـرحـله چـهـارم ايـن اسـت كـه خـود بـدن از هـر لحـاظ تـحت فرمان و اراده شخص در مي‌آيد، به‌طـوري كـه در حـوزه بدن خود شخص اعمال خارق‌العاده سر مي‌زند. امام صادق (ع‌‌) مي‌فرمايد:آنـچـه كـه هـمت و اراده نفس در آن نيرومند گردد و جداً مورد توجه نفس واقع شود، بدن از انجام آن ناتواني نشان نمي‌دهد. مـرحـله پـنـجم كه بالاترين مراحل است، اين است كه حتي طبيعت خارجي نيز تحت نفوذ اراده انـسـان قـرار مي‌گيرد و مطيع انسان مي‌شود. معجزات و كرامات انبيا و اوليا حق از اين مـقوله است. حقيقت اين است كه روح مذهب تشيع كه آن را از ساير مذاهب اسلامي ممتاز مي‌كند و بـيـنش اسلامي خاص به پيروان خود مي‌دهد، ديد خاص اين مذهب درباره «انسان» است. از طـرفـي اسـتعدادهاي انسان را بسي شگرف مي‌داند و جهان را هيچ گاه از وجود «انسان كـامـل» كـه هـمـه اسـتـعدادهاي انساني در او به فعليت رسيده باشد خالي نمي‌داند و از طـرف ديـگـر طـبـق بـيـنـش مـذهـب عـبـوديـت يـگـانـه وسـيـله وصـول بـه مـقـامـات انـسـانـي اسـت و طـي طـريـق عـبـوديـت بـه صـورت كـامـل و تـمـام جـز بـا عـنـايـت مـعـنـوي و قـافـله‌سـالاري انـسـان كامل كه ولي و حجّت خداست ميسر نيست. ادامه اين نوشتار در شماره آتي صفحه انديشه خواهد آمد، ان‌شاءالله

* عضو هيئت علمي

پژوهشكده تحقيقات اسلامي

 

منبع: پايگاه اطلاع رساني حوزه

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر