به گزارش خبرنگار ما، چهارم مردادسال88 مأموران پليس از قتل مرد26 ساله به نام پرويز در خانهاش در شهرري باخبر و راهي محل شدند. همسر مقتول كه در محل حضور داشت در حاليكه سراسيمه و پريشان بود با گريه به مأموران گفت: «خودم قاتل شوهرم هستم. او مهدورالدم بود براي همين وي را به قتل رساندم.»
با انتقال جسد به پزشكي قانوني زن 18ساله به نام عشرت به پليسآگاهي منتقل شد و تحت بازجويي قرار گرفت. او در جواب به مأموران گفت: «سال اول راهنمايي بودم كه برادرم مرا آزار داد. از ترس به كسي حرفي نزدم به همين دليل تصميم گرفتم از روستايمان فرار كنم و به تهران بيايم. در تهران كسي را نداشتم و پولي هم نداشتم تا به مسافرخانه بروم به همين دليل در پارك با چند دختر هم سن و سال خودم آشنا شدم و با آنها شبها را در پارك ميگذرانديم. چند شبي گذشت تا اينكه روزي در پارك با پرويز آشنا شدم. ماجراي زندگيام را برايش تعريف كردم او با شنيدن صحبتهايم دلش برايم سوخت و قول داد مرا كمك كند. به نظر آدم خوبي ميآمد و من هم به خاطر تنهاييهايم مجبور شدم به او اعتماد كنم و ششماه بعد از آشنايي به عقد موقت او درآمدم.» متهم در ادامه گفت: «پرويز گفته بود قبلاً معتاد بوده و حالا مواد را كنار گذاشته است، اما وقتي زندگيام را با او شروع كردم متوجه شدم او به من دروغ گفته است. پرويز به كراك اعتياد داشت و دوستانش را براي مصرف مواد به خانه دعوت ميكرد. وقتي دوستانش به خانهمان ميآمدند او مرا مجبور ميكرد تا دير وقت در خيابان بمانم. اين گذشت تا اينكه پرويز شبي مرا براي تفريح به باغي در لواسان برد. وقتي وارد باغ شديم او به بهانه خريد آنجا را ترك كرد. همان موقع سه مرد جوان وارد باغ شدند و...
اين بود كه اختلاف من و پرويز شروع شد. من كه از اين وضعيت خسته شده بودم به منزل مادرم رفتم و چند روزي آنجا ماندم اما شوهرم دنبالم آمد و تهديد كرد اگر به تهران برنگردم فيلم سياهي از من دارد كه به مادرم نشان ميدهد و آبرويم را ميبرد. از آنجائيكه مادرم بيماري قلبي داشت سكوت كردم و همراه شوهرم به تهران برگشتم.»
متهم در خصوص قتل گفت: «پرويز براي پول مواد از من سوءاستفاده ميكرد به همين خاطر از زندگي با او خسته شده بودم. شبي كه پرويز اتانول خورده و خوابيده بود با چاقو دو ضربه به سينهاش زدم اما ضربهها كشنده بود و او فوت كرد.»
با اقرارهاي متهم، پرونده كامل و به شعبه دوم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد و در اولين جلسه محاكمه اوليايدم درخواست قصاص كردند. سپس متهم بار ديگر ماجرا را شرح داد و در آخرين دفاعش گفت: «فكر ميكردم مقتول به خاطر كارهايش مهدورالدم است به همين دليل او را كشتم.»
در پايان هيئت قضايي وارد شور شد و با توجه به مدارك موجود در پرونده، متهم را از قصاص تبرئه كرد و او را به پرداخت ديه و هشتسال حبس محكوم كرد. اين حكم در شعبه 24 ديوان عالي كشور تأييد شد اما متهم به دليل عدم توانايي پرداخت ديه با نوشتن نامهاي درخواست اعسار- ناتواني از پرداخت ديه- را مطرح كرد.
به اين ترتيب با گذشت 9سال از اين حادثه متهم روز گذشته بار ديگر در شعبه دوم دادگاه كيفري يك استان تهران به رياست قاضي زالي پاي ميز محاكمه قرار گرفت و گفت: «از همان دوران نوجواني زندگي سياهي داشتم و تنها هستم حتي در اين چند سالي كه زندان بودم هيچ كسي به ملاقاتم نيامد. از طرفي درآمد و سرمايهاي ندارم كه پول ديه را يكجا پرداخت كنم از هيئت قضايي ميخواهم با درخواست اعسار موافقت كنند تا بعد از آزادي كار كنم و ديه را به صورت اقساط بپردازم.»
در پايان هيئت قضايي جهت صدور رأي وارد شور شد.