دوران هشت ساله دفاع مقدس اوج شكوفايي و بروز توانايي و توانمنديهاي جوانان ايراني بود. جنگ با تمام سختيهايش مسيري تازه پيش روي مردم گشود و آنان فهميدند با همدلي، فداكاري و ايثار قادر به انجام هر كاري هستند. فرماندهان دفاع مقدس در اين كارزار دشوار الگوهايي تمامعيار براي سايرين بودند. هنگامي كه رزمندگان با خلوص نيت و پاكي فرماندهانشان مواجه ميشدند از آنها درس بزرگي و درستي ميآموختند.
به گزارش «جوان» تاريخ دفاع مقدس مملو از زندگي مردان بزرگي است كه با رفتار و كردارشان همه را شيفته و مجذوب خود ميكردند. آنها با طرز عملكرد و زندگي سالمشان، يك راهنماي زنده براي نيروهايشان بودند. قطعاً شيوه رفتار اين فرماندهان بر ساير رزمندگان تأثير ميگذاشت و آنها را براي حاضر شدن در هر ميداني آماده ميكرد. نيروهايي كه با نفسشان جنگيده بودند و جز رضايت مخلوق و خدمت به خلق هدف ديگري نداشتند.
شهيد مهدي باكري يكي از نمونههاي كمنظير مديريت در دفاع مقدس است. باكري فرمانده لشكر عاشورا بود و نيروهاي زيادي تحت فرمانش بودند با اين حال هيچگاه درگير غرور و حب و بغضهاي شخصي نشد. باكري با همه با احترام رفتار ميكرد و در نگرش او هيچ فرقي ميان فرمانده و ساير نيروها وجود نداشت. خودش بسيجيها را با تمام وجود دوست داشت و ميگفت وقتي با بسيجيها راه ميروم، حال و هواي ديگري پيدا ميكنم، هرگاه خسته ميشوم پيش بسيجيها ميروم تا از آنها روحيه بگيرم و خستگيام برطرف شود.
ايشان ابتداي سال 1362، به تمامي فرماندهان و مسئولان واحدها نامهاي ميزند و نكات بسيار مهمي را متذكر ميشود. نكاتي كه خواندنش بر هر مدير دلسوز و خداترسي واجب است و مرور هر روزهاش ميتواند گرهگشاي بسياري از مشكلات اداري باشد.
شهيد باكري در اين نامه هفت بندي خطاب به فرماندهان و مسئولان مينويسد: «1- بعد از همه نيروها غذا بگيريد، كمتر و دقيقاً همنوع آنها باشد. 2- در داشتن وسايل چادر و پتو و غيره فرقي با بقيه نداشته باشيد. 3- در داشتن مواد غذايي كمپوت و ميوه و چاي و غيره همانند بلكه كمتر از بقيه باشيد. 4- در گرفتن لباس و پوشاك و كفش كمتر از بقيه داشته باشيد. 5- اولين كسي باشيد كه در اول وقت در صف مقدم نماز و دعاها ميباشد. 6- مراسم بزرگداشت و ترحيم و... براي شخصيتها و شهدا و غيره بگيريد و فعالانه شركت كنيد. 7- در توجيه مسائل به نيروها جهت روشن شدن نسبت به مسائل كوتاهي نكنيد كه عدم توجيه موجب به وجود آمدن خيلي از ابهامات و مشكلات است.»
فرمانده لشكر عاشورا در كنار ابعاد معنوي، به لحاظ روانشناسي به نكات مهمي اشاره كرده است. احترام و ارزش قائل شدن به نيروها، باعث ميشد آنها دچار سرخوردگي نشوند و احساس مهم و مفيد بودن پيدا كنند. اين نوع برخورد به نيروها روحيه و حس مثبتي ميداد. همچنين اين تبعيض قائل نشدن براي فرماندهان و نيروها چندين مزيت بزرگ داشت. از طرفي سبب ميشد فرماندهان احساس خودبزرگبيني و نگاه از بالا به پايين نداشته باشند و خودشان را جزئي از ساير نيروها بدانند. همين باعث فاصله نيفتادن بين نيرو و فرمانده ميشد و روابط بينشان را تقويت ميكرد. از طرفي هم نيروها، وقتي ميديدند فرماندهانشان به لحاظ مادي هيچ برتري از آنها ندارند، بيشتر و با جان و دل براي كارشان مايه ميگذاشتند.
تشويق به حضور در صف اول نماز جماعت و برگزاري مراسم بزرگداشت و ترحيم براي توجه به نيازهاي معنوي فرماندهان و تعامل با ساير نيروها پيشنهاد شده بود. باكري با تيزهوشي و هوشياري خاصي به دنبال نزديك كردن نيروها و صميميت و يكدلي آنها بود. خود نيز در كنار ساير نيروها مشغول به جهاد بود. شهيد باكري از انسانهاي وارسته و خودساختهاي بود كه با فراهم بودن زمينههاي مساعد، به مظاهر مادي دنيا و لذايذ آن پشت پا زده بود.
شهيد باكري در حفظ بيتالمال و اهميت آن توجه زيادي داشت، حتي همسرش را از خوردن نان رزمندگان، برحذر ميداشت و از نوشتن با خودكار بيتالمال -حتي به اندازه چند كلمه- منع ميكرد. همواره رسيدگي به خانواده شهدا را تأكيد ميكرد و اگر برايش مقدور بود به همراه مسئولان لشكر بعد از هر عمليات به منزلشان ميرفت و از آنان دلجويي و در رفع مشكلات آنها اقدام ميكرد. ايشان ميگفت: امروز در زمره خانواده شهدا قرار گرفتن جزو افتخارات است و اين نوع زندگي از بافضيلتترين زندگيهاست.