کد خبر: 904486
تاریخ انتشار: ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۲۲:۰۰
مرد محكوم به قصاص كه از 11‌سال قبل به اتهام قتل همسرش در بازداشت به سر مي‌برد، با جلب رضايت اولياي‌دم موفق به نجات از طناب دار شد.

مرد محكوم به قصاص كه از 11‌سال قبل به اتهام قتل همسرش در بازداشت به سر مي‌برد، با جلب رضايت اولياي‌دم موفق به نجات از طناب دار شد. متهم 37‌ساله كه هومان نام دارد به دادگاه گفت هنگام حادثه دخترش تازه به دنيا آمده بود و حالا 11‌ساله است و درخواست دارد كه به خاطر دخترش از او اعلام گذشت كرده و زودتر آزادش كنند.
به گزارش خبرنگار ما، اواخر سال‌۸۶، زن جواني مأموران پليس مهرشهر كرج را از قتل همسر برادرش باخبر كرد و گفت: «‌برادرم امروز صبح زود هراسان به خانه‌مان آمد و فرزند هشت‌ماهه‌اش را به من سپرد و رفت. وقتي علت را پرسيدم جواب داد همراه همسرش براي انجام كاري بيرون مي‌رود. چون رفتارهاي برادرم عجيب بود نگران شدم و با همسر او به نام فائزه تماس گرفتم، اما جواب تلفن را نداد. دلم طاقت نياورد و ساعتي بعد به خانه برادرم رفتم، اما با در بسته روبه‌رو شدم. با كمك همسايه‌ها در را باز كرديم كه ناگهان با جسد فائزه مواجه شدم كه در اتاق خواب روي زمين افتاده بود.‌»
بعد از اظهارات آن زن، پليس به آدرس مورد نظر رفت و با جسد فائزه 25‌ساله روبه‌رو شد كه با ضربات متعدد چاقو كشته شده بود. بعد از انتقال جسد به پزشكي قانوني، شوهر آن زن هومان 26‌ساله به عنوان اولين مظنون پرونده تحت تعقيب قرار گرفت، اما شواهد نشان مي‌داد آن مرد به مكان نامعلومي گريخته است. دو‌ماه از اين حادثه گذشته بود كه پليس در رديابي تلفن همراه متهم، وي را در پارس‌آباد شناسايي و دستگير كرد. متهم در بازجويي‌ها به قتل همسرش به خاطر اختلاف‌هاي خانوادگي اعتراف كرد و گفت: «سه‌سال از ازدواج من و فائزه مي‌گذشت، اما مدام با هم اختلاف داشتيم. او زن شكاكي بود و چون در مترو كار مي‌كردم مجبور بودم بعضي شب‌ها در آنجا بمانم. اين شرايط كاري باعث شده بود كه او بيشتر مشكوك شود. بارها شده بود كه همسرم به بهانه‌اي به محل كار ‌آمده بود تا مطمئن شوم كه مشغول كار هستم. حتي چند بار هم در محل كارم با من درگير شده بود و داد و فرياد راه انداخته بود. خلاصه از اين رفتارها خسته شده بود و چون او مرا تهديد به آبروريزي هم كرده بود.‌»
متهم در خصوص قتل گفت: «روز حادثه مي‌خواستم صبح زود به محل كارم بروم، اما وقتي از خانه خارج شدم يادم رفت پتويم را با خودم ببرم به همين خاطر مجبور شدم به خانه برگردم. فائزه به محض ديدن من بار ديگر شروع به فحاشي كرد. ديگر خسته شده بودم و كنترل اعصابم را از دست داده بودم به همين دليل ناخواسته با چاقوي آشپزخانه به جانش افتادم و چند ضربه به او زدم. وقتي همسرم خون‌آلود روي زمين افتاد فرزند هشت‌ماهه‌ام را در آغوش گرفتم و به خانه خواهرم رفتم تا فرزندم را به خواهرم بسپارم. بعد از آن بود كه از ترس فرار كردم.‌»
بعد از اقرارهاي متهم و بازسازي صحنه جرم پرونده كامل و به شعبه چهارم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد. در اولين جلسه محاكمه متهم بنا به درخواست قصاص از سوي اوليای‌دم به قصاص محكوم شد. اين حكم در ديوان عالي كشور در روند رسيدگي قرار داشت كه مادر مقتول به خاطر كهولت سن فوت كرد. سرانجام خواهر و برادرهاي مقتول و پدر متهم به عنوان ولي قهري فرزند خردسال مقتول با پرداخت ديه اعلام گذشت كردند.
به اين ترتيب متهم بعد از ۱۱‌سال روز گذشته از جنبه عمومي جرم در همان شعبه به رياست قاضي عبداللهي پاي ميز محاكمه قرار گرفت. در آن جلسه متهم در آخرين دفاعش گفت: «بعد از حكم قصاص اميدي به زنده بودن نداشتم تا اينكه دست تقدير مرا از مرگ نجات داد. وقتي به زندان افتادم دخترم هنوز كلمه بابا را نمي‌گفت، اما حالا ۱۱‌ساله شده‌است و در اين سالها كه با خواهرم زندگي مي‌كند لذت بزرگ شدنش را احساس نكرده‌ام. قبول دارم با اشتباهي كه كردم زندگي و آينده دخترم را تباه كرده‌ام، اما پشيمانم و از قضات دادگاه تقاضا دارم به خاطر دخترم مرا ببخشند تا هر چه زودتر آزاد شوم تا زندگي آرامي براي دخترم فراهم كنم.‌»
در پايان هيئت قضايي وارد شور شد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار