کد خبر: 906050
تاریخ انتشار: ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۲۱:۴۳
حاشيه‌ای بر انتشار اثر تاريخی خاطرات ابوالفضل توكلی بينا
این اثر تاريخی که به خاطرات مبارز ديرين نهضت و انقلاب اسلامي حاج ابوالفضل توكلي‌بينا اختصاص دارد- در زمره آثاری است كه در ساليان اخير از سوی مؤسسه انتشاراتي عروج به بازار نشر عرضه شده است.

شاهد توحيدی

اثر تاريخي-‌روايي «ديدار در نوفل لوشاتو»- كه به خاطرات مبارز ديرين نهضت و انقلاب اسلامي حاج ابوالفضل توكلي‌بينا اختصاص دارد- در زمره آثاري است كه در ساليان اخير از سوي مؤسسه انتشاراتي عروج وابسته به مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني به بازار نشر عرضه شده است. ديباچه‌نويس اين اثر، درباره ضرورت انتشار آثاري از اين دست آورده است:
«شنيدن و مطالعه تاريخ از زبان و قلم تاريخ‌سازان چنان شيريني و لذتي دارد كه در انواع ديگر تاريخ‌نگاري‌ها كمتر مي‌توان آن را تجربه كرد. پديده انقلاب اسلامي كه در دهه‌هاي 40 و 50 شمسي و به دست ميليون‌ها ايراني و با رهبري امام خميني(ره) شكل گرفت و به پيروزي رسيد، رخدادي منحصربه فرد در تاريخ سرزمين ماست كه سازندگانش هزاران هزار خاطره از فراز و فرود آن به حافظه سپرده‌اند و چنانچه آن خاطرات از سينه‌ها به صحيفه‌ها منتقل گردد بخش بزرگي از تاريخ انقلاب اسلامي متولد شده است؛ تاريخي كه شنيدنش لذت‌بخش است و شيرين. گروه تاريخ مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره) با اعتقاد به پايه‌گذاري تاريخ‌نويسي انقلاب اسلامي بر ديده‌ها و شنيده‌هاي واقعي حاضران و ناظراني كه بار عظيم انقلاب را بر دوش كشيدند و دشواري‌ها و ناملايمات جان‌فرسايي را در راه پيروزي آن بر جان خريدند، ضبط و ثبت خاطرات اين تاريخ‌سازان را در شمار برنامه‌هاي اصلي خود گنجانده و بر آن است تا پس از تنظيم و تدوين آنها، با رعايت اصول علمي و امانتداري و بدون هيچ‌گونه داوري، خيل عظيم مخاطبان در زمان حال و آينده را از جزئيات اين بخش از تاريخ ايران بهره‌مند گرداند. آنچه پيش رو داريد گوشه‌اي از خاطرات جذاب و خواندني آقاي ابوالفضل توكلي‌بينا است كه سال‌هاي متمادي در راه مبارزه با رژيم پهلوي گام زده و همراه و ياور امام بوده است. او در اين مجموعه با بيان خاطراتي از سختي‌هاي دوره كودكي، نوجواني و جواني خود، به شرح چگونگي ورودش به نهضت امام و نيز پيوند خوردنش به جريان مبارزه عليه رژيم پهلوي و همگامي‌اش با مؤتلفه پرداخته و سپس ناگفته‌هايي از آنچه در مسير مبارزه و در جوار رهبري امام خميني شاهد بوده به زبان آورده است. توكلي‌بينا در سال‌هاي پس از انقلاب مسئوليت‌هاي متعددي را عهده‌دار شده است و در كنار آن قريب 30 ‌سال است كه در پست مشاور رئيس‌جمهور در امور اصناف خدمت به نظام جمهوري اسلامي را سرلوحه برنامه خود قرار داده است. وي با بيان گوشه‌هايي از خاطرات خود، زواياي تاريكي از رخدادهاي انقلاب اسلامي را روشن كرده است. لازم به توضيح است كه در متن خاطرات نقل قول‌هايي از امام خميني به نقل از راوي ديده مي‌شود كه مواردي از آن با صحيفه امام تطبيق داده شد و مابقي، ناشنيده‌هايي است كه ميان امام و ايشان گذشته يا از زبان ياران و نزديكان امام مستقيم يا با واسطه به آقاي توكلي‌بينا رسيده است. شما را به مطالعه خاطرات ارزشمند اين يار و ياور امام و انقلاب دعوت مي‌كنيم.»
ابوالفضل توكلي‌بينا در بيان خاطرات خويش، اشاراتي خواندني دارد كه مي‌تواند مخاطب را هرچه بيشتر با بسترهاي وقوع انقلاب اسلامي آشنا سازد. او در آغازين صفحات خاطرات خود اذعان دارد:
«در ابتدا واقعاً خيلي بعيد مي‌رسيد كه ما يك روزي به پيروزي برسيم اما اين جوان‌ها كه مثل پروانه دور حضرت امام جمع بودند و ايشان را قبول داشتند، قيام امام برايشان حق بود. قطعي بود كه يك قيام بحقي است. حركت، حركت بحقي است. بنابراين در ابتدا ما تكيه‌مان به امام بود. او براي ما جاذبه داشت و همه دور امام مثل پروانه جمع بودند. ما قدم به قدم مي‌ديديم كه امام مثل يك معمار زبردست يك ساختمان عظيمي را طراحي مي‌كند. يك بار به همراه آقاي عسگراولادي به نزد امام رفتيم. ايشان با عزم راسخي گفت: به برادران و دوستانتان بگوييد كه ما راه سخت و پرپيچ و خمي پيش رو داريم اگر بنا باشد مأموري به شما حمله كند و وحشت كنيد، كار پيش نخواهد رفت. من هنوز كلمات امام مثل زنگ توي گوشم صدا مي‌كند. اين شوخي نيست شما ببينيد قدم به قدم اين مراحل طي مي‌شود. از دادگستري قم يك اخطار براي امام فرستادند اصلاً امام اعتنا نكرد. البته اين علاقه و محبت به امام فقط مختص به ماها نبود. مرحوم حاج عباس فرشاد يك فرد عادي و تاجر بود. او عاشق امام بود و امام را خوب مي‌شناخت. ايشان فوت كرد. اين مرد يك تاجر بنام در بازار تهران بود. جزو آن مجاهدين و پيروان مرحوم آيت‌الله كاشاني بود و با پدر خانم من هم شريك بود. يك شب آمد منزل ما، همان شب كه امام را گرفته بودند، شبانه آمد منزل ما و شروع كرد به گريه كردن. هيچ چيزي هم كم نداشت، ثروتمند خوشنامي بود. گفتم: چرا گريه مي‌كني؟ كمي كه آرام شد، گفتم: نگران نباش ما كارهايي كرده‌ايم كه دستگاه عقب‌نشيني مي‌كند. حالا گاهي مي‌بينيم اين عنايت‌ها از الطاف الهي بود. اينها چيزي نبود كه بشود به تصوير كشيد. اينها از علاقه‌مندان به امام بودند و تمام اين حركت‌ها و علاقه‌مندي‌ها به امام خودجوش بود. خب البته علماي ديگر هم بودند اما شجاعت امام را نداشتند. امام محكم در مقابل رژيم شاه ايستاده بودند و اين موضوع علاقه ما به ايشان را چند برابر كرد. وقتي كه به تركيه تبعيد مي‌شوند در اولين نامه‌اي كه به خانواده‌شان مي‌نويسند، مي‌فرمايند: حال من خوب است، نگران نباشيد و براي آزادي من هم به هيچ كس متوسل نشويد و تمام اتفاقات ديگر كه در نجف و پاريس افتاد. تمام اينها دلايل خوبي بود كه ما امام را بر همه كساني كه در آن موقع بودند، ترجيح دهيم.»
توكلي‌بينا در پاسخ به اين سؤال كه به نظر شما حضرت امام با چه قدرتي توانست به مبارزه با شاه بپردازد، نيز مي‌گويد:
«شرايط انزوايي كه بعد از 28 مرداد سال1332 در كشور ما حكمفرما بود اثرات نامطلوبي به جا گذاشت، حتي در روحانيون ما نيز اين حالت انزوا فرهنگ شده بود، به طوري كه دخالت نكردن در مسائل
سياسي-‌ اجتماعي آنها را هم در بر گرفته بود و اين حالت مدت‌ها ادامه داشت تا اينكه امام خميني در چند بعد مبارزه را شروع كردند. يكي از مهم‌ترين ابعاد مبارزه از انزوا خارج كردن و روحيه دادن به مردم و گروه‌هاي مختلف بود. وقتي به حادثه فيضيه مي‌رسيم حضرت امام رژيم شاه از سر تا پا مسلح را چنان مي‌كوبد كه پايه‌هاي سلطنت2500 ساله به لرزه مي‌افتد و در يك اعلاميه قيام الهي را اينگونه عنوان مي‌كند، شاه‌دوستي يعني غارتگري، شاه‌دوستي يعني ضربه زدن به پيكر قرآن و اسلام، شاه‌دوستي يعني تجاوز به احكام اسلام، شاه‌دوستي يعني كوبيدن روحانيت... بدين ترتيب امام خميني با جسارت و رشادت خواب طلايي رژيم وابسته شاه را بر هم زد.»

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار