حالا که آمریکا از برجام کنارهگیری و از قید و بندهای ظاهری رها شده، بسیاری از ناظران بینالمللی انتظار دارند که این تصمیم به ایجاد تغییرات گستردهای در سیاست خارجه آمریکا در غرب آسیا منجر شود. انگلیس، فرانسه و آلمان همگی برای از بین رفتن این توافق بسیار تاسف خوردند و اروپاییها از ایرانیان خواستند حتی با اینکه آمریکا تصمیم دارد تا علیه ایران و کشورهایی که با ایران تجارت دارند تحریمهایی اعمال کند، به سهم خود نسبت به توافق متعهد باشند.
تنش و تراژدی، میراث اوباما در غرب آسیا
ریچارد اپستاین، تحلیلگر ارشد اندیشکده هوور در یادداشتی برای دفاع از این اقدام ترامپ مینویسد که باراک اوباما، رئیسجمهور پیشین آمریکا تمایلی برای استفاده از قدرت و نفوذ آمریکا در غرب آسیا نداشت. این نوع نگرش اوباما زمانی که او تصمیم گرفت بعد از استفاده رژیم سوریه از سلاح شیمیایی علیه شهروندان غیرنظامی و عبور از خط قرمزهای آمریکا از روسیه کمک بخواهد کاملا مشهود بود. به گفته او، با توجه به عدم تمایل کنگره آمریکا برای تایید حملات علیه سوریه میتوان گفت که اوباما در شرایط حساسی قرار داشت. نتیجه اعمال مبهم اوباما منجر به حضور نظامی روسیه در سوریه شد که با حمایت و پشتیبانی حکومت ایران از بشار اسد همراه شد. از طرفی داعش هم در زمان اوباما تهاجمات ارضی گستردهای انجام داد که تا زمان خروج اوباما از کاخ ریاستجمهوری و پایان مسئولیت او ادامه داشت.
در زمان اوباما بیثباتی در عراق منجر به کشته شدن تعداد زیادی از ایزدیها شد. لیبی هم یک شکست بزرگ در آن زمان بود. اوباما با رهبری غیرمستقیم تنش و تراژدی را در غرب آسیا تشدید کرد.
«جک گلداسمیت»، یک محقق آمریکایی هم در دفاع از اقدام ترامپ مینویسد: «ترامپ زمانی که از تعهد سیاسی اوباما در مورد توافق هستهای عقبنشینی کرد و از توافق خارج شد هیچ تعهدی را نقض نکرد. توافق اولیه یک توافق مشروط بوده است. باراک اوباما با اینکه میدانست قادر نخواهد بود نظر دوسوم سناتورها را جلب کند و تصویب سنا را بگیرد بهواسطه یک دستور اجرایی این توافق را انجام داد.
پاشنه آشیل این توافق هم این بود که رئیسجمهور بعدی آمریکا، که برخلاف آنچه انتظار میرفت هیلاری کلینتون نبود، میتواند از این توافق خارج شود.»
شگرد ترامپ برای تخریب برجام
ریچارد اپستاین که حقوقدان و استاد دانشگاه نیویورک نیز هست، تاکید دارد که خروج از توافق، دو پیامد آنی در پی خواهد داشت؛ «یکی خطراتی است که بهخاطر حضور ایرانیان در مرزهای شمالی اسرائیل متوجه این کشور میشود و دیگری افزایش تنشها بین ایران و عربستانسعودی است.»
او در بخشی از یادداشت خود اذعان دارد: «ایران همچنان نفوذ زیادی بر حزبا... در لبنان و حماس در غزه دارد و تا به حال هیچچیز، حتی توافق هستهای، نتوانسته مانع حمایت ایران از این گروهها که در تلاش برای نابودی اسرائیل هستند، شود. ایران میتواند همچنان به این کار ادامه دهد، اما در این صورت این خطر هم وجود دارد که آلمان، فرانسه و بریتانیا نیز در مقابل ایران بایستند.»
به گفته او، دونالد ترامپ با انتخاب یک موضع یکجانبه و قاطع، طرفین دیگر را نیز وادار کرده است تا موضع خود را مورد بررسی مجدد قرار بدهند، اما نتایج حاصل شده اکثرا دلگرمکننده بودهاند. از نظر دیپلماتیک، اولین نتیجه دلگرمکننده این بود که بریتانیا، فرانسه و آلمان که میدانند اگر ایرانیان از توافق خارج شوند و برنامه هستهای خود را از سر بگیرند، آنگاه اروپاییها مجبور خواهند شد تا به آمریکا ملحق شوند.
شاید ایران مذاکره ثانویه را بپذیرد
در تایید دیدگاه اپستاین، «برت استفان» در «نیویورکتایمز» نیز مینویسد که حتی برای آلمان هم سخت خواهد بود که در صورت به خطر افتادن تجارت 755 میلیارد دلاریاش با آمریکا به تجارت 25 میلیارد دلاری با ایران ادامه دهد.
تحلیلگر اندیشکده هوور در عین حال توصیه میکند که تحریمها تنها علیه برخی از افراد و نهادهای خاص در ایران اعمال شوند تا اینکه تحریمهای گستردهای علیه شرکای تجاری آمریکا اعمال شود. او با اشاره به فعالیتهای «مایک پمپئو»، وزیر امور خارجه آمریکا برای توقف برنامه هستهای کرهشمالی ادعا میکند: «ممکن است بعد از اینکه کرهشمالی برنامه هستهای خود را متوقف کرد، ایران هم به این نتیجه برسد که مذاکرات مجدد چندان هم گزینه بدی نیست.
دورنمای سیاستخارجه آمریکا امروز بسیار روشنتر از قبل است. استراتژیای که ترامپ در پیش گرفته چندان هم بیخطر نیست، اما این قانون هنوز پابرجاست که قدرت بدون دیپلماسی کارگر واقع نخواهد شد. دیپلماسی هم بدون تمایل به استفاده از قدرت نمیتواند موثر باشد.»