جوانآنلاین: طی روزهای گذشته در حالی سالگرد انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم را پشت سر گذاشتیم که روزگار چندان به کام رئیسجمهور و حامیانش نیست. برجام که در پنج سال گذشته ایده مرکزی دولت محسوب میشد، عملا با شکست مواجه شده و به تعبیر ظریف بیماری در حال مرگ است. شاخصهای کلان اقتصادی کشور حال و روز خوشی ندارد و بسیاری از وعدههای انتخاباتی نیز بر زمین مانده است. در چنین شرایطی فضای سیاسی و رسانهای نیز بهویژه در جریان همسو با دولت، آنطور که انتظار میرفت نبود و استقبال پرشوری از یکسالگی دولت دوازدهم به عمل نیامد.
رئیسجمهور شامگاه 29 اردیبهشتماه برای جمعی از فعالان ستادهای انتخاباتی خود ضیافت افطاری تدارک دید و بار دیگر از پیام انتخابات گفت؛ ضیافتی که البته کم حاشیه نداشت و با دلخوریهای گستردهای در میان هواداران روحانی همراه بود؛ هوادارانی که یک سال پیش همه کار کردند تا کاندیدای مطلوبشان را بار دیگر راهی پاستور کنند.
ستاد جوانان روحانی و هیاتموسس اتحادیه تشکلهای اسلامی دانشجویان ایران (تادا) این برنامه را تحریم کرده و اعلام داشتند که در اعتراض به عدم اختصاص تریبون به طیفهای مختلف دانشجویی در ضیافت افطاری با رئیسجمهوری و همچنین بیتوجهی دفتر ریاستجمهوری نسبت به مطالبات دانشجویان و مسبوق بهسابقه بودن این رفتار در مراسم روز دانشجوی سال گذشته، در این جلسه شرکت نخواهند کرد. سه تشکل دانشجویی اصلاحطلب نیز در بیانیهای با تاکید بر اینکه عملکرد دولت پس از انتخابات شباهت اندکی به وعدههای دادهشده قبل از آن داشته، اعلام کردند در ضیافت افطاری ریاستجمهوری، به جوانان و دانشجویان، تنها به چشم زینتالمجالس نگریسته شده و ارادهای از طرف ریاستجمهوری و اطرافیان ایشان بر شنیدن مطالبات آنها دیده نمیشود. این تشکلها ضمن ابراز گلهمندی نسبت به آنچه بیمهری و بیتوجهی آگاهانه مسئولان در شنیدن صدای این قشر مظلوم میخواندند، تصریح کردند که در این مراسم و تریبونهای فرمایشی آن شرکت نمیکنند.
در این میان خیلی از رسانههای حامی دولت نیز برخلاف سنت مألوف ترجیح دادند بیسر و صدا از کنار موضوع بگذرند و انگار نه خانی آمده و نه خانی رفته. این در حالی بود که هر بار در سالروز پیروزی روحانی این رسانهها چند روزی را به جشن و پایکوبی میگذراندند و در وصف شاهکارشان در انتخابات میگفتند و مینوشتند.
در اینباره میتوان سه رویکرد را بهطور مشخص برشمرد؛ برخی از رسانههای حامی دولت همانطور که اشاره شد، چراغخاموش، سالروز 29 اردیبهشت را از سر گذراندند. روزنامه شرق از این دسته بود و ترجیح داد در سالگرد پیروزی روحانی ضمن چشمپوشی از این موضوع، به مواردی چون فیلترینگ توییتر، حوادث کازرون، جشنواره کن، وضعیت برجام، سیره سیاسی مرجعیت در عراق، تناقض اظهارات ظریف و شمخانی در جلسه غیرعلنی مجلس، قانون انسداد تحریمها و... بپردازد.
برخی دیگر از حامیان رسانهای دولت مثل روزنامه اعتماد از مصائب روحانی بودن گفتند و از خوابهایی که برای روحانی دیدهاند، نوشتند. این رسانهها مثل همیشه وضع موجود را مثبت ارزیابی کردند و مدعی شدند روحانی به عمده وعدههای خود عمل کرده و اگر وعدهای هم بر زمین مانده، باید ریشهاش را جایی بیرون از دولت جستوجو کرد. «نگذاشتند» البته کلید واژهای است که این بار به جای سال پایانی، خیلی زود و در پایان پنجمین سال از ریاست دوره رئیسجمهور مستقر استفاده میشود، اما هر چه هست، به زعم این رسانهها با وجود همه این «نگذاشتند»ها کارنامه دولت دوازدهم قابلقبول است و نباید خیلی به آن خرده گرفت.
در این میان گروه دیگری هم البته بودند که نه سکوت را انتخاب کردند و نه مثل دسته دوم توجیهگر وضع موجود شدند. روزنامه قانون را میتوان در این دسته جای داد؛ روزنامهای که با عبارت «سالگرد دلنَشین یک انتخاب دلنشین» به استقبال یکسالگی دولت دوازدهم رفت، مدعی شد اگر مردم میدانستند روحانی بیش از آنکه شبیه یک رئیسجمهور باشد به وزیر شعار شبیه است، فکر دیگری برای حل مشکلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود میکردند. این روزنامه در سرمقاله خود در نقدی تند نسبت به دولت و برخی حامیان آن، بر عملکرد دولت و کلیدواژه «نگذاشتند» تاخته و نوشته: «همگان متوجه شدند حسن روحانی جایگاهی مانند یک دانشجوی پرشور و هیجان ترم یکم دانشگاه دارد که از همه چیز انتقاد میکند و راهحلی ارائه نمیدهد. روحانی و دولتش طی سالهایی که گذشت، با سیاست فرار به جلو و رفع مسئولیت از خود، تمام مشکلات را بر گردن نهادهای خارج از دولت یا دولتهای پیشین انداختند... حتی اگر افراطیها تمایل به محدودکردن اختیاراتش یا حتی کنارنهادن او داشته باشند، مقصر اصلی شخص حسن روحانی است، زیرا مردم از سخنان عالم بیعمل خستهاند و دیگر حنای شعارهای او نزد مردم رنگی ندارد.»
این تقریبا همه آن چیزی است که در سالگرد پیروزی روحانی مشاهده شد. به بیان دقیقتر، ماحصل دستپخت دولت مستقر بهگونهای بوده که حتی حامیان پر و پا قرص دولت نیز مثل سالهای قبل انگیزهای برای جشن و پایکوبی بابت فتح پاستور ندارند و فضایی رقم خورده که انتظارات شکلگرفته به واسطه شعارهای انتخاباتی حالا بیش از هر چیز به وبال دولت تبدیل شده است؛ چالشی که به نظر میرسد در سه سال باقیمانده بر عمق آن افزوده نیز خواهد شد.