کد خبر: 911615
تاریخ انتشار: ۲۱ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۴:۰۸
مدیرکل سابق دفتر موسیقی وزارت ارشاد:
در هر سال حدود پنج هزار کنسرت برگزار می‌شود، اما بحث لغو چند ده کنسرت در این میان بسیار ناچیز است و در این زمینه بزرگ‌نمایی می‌شود. رسانه‌ها معمولاً کوچک‌ترین مسائل را بزرگ‌نمایی می‌کنند. بعضی وقت‌ها نیز هنرمندان ماجرا را طور دیگری عنوان می‌کنند و باید به آنها خرده بگیریم.
«در چند هزار کنسرت مثلاً فرض کنید پنج کنسرت تعطیل می‌شود. این را تعمیم می‌دهند، هیاهو، فریاد و از این قبیل که «کنسرت‌ها دارد تعطیل می‌شود»! فلان مدیر یا فلان مدیر در مجموعه مدیران یک خطائی کرده‌اند، یک غلطی کرده‌اند، یک ممشای نادرستی [داشته‌اند]، این را تعمیم می‌دهند. نه فقط به مجموعه مدیریّتی کشور بلکه به مجموعه نظام جمهوری اسلامی. این‌ها کارهای دشمن است که با برنامه‌ریزی دارد انجام می‌گیرد.» این سخنان مقام معظم رهبری در دیدار هفتم خردادماه با دانشجویان درباره لغو برخی کنسرت‌ها بود که ایشان درباره خطای چند کارمند و البته جنجال رسانه‌ای برای ناکارآمد نشان دادن نظام مثال زدند.

گاهی هیاهوی برخی سیاسیون و اهالی هنر در بهره‌برداری و جنجال رسانه‌ای پیرامون لغو کنسرت‌ها در کشور را شاهد هستیم. حال آن که تعداد بسیار اندکی از هزاران کنسرتی که هرساله برگزار می‌شود لغو می‌شود که همه آ‌نها نیز طبق معیارهای فنی و قانونی مربوطه انجام می‌گیرد. طبق آمار ارشاد در سال گذشته ۵۴۴۴ اجرای موسیقی در کشور داشته‌ایم. برای بررسی بیشتر این بحث به سراغ آقای پیروز ارجمند رفتیم تا در این باره جوانب موضوع را بیشتر بررسی نماییم. پیروز ارجمند که از سال 1392 تا 1394 مدیر کل دفتر موسیقی وزارت ارشاد بوده و در امر برگزاری کنسرت‌های موسیقی تجربه مستقیم دارد ضمن گلایه از بزرگ‌نمایی رسانه‌ها و هنرمندان درباره لغو کنسرت‌ها از تجربیات خود پیرامون این موضوع با «صبح نو» سخن گفت.

هرساله تعداد زیادی کنسرت برگزار می‌شود اما نسبت به لغو کنسرت در فضای رسانه‌ای کشور به گونه‌ای دیگر وانمود می‌شود. از دید شما در تحریف واقعیت‌ها چه کسانی نقش دارند و مقصرند؟
بله درست است. در هر سال حدود پنج هزار کنسرت برگزار می‌شود، اما بحث لغو چند ده کنسرت در این میان بسیار ناچیز است و در این زمینه بزرگ‌نمایی می‌شود. رسانه‌ها معمولاً کوچک‌ترین مسائل را بزرگ‌نمایی می‌کنند. بعضی وقت‌ها نیز هنرمندان ماجرا را طور دیگری عنوان می‌کنند و باید به آنها خرده بگیریم. خیلی از لغوها را شرکت‌های رقیب در یک شهر انجام می‌دهند. بارها دیده‌ام که مثلاً مجوزی صادر شده اما شرکت رقیب در یک شب نامه‌ای که توزیع می‌کرد خواننده آن کنسرت را متهم می‌کرد که مثلاً یک فعالیت هنری غیرقانونی داشته. چیزی که از اساس کذب بوده و نتیجه این می‌شد که آن کنسرت لغو می‌شد. مواردی بوده که برای یک کنسرت از ابتدا مجوز صادر نشده اما همان روز شبکه‌های ماهواره‌ای اعلام می‌کردند که آن کنسرت لغو شده. در صورتی که از اول مجوزی صادر نشده بود. گاهی نیز دیده‌ام یک گروه موسیقی مجوز برگزاری کنسرت در شهرهای مختلف را دریافت می‌کرد و پس از برگزاری تور کنسرت‌های خود در شهرهای مختلف کشور، در اجرای تالار وحدت خود روی صحنه می‌رفت و اعلام می‌کرد که به ما مجوز نداده‌اند. حال آن که تمام کنسرت‌های خود را برگزار کرده بودند. گاهی پیش آمده که برق سالن کنسرت اشکال داشته و طبیعی است که به دلیل ایمنی نگذاشتیم آن کنسرت برگزار شود. می‌شنیدیم که جنجال به پا کردند که کنسرت لغو شده اما دلیلش را نمی‌گفتند. گاهی هم جریانات سیاسی برای بهره‌برداری در دعواهای خود موضوع لغو کنسرت‌ها را بهانه می‌کنند. فکر می‌کنم اگر دادستان‌ها به جای لغو کنسرت‌ها به برگزاری بهتر آ‌نها کمک کنند بهتر است. اگر این مسائل ریشه‌ای و با تعامل حل شود دیگر بهانه‌ای به دست کسی نخواهد ماند. متأسفانه نهادهایی مثل خانه موسیقی نیز سکوت پیشه کرده است و در حال حاضر خود را درگیر موضوعاتی می‌کند که مربوط به این نهاد نیست. در بوشهر این تجربه را داشتم که عده‌ای با برگزاری نماز و دعا اجازه برگزاری کنسرت را نمی‌دادند. بعد از گفت‌و‌گویی که به‌عنوان یک مدیر دولتی با این دوستان داشتم آنها هم بعد از آن کمک می‌کردند به برگزاری بهتر کنسرت‌ها و نه لغو آنها.

از تجربیات مدیریت کنسرت‌ها در دوران مدیریت خودتان برایمان بگویید.
بنده سعی داشتم هم از لحاظ کمی و هم کیفی و هم گستره جغرافیایی برگزاری کنسرت‌ها در کشور را رونق دهم و این اتفاق نیز خداروشکر افتاد. سعی داشتم در ساخت سالن‌های استاندارد برای کنسرت اقدامی جدی کنم اما سایر مسوولان با من همراه نبودند و به نتیجه دلخواهم نرسیدم. از طرفی سعی کردم صنعت-هنر موسیقی را در مسیر صحیح خود قرار دهم. بعضی دلال و تاجرند اما به موسیقی روی آورده‌اند و صنعت موسیقی را در مسیر ناسالمی قرار می‌دهند. مقام معظم رهبری در درس خارج فقه‌شان برگزاری کنسرت‌های موسیقی کلاسیک خوب در اروپا را یادآور می‌شوند. ما باید بر اساس این توصیه برگزاری کنسرت‌ها و سالن‌های مربوط به آنها را رونق دهیم. از طرفی عدم رعایت حقوق مردم از طرف خود هنرمندان و برگزارکنندگان کنسرت‌ها بسیار زیاد است که فرهنگ‌سازی در این مسائل بسیار اهمیت دارد. من همچنین وقتی مسوول مرکز موسیقی حوزه هنری شدم توانستم با برنامه‌ریزی صحیح فرهنگی و نه شیوه‌های امنیتی و سیاسی درباره پوشش مناسب موزیسین‌ها و مردم در کنسرت‌هایی که برگزار می‌شد به نتیجه مطلوب برسم. این الگو می‌توانست به کل کشور تسری پیدا کند اما نهادهای دیگر با من همراه نبودند.

مشخصاً چه تلاشی از سوی شما برای تعامل لازم با سایر نهادها انجام شد؟
در وزارت ارشاد من برای نخستین بار تلاش کردم تا شیوه‌نامه‌ای نوشته شود برای صیانت از اهالی موسیقی و شورای صیانت از اهالی موسیقی شکل گرفت. بعد از این لغو کنسرت‌ها خیلی کم شد. چون از طریق این شورا با تخلفات برخورد می‌کردیم و هیچ نهادی دیگر نمی‌توانست مشکل را بر گردن نهاد دیگر بیندازد. در تنظیم شیوه‌نامه برای برگزاری کنسرت‌ها با نیروی انتظامی خیلی تعامل داشتیم و نیروی انتظامی در تنظیم شیوه‌نامه و قانونمند و مدون شدن این موضوع خیلی کمک کرد، اما خیلی‌ها این واقعیت را نمی‌دانند و نیروی انتظامی را متهم می‌کنند. حتی گاهی ما به برخورد نیروی انتظامی انتقاد داشتیم آ‌نها پیگیری می‌کردند و به شدت با خاطیان در کادر نیروی انتظامی برخورد می‌کردند، تعداد برگزاری کنسرت‌ها در دوران مدیریت بنده پنج برابر شد. طبیعی است که این مسأله مورد اعتراض برخی از اشخاص و مسوولان واقع می‌شد. بخشی از این اعتراض‌ها را خودم در شهرهای مربوطه حضور پیدا می‌کردم و موانع را رفع می‌کردم.

این اعتراض‌ها از طرف چه افراد یا نهادهایی بود؟
طبعاً حساسیت‌هایی از طرف دفاتر ائمه جمعه، بعضی نهادهای امنیتی یا برخی افرادی که نگرانی‌هایی درباره شیوه برگزاری کنسرت‌ها داشتند، وجود داشت. عمده اعتراض‌ها هم درباره شیوه برگزاری بود و نه ماهیت کنسرت. کمتر جایی بود که با خود موسیقی یا مجوزهای ارشاد مخالفتی داشته باشند. در دولت آقای روحانی شاهد یک تحول عظیم در برگزاری کنسرت‌ها و قانونمند شدن آ‌نها و توجه به حقوق مردم در این زمینه بوده‌ایم. این‌ها را نباید نادیده بگیریم. البته وزارت ارشاد باید بخشی از مشکلات فعلی را حل کند و نیاز است که مقداری تعاملش را با کارشناسان بیشتر کند.

گلایه‌ای همیشه در فضای موسیقی ما وجود داشته که چرا به موسیقی پاپ و حتی موسیقی تلفیقی بیش از موسیقی اصیل ایرانی مجوز داده می‌شود؟ به طوری که در دوره‌ای هنرمندان برجسته موسیقی ایرانی ما مجبور بودند کنسرت‌های خود را خارج از کشور برگزار کنند. آیا سیاست‌گذاری‌ها در جهت ارتقای موسیقی اصیل ایرانی نیست؟
من این حرف را قبول ندارم، اما این موضوع را می‌توان از زاویه‌ای دیگر نگاه کرد. موسیقی سنتی موسیقی ملی ماست. موسیقی جدی و هنری ما که جزو بنیان‌های فرهنگی ماست همین نوع موسیقی است. طبیعتاً حفاظت از میراث معنوی به عهده دستگاه‌های فرهنگی و گاهی نهادهای سیاسی است. طبیعتاً وقتی یک اثری به اسم موسیقی اصیل ایرانی می‌خواهد منتشر شود اما ویژگی‌ها و استانداردها و اصالت‌های لازم را ندارد باید سختگیری به عمل بیاید. اما موسیقی پاپ میراث معنوی ما نیست و یک موسیقی مصرفی است با تاریخ مصرف کوتاه. سختگیری‌ها را قبول دارم اما معتقدم باید از این زاویه به آن نگاه کرد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار