جدای از درختان؛ برخی از گونههای گیاهان دارویی هم در معرض خطر نابودی قرار دارند. همچنین در کنار این موارد، افزایش دما، خشکسالیهای مکرر، کشاورزی و دامداری بیضابطه و چرای خارج از فصل هم به مشکلات طبیعت دامن زده است. مسائلی که همگی ناشی از بیتوجهی و سیاستگذاریهای اشتباه مسئولان کشوری و استانی است. حالا زنگ خطر در برخی از استانها همچون مازندران، گلستان، گیلان و اردبیل به صدا در آمده و زمان آن رسیده است که متولیان امر، حداقل احیا و حفاظت از جنگلها و مراتع را در لیست برنامههایشان قرار دهند.
خزان طبیعت نزدیک است. پاییزی که با تمام شدن شهریور شروع نمیشود و بهاری برای آن نیست. چراکه مسئله تغییر فصول نیست و مشکل از کمکاری مردم و مسئولان در حفاظت از طبیعت سرمنشا میگیرد. درختانی که در اثر انواعی از بیماریها خشک و یکی یکی طعمه شعلههای فروزان زیاده خواهی سودجویان با هدف تغییر کاربری یا بیاحتیاطی مردم عادی میشوند. خشکسالی و افزایش دما هم به این معضل دامن میزند و هکتار هکتار از طبیعت استانها را میبلعد. در کنار این موارد اگر نقطهای هم مصون از آتش بماند، درختان و گیاهان داروییاش یا اسیر کشاورزی، دامداری بیضابطه و چرای خارج از فصل میشود یا زیر پای خور گشتها له میشود. خورگشت هم همان گردشگرانی هستند که نه با هدف لذت از طبیعت، بلکه تنها برای صرف زمانی در طبیعت با آشامیدن و خوردن وقت گذرانی میکنند. همین مشکلات رفته رفته طی ادوار گذشته طبیعت استانها را به شدت در معرض خطر قرار داده است. خطری که اکنون زنگ آن به صدا در آمده و نیازمند درمان فوری است. این وظیفه را هم سیاستگذاران استانی بر عهده دارند، تا با برنامهریزی درست جلوی تهدیدهای زیستمحیطی را بگیرند.
تغییر کاربری بعد از نابودی جنگلها
هیچ راه برگشتی نیست. زمانی که درختان با هر بهانهای قطع میشوند، تغییر کاربری به زمین کشاورزی یا ساختمان جای آن را میگیرد. معضلی که در استانهای شمالی همچون مازندران، گیلان و گلستان بسیار دیده میشود. در همین راستا تابستان سال گذشته هیئت وزیران طرح کاهش خسارات ناشی از تغییر کاربری اراضی کشاورزی را در استانهای شمالی کشور به تصویب رساندند. دولت همچنین وزارتخانههای جهادکشاورزی، راه و شهرسازی و کشور و سازمان حفاظت محیطزیست را مکلف کرد که کلیه ظرفیتها و احکام مندرج در قوانین و مقررات برای جلوگیری از تخریب و تغییر کاربری اراضی کشاورزی و تخریب محیطزیست واقع در محدوده، حریم و خارج از حریم شهرهای استانهای گیلان، مازندران و گلستان را به کار گرفته و وظایف خود در این زمینه را اعمال کند. با این حال بعد از گذشت یکسال همین چند روز پیش دلاور حیدرپور، رئیس سازمان جهاد کشاورزی مازندران از وجود معضل تغییر کاربری غیرمجاز و به صفر نرسیدن آن گفته است. معضلی که کم و بیش در دو استان شمالی دیگر هم وجود دارد. علاوه بر این گردشگری بیبرنامه که سبب تخریب طبیعت هم میشود همچنان ادامه دارد. مسئلهای که کارشناسان از آن به عنوان خورگشت یاد میکنند، چراکه مردم برای خوردن و آشامیدن به طبیعت میآیند و آن را به زباله دان تبدیل میکنند. مسئلهای که نه تنها در استانهای شمالی بلکه در هر نقطهای از کشور که دارای آب و هوایی مناسب باشد، قابل مشاهده است.
سایه انقراض روی سر گیاهان دارویی
علاوه بر این دامداری بیضابطه و چرای خارج از فصل هم پوشش گیاهی استانها را به خطر انداخته است. همان پوششی که گنجی بزرگ یعنی گیاهان دارویی را دل خود نهفته است. برداشت نادرست و خارج از فصل هم مشکلی دیگر است که ذخایر ارزشمند را به خطر انداخته است. در این خصوص استاد موسسه جنگلها و مراتع با انتقاد از برداشتهای نادرست از گیاهان دارویی قبل از میوه و گلدهی میگوید: «به دلیل این فرآیند ناقص ما نتوانستیم از گونه گیاهان خودمان به ویژه در بخش دارویی حفاظت و صیانت کنیم.»
ولیالله مظفریان با اشاره به طبیعت استان اردبیل ادامه میدهد: «همین رفتارهای غیر کارشناسی در دورههای گذشته سبب این شده است که گونه کبر در مرحله انقراض قرار گیرد.» چرا که با بهرهبرداری غلط و بیموقع توسط اردبیلیها و فروش این گونه باارزش به خارجیها به تدریج نسل کبر را در خطر قرار دادهاند. وی میافزاید: «این نیز در حالی است که به راحتی میتوان با تولید و فرآوری ۵ تا ۱۰ گونه باارزش گیاهی در این استان و بستهبندی و صادرات آن زمینه تولید ثروت را برای اهالی اردبیل به ارمغان آورد.» فرصتی که با وجود آن دیگر نیازی به تاراج منابع طبیعی نیست.
تعدیل هوا و حفظ منابع آبی در گرو زاگرس
در کنار تمام این مشکلات، افزایش دما، خشکسالی و ریزگردها هم عرصه را برای حیات گیاهان تنگ کرده است. معضلی که رابطه عمیقی با کاهش روز افزون پوشش گیاهی دارد. در این راستا میتوان به جنگلهای زاگرس اشاره کرد که با وسعت بیش از ۵ میلیون هکتار یکی از مهمترین رویشگاههای ایران محسوب میشوند. اهمیت این پوشش گیاهی که استانهای بسیاری، چون کهگیلویه و بویراحمد، لرستان، چهارمحال و بختیاری و ... را در بر میگیرد، تأمین ۴۰درصدی آب کشور است. علاوه بر این تنوع زیستی جانوری و گیاهی بالا، اهمیت در تعدیل آبوهوا و اثرات اقلیمی، حفظ منابع خاک و جلوگیری از فرسایش از جمله کارکردهای این جنگلها به شمار میآید. بر اساس مطالعات انجام شده ۱۰ تا ۳۰درصد معیشت خانوارهای روستایی در زاگرس هم به این جنگلها وابسته است. بنابر این با این اوصاف نه تنها در شمال ایران، بلکه در تمام نقاط و هرجایی که پوشش گیاهی کمی باشد، باید مسئله حفاظت از گیاهان و جنگلها را مد نظر قرار داد.