مردمداری به شعار نیست. نمیتوان به صرف ورزشکار بودن و داشتن یال و کوپال ادعای مردمدار بودن داشت. گاهی بزنگاههایی وجود دارد که یکی باید ثابت کند با بقیه فرق دارد، بزنگاههایی که امثال تختی و جلوتر از او غیرقابل باورتر از تختی، ابراهیم هادی از آنها سربلند بیرون آمدند و در تاریخ ورزش کشور ماندگار شدند، اما حالا هم میتوان در وانفسای ورزش چهرههایی را پیدا کرد که واقعاً دغدغه رنج و مشقت مردم را دارند. خیلی بزرگی میخواهد که دعوت فیفا را برای حضور در جام جهانی رد کنی، آن هم در روزهایی که از وزیر گرفته تا وکیل، دفتردار و آبدارچی بیارتباط و با ارتباط با فوتبال، بیربط و باربط در روسیه چادر زدهاند و خیال بازگشت هم ندارند، تازه آنها هم که یک رفت و برگشت داشتهاند، دوباره سودای پرواز در سر دارند، آن هم با هزینه بیتالمال و از جیب مردم! در این میان، اما یکی پیدا شده که از این بزنگاه سربلند بیرون آمده؛ دعوتش کردهاند، یعنی اینکه مهمان فیفاست نه جیب مردم، اما گفته که نمیرود، در تهران هم نمیماند، میرود سرپل ذهاب تا به امور عمرانی یک روستا که قبول کرده کارهای بازسازی پس از زلزلهاش را برعهده بگیرد، رسیدگی کند.
بزنگاه یعنی همین، یعنی اینکه از بین درد مردم و خوشی خودت یکی را انتخابی کنی که البته خیلی از مدعیان مردمداری، دومی را انتخاب میکنند و اینجاست که یک بزرگمرد خود را نشان میدهد. جالب اینکه ورزش ایران هیچگاه از این بزرگمردان خالی نبوده و نیست.
این روزها خیلیها فکر و ذهنشان در روسیه است، اینقدر که حتی صدای ورزشیها را هم نمیشنوند، اما شنیدن اینکه یکی هست که درد مردم را میفهمد و دعوت فیفا را رد میکند، در میان این همه سروصدا و هیاهو خیلی آرامشبخش است. خیلی از مسئولان سرپل ذهاب و بقیه مناطق ریز و درشت مردم زلزلهزده کرمانشاه را فراموش کردهاند، اصلاً یادشان رفته چه بر سر مردم این دیار آمده، فقط در همان سروصداهای روزها و هفتههای اول بود که جلوی دوربین وعدههای آنچنانی میدادند، اما امروز آنها کجا هستند؟ حتماً در روسیه و در سفرهای خارجی دیگر!
علی دایی، اما هست، درست مثل برخی چهرههای دیگر که در کرمانشاه مشغول به کار هستند. ورزشی نیستند، اما مرام ورزشکاری شهید هادی را به ارث بردهاند، درست مثل علی دایی که در قامت یک ورزشکار مرام بزرگمردی، چون هادی را به ارث برده است. بیهوده نیست که میگویند خدا بغلش کرده، اصلاً چه کسی بهتر از او. بیهوه نیست که اسطوره است و مرد تمام نشدنی فوتبال و ورزش ایران. او مرد، مردمدار ورزش ایران است. بدون تعارف و بدون تبلیغ و بزرگنمایی، این مرام را باید ستود. فارغ از هرگونه نگاه حزبی، سیاسی و اعتقادی که البته دایی از بسیاری از مدعیان اعتقادی، معتقدتر و پایبندتر به اصول است. او دعوت فیفا را رد و ثابت کرد که مردمداریاش در حد حرف و شعار نیست. به کازان نرفت تا حتی اگر شده یک آجر روی آجر بگذارد و در کنار مردم باشد. مرام دایی را باید ستود، هرچند که نیازی به ستایش ندارد و مردم خوب میدانند چگونه پهلوانیاش را ارج نهند.