از دی ماه سال گذشته تاکنون به ویژه طی چهار ماه اخیر طیف وسیعی از رسانههای ضدانقلاب تلاش میکنند با فراخوانهای مجازی-ماهوارهای نارضایتیهای موجود از عملکرد دولت را تبدیل به نارضایتیهای عمومی و به صورت خاص متوجه حاکمیت اسلامی کرده و مردم را به کف خیابانها بکشانند. بیبی سی در گزارشی در همین باره مینویسد: «جهش قیمت ارز و طلا در ماههای اخیر باعث اعتراضهای متعددی در ایران شده است از جمله بازاریان در تهران و چند شهر دیگر در اعتراض به بیثباتی بازار و چشم انداز نامعلومی که برای کسب و کارشان پیش آمده، مغازههای خود را بستند و دست از کار کشیدند.»
از این دست گزارشها را میتوان به وفور در گزارشهای این رسانه دولتی انگلیس جستوجو کرد؛ کمااینکه این رسانه انگلیسی درگزارش دیگری مینویسد: «تظاهرکنندگان خواستار حمایت بازاریان شدهاند. گزارشها از ایران حاکی از تظاهرات گروهی از کسبه و رانندگان در اصفهان در اعتراض به «موج تورم و گرانی» است، در تصاویر و ویدئوهایی هم که در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شده، تعداد زیاد معترضان موتورسوار قابل توجه است، نیروهای ضدشورش هم در این محل حضور پیدا کردهاند.» سایر شبکههای ماهوارهای نیز همین خطر را برای بحرانی نشان دادن فضای داخلی کشورمان در پیش گرفتهاند و تمام تمرکز خود را جهت استفاده بهینه از نوسانات ارزی و ناکارآمدی دولت متمرکز کردهاند تا این بار کار نظام اسلامی را به زعم خود یکسره کنند.
حمایتهای همهجانبه برای آشوبآفرینی
در این میان شخصیتهای رسمی دولتهای غربی به ویژه امریکا نیز همراه با رسانهها و شبکههای جاسوسی خود تلاش کردند تا به بحرانی شدن اوضاع درونی ایران کمک کنند، به طوری که المانیتور با تأکید بر اینکه «هدف تحریمهای امریکا راهاندازی اعتراضات خیابانی در ایران است»، مینویسد: «یک مقام ارشد دولت امریکا: «چیزی که ما متوجه شدهایم این است که بسیاری از چیزهایی که معترضان مطالبه میکنند شبیه مطالباتی است که ایالات متحده و سایر کشورها [از ایران]دارند.»
این رسانه در ادامه میافزاید: «اما تا وقتی که ایران به صادرات انقلاب خود در سراسر خاورمیانه و برای بیثبات کردن منطقه ادامه میدهد... مردم این کشور را مأیوستر خواهید دید و ما هم از خواستههای آنها حمایت میکنیم. بنابراین ما خواستار دیدن تغییر در رفتار حکومت ایران هستیم و فکر میکنم مردم ایران هم دنبال همین هستند» یا یک اندیشکده صهیونیستی در همین باره مینویسد: «رئیسجمهور امریکا تمایلی برای برگزاری نشست بدون پیششرط با «روحانی» همتای ایرانی خود ندارد و اعلام تعجب برانگیز تمایل به گفت وگو با رئیسجمهور ایران، بخشی از برنامه تنظیم شده حدود یک سال قبل «جان بولتون» مشاور امنیت ملی امریکا قبل از حضور مجدد در بدنه دولت این کشور بود.» مایکل پنس نیز همانند رئیسجمهور و وزیر امورخارجه امریکا صراحتا از اجتماعات پراکنده چند شهر محدود کشور حمایت میکند.
اکانت وزارت خارجه امریکا در بیانیهای در توئیتر مینویسد: «ما اعتراضات اخیر در اصفهان، کرج، شیراز، تهران و شهرهای دیگر ایران را از نزدیک دنبال میکنیم. امریکا از صدای مردم ایران حمایت میکند.» اعتراف رسانههایی مانند المانیتور نمایانگر این مسئله است که پروژه فراخوانهای مجازی- ماهوارهای برای ایجاد آشوب و اغتشاش در ایران ناکام مانده است چراکه امروز پس از گذشت بیش ازچهار ماه از نوسانات شدید ارزی و سه ماه پس از خروج ترامپ از برجام، نه تنها اجتماعات مردمی و گسترده در هیچ کدام از استانها برگزار نشده است بلکه بعد از امضای فرمان اجرایی ترامپ برای احیای دور اول تحریمهای ضدایرانی در اواخر هفته گذشته، حرکت صعودی قیمت ارز، طلا و سکه متوقف و روند کاهشی به خود گرفت. نکته مهمتر اینکه بعد از پروپاگاندای بسیار گسترده در سطح شبکههای ماهوارهای و فضای مجازی برای تحریک احساسات مردمی با شگردهای عملیات روانی تنها در چند شهر آن هم به صورت بسیار محدود و پراکنده شاهد گعدههای شبه اعتراضی بودیم؛ گعدههای خیابانی که تعداد محدوی از آن را کارگران یا افراد معترض به اوضاع اقتصادی کشور تشکیل داد.
این در حالی است که با ادعای مخدوش برخی از رسانههای غربی در اغتشاشات دی ماه گذشته اغتشاشگران موفق شدند در بیش از ۱۰۰ شهر ایران اقدامات ساختارشکنانه انجام دهند.
تلاش نافرجام
جبهه ضد انقلاب از شبکه رسانهای همچون بیبیسی و آمدنیوز تا شبکه منافقان، آل سعود و رژیم صهیونیستی تلاش میکنند با فراخوانهای شفاهی و کتبی تجمعات خیابانی در شهرهای ایران را کلید بزنند، اما مردم بدون توجه به فراخوانها شکست دیگری را برای غرب رقم زدند؛ شکستی که میتوان نشانههای آن را در برخی از اخبار منتشر شده در هفته گذشته جستوجو کرد؛ آنجایی که برخی از افراد مطلع غربی و رسانههای معتبر بینالمللی نسبت به سناریوی جدید ایالات متحده امریکا علیه کشورمان پرده برداشتند.
سوریهسازی مضحک
نگرانی مردم از بیثباتی در کشور همانند سال ۸۸ و پیامدهای ناشی از آن (نظیر وضع قطعنامه ۱۹۲۹)، از جمله علتهایی است که مردم مانند همیشه و با آیندهنگری با ضد انقلاب همراهی نکردند؛ مردمی که مشکلات اقتصادی نظیر گرانی، بیکاری و تورم بر فضای معیشت آنها اثرات فراوان داشته، اما به سناریوی سوریسازی ایران (به عنوان مهمترین هدف کنونی غرب) پشت کردند؛ سناریویی که در ناامنیهایی که کشورهای منطقه از عراق، سوریه تا یمن و افغانستان و لبنان در قالب جنگهای مختلف قومی و مذهبی با آن درگیر است، قابلیت اجرایی به خود خواهد گرفت.
دیگر آنکه جامعه ایرانی به خوبی درک کرده است که عوامل پشت پرده فراخوانهای اعتراضی به بهانه گرانیهای دی ماه سال ۹۶ مفسدان فراری دیروز نظیر کانالهای آمدنیوز هستند و موازی با آن همچنان به کارایی و توانمندی ساختارهای موجود اعتقاد دارد و این همچنان یک فرصت برای قوای سه گانه است که این فرصت را غنیمت شمرده و گامهای جدی در برخورد با مفاسد برداشته و اصلاح ساختار اقتصادی کشور را اولویت شمرده و با اقدامات جهادی مشکلات مردم را کاهش دهند.
جامعه ایرانی در مواجهه با فضای فعلی دست رد به فراخوانهای ضد انقلاب زده است، آن هم به این دلیل که صداقتی در فراخوانهای ضدانقلاب ندیده و تلاش کرده به جای پیگیری مطالبات مردم، سناریوهای نوشته شده در واشنگتن، تل آویو و ریاض را جهت ویرانی و تجزیه ایران اجرایی کند.