درست است که در آستانه برگزاری مسابقات آسیایی جاکارتا آنچه بیش از پیش باید مورد توجه قرار گیرد؛ وحدت، یکدلی و یکپارچگی جامعه ورزش است، اما در این میان شنیدن برخی اظهارنظرها و بدتر از آن، چشم و گوش بستن روی بعضی ادعاهای بزرگ مطمئناً در آیندهای نزدیک تنها به ضرر ورزش کشورمان تمام خواهد شد. این روزها وزیر ورزش به صورت مداوم از حل مشکلات باشگاههای خاص فوتبال صحبت میکند، از موفقیتهای تیم ملی فوتبال میگوید، از پیامهای مقام معظم رهبری و البته هزینههایی که از بیتالمال برای دو باشگاه استقلال و پرسپولیس کرده، حرف میزند. به نظر میرسد ورزش کشور برای جناب وزیر تنها در فوتبال خلاصه شده و سلطانیفر بالا و پایین عملکرد و کارنامه مدیریتیاش را با فوتبال بسته است!
با این حال وقتی نگاهی به مشکلات این روزهای دو تیم پرسپولیس و استقلال میاندازیم، متوجه میشویم که ادعاهای جناب وزیر چندان هم درست نیست. در این شرایط باید از او پرسید که به چه چیزی مینازد؟
به عنوان مثال همین ۲۲ مرداد ۹۷ بود که سلطانیفر مدعی شد، منابع مالی این دو باشگاه چنان تأمین شده که تا دو سال آینده هیچ مشکلی ندارند و با توجه به پرداخت بدهیها قطعاً اقدامات خوب ساختاری برای آنها انجام میشود.
صرفنظر از اینکه وزارت ورزش و شخص وزیر در کمک به این دو باشگاه یک کار غیرقانونی محض انجام دادهاند، باید از سلطانیفر پرسید چگونه از پرداخت بدهیها صحبت میکند، در حالی که پرسپولیس همین حالا باید مبلغ ۱۰ میلیارد تومان بابت بدهیهایش پرداخت کند و اگر این اتفاق رخ ندهد، خطر حذف از گردونه رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا سرخها را تهدید خواهد کرد. دیگر اینکه او در شرایطی از حل مشکلات تیمهایی که متولی آنهاست، صحبت میکند که این دو تیم در دوران وزارت او با سختترین محرومیتها به دلیل بدهیها و پروندههای جنجالی در فیفا روبهرو شدهاند و فرصتهای خوبی را از دست دادهاند.
نکته قابل تأملتر از این دو مسئله، این است که وزیر ورزش در حالی رسیدگی به وضعیت و حل معضلات سرخابیها را از جمله اقدامات خوب و تأثیرگذار کارنامه عملکرد خود قلمداد میکند که هیچ برخوردی با مدیران متخلف و بدهیتراش قبلی دو تیم نداشته و به صرف برکناری آنها و پرداخت بدهیها، آن هم از بیتالمال و بودجه عمومی ورزش اکتفا کرده است. در حالی که او به عنوان وزیر ورزش و متولی اصلی این دو تیم وظیفه داشت تا به جای هزینهکرد از بیتالمال، مدیرانی، چون طاهری و افتخاری را بازخواست و مجبور کند تا پاسخگوی اقدامات غلط و اشتباه خود در خصوص این دو تیم باشند، نه اینکه آنها را رها کند و برای پر کردن کارنامهاش دست به جیب بیتالمال شود. در آخر اینکه استقلال و پرسپولیس همین حالا هم با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند و معلوم نیست جناب وزیر چند درصد از مشکلات عدیده آنها را حل کرده است. آنچه از شواهد و قرائن برمیآید، این است که بدهیها و گرههای کور مربوط به مدیران گذشته این دو باشگاه که صرفاً آدمها در آنها جابهجا میشوند، چیزی نیست که تنها از عهده سلطانیفر برآید. او تنها تعدادی عدد و رقم را برای نشان دادن موفقیت خود بیان میکند که البته درست است، اما برای سروسامان گرفتن وضعیت این دو باشگاه کافی نیست و متأسفانه این اقدامات از سوی برخی نیز با اهداف مشخصی مورد تأیید قرار میگیرد.