طاهره همیز- حقوقدان
با توجه به شرایط اقتصادی حاکم بر کشور با افزایش دعاوی تقسیط مهریه زنان مواجهیم. این مسئله موجب شده است زمزمههایی درباره کاهش سقف مهریه مطرح شود. آیا از نظر حقوقی چنین امری امکانپذیر است و آیا این مسئله موجب ضمان زنان نمیشود؟ یا اینکه میتواند برای خانمها و خانواده مفید باشد؟
من معتقدم مهریه برخاسته از مطالبی است که درون زندگی، افراد به آن فکر میکنند و این تراز را ارائه کردهاند، به طور نمونه رابطههای روحی، عاطفی و قوانینی که در لابهلای یک زندگی طولانی مدت در ایران مطرح میشود، به قول شهید مطهری ما معتقد به تک همسری هستیم و این مسئله در فرهنگ و عرف ایران رواج دارد. درموضوع مهریه پول و مسائل مادی مطرح نیست بلکه پشتوانه احساسی، عاطفی، فرهنگی و عرفی دارد و تا مسئله مهریه از این نظر حل نشود مشکل حل نمیشود.
چگونه؟
مثلاً الان ما بیاییم بگوییم مهریه ۱۴ سکه بعد میبینیم چقدر تخلفات اخلاقی در برابر این موضوع وجود دارد و آقا به راحتی به همسرش میگوید برو و ۱۴ سکه را هم میگذارد جلویش! این در حالیاست که خانم در ازدواج همه هویتش را ارائه میدهد و همه وجودش را در اختیار زندگیاش میگذارد این سرمایهای است که زن میآورد. در رساله حقوق حضرت سجاد داریم «ملک النکاح» ما مسلمان و شیعه هستیم و یک خانم در زبان واحد تنها نمیتواند یک همسر داشته باشد.
روایت داریم در زمان پیامبر که عدهای از زنان خدمت حضرت رسول رسیدند و عرض کردند چرا ما فقط میتوانیم یک همسر داشته باشیم، اما مردان ما چند همسر؟
حضرت دستور دادند تا ظرفی خالی بیاورند و هر کدام از این خانمها لیوان آبی را در آن بریزند؛ سپس فرمودند: حالا هر کس لیوان آب خودش را از این ظرف بردارد و بعد خودشان اتاق را ترک کردند. امام رضا (ع) هم میفرمایند: زنا نسل و ارث را آسیب میزند. به همین خاطر هم اسلام میگوید زن فقط یک شوهر میتواند داشته باشد یا در بعضی روایات است که زن اسیر شماست و آقایان باید حواسشان باشد.
پیامبر میفرمایند: «الله الله بالنسا» شما را قسم میدهم مواظب زنهایتان باشید. همه این روایات نشاندهنده آن است که زن عاطفه، روح و جانش را تقدیم میکند و وارد زندگی با مرد میشود و از مرد به نحو احسن پذیرایی و فرزندانش را بزرگ میکند و با ناداری میسازد. من میخواهم بگویم مسئله مهریه به مسئله روانی دیگری بازمیگردد.
پس شما از مخالفان تعیین و کاهش سقف برای مهریه هستید؟
قطعاً، ببینید ما در کشور خودمان به زنان میگوییم نخور، نپوش و نخواه، زیرا مرد به گناه میافتد و با او ازدواج کن یا جملهای که ما با آن مواجه میشویم که «آقایی ازدواج کند تا به گناه نیفتد.» زن شریک دردها و شادیهای مرد است نه وسیلهای برای به گناه نیفتادن او. به قول مقام معظم رهبری زن و مرد همسفرند تا بهشت.
مرد باید قوام تربیت شود و در زندگی قوام زن باشد. آیه ۳۴ سوره نسا این را میفرماید. پیامبر در این باره فرمودند: برتری مردان به زنان این است که زنان به مردان زنده میشوند و ما این را نمیگوییم که زنان باید به مردان زنده شوند. از سوی دیگر خانمی که زیبایی و جوانیاش را در زندگی همسرش میآورد با این مواجه میشود که آقا بعد از چند سال زندگی به دنبال زنی زیباتر و جوانتر میرود. ما باید اینها را حل کنیم و تا این موضوعات حل نشود بحث مهریه قابل حل نیست و ما باید با این مسئله از مسیر انسانی آن مواجه شویم. باید بین همسفران تا بهشت توازن برقرار کنیم. بین راه به آقا میگوییم تو میتوانی از نعمتهایی که خدا برایت گذاشته استفاده کنی، اما به خانم میگوییم تو از این لذتها استفاده نکن. وقتی توازن میان زن و مرد برقرار نیست آنها میآیند و با مهریه این توازن را طاق میزنند و خانوادهها هم سعی میکنند با هزار و چند صد سکه مانع جدایی و کنار گذاشته شدن دخترشان شوند یا اگر آقا خانم را رها کرد این خانم پولی داشته باشد و بتواند برای خودش سرپناهی تهیه کند و به خانه پدرش بازنگردد؛ چراکه حس میکند سربار خانواده است. تا وقتی ما اینها را از نظر عاطفی و روانی با ملاکهای انسانی و اسلامی بررسی نکنیم تغییر در سقف مهریه هیچ تغییر مثبتی را ایجاد نمیکند.
در بحث جهیزیه چطور؟ اگر بنا بر تعیین سقف برای مهریه متناسب با شرایط اقتصادی باشد، در این حوزه که امکان ایجاد محدودیت وجود ندارد، اینجا چه باید کرد؟
براساس ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی اثاث البیت به عهده مرد است. آیا مردان ما جهیزیه یا همان اثاث البیت را تأمین میکنند؟ ما در عرف کنونی کشورمان مرد فقیر را وارد زندگی میکنیم بعد میخواهیم زن در کنارش آرامش داشته باشد، در حالی که اسلام مرد را ثروتمند وارد زندگی میکند، دو تا ارث به آنها میدهد، دو تا دیه میدهد تا بتواند مهریه و نفقه زن را بدهد و ما اینها را نه به آقایان آموزش میدهیم و نه از آنها مطالبه میکنیم، بنابراین خانوادهها هم میخواهند این مسائل را با مهریه طاق بزنند. به همین خاطر هم ما با این مسائل مواجه میشویم.
در حال حاضر شرایط اقتصادی جامعه ما امکان این را نمیدهد که ما با مردان ثروتمند مواجه باشیم. به نظر شما چنین دیدگاهی مانعی تازه بر سر ازدواج نخواهد بود؟
من میگویم ما باید طرحی نو دراندازیم و مردانمان را هم قوام تربیت کنیم و هم پولدار. در برخی کشورها نوزاد پسر وقتی به دنیا میآید مبلغ قابل توجهی پول به حسابش میریزند و پدر و مادر هم اجازه برداشت ندارند و وقتی این بچهها به سن بلوغ میرسند واجب الحج میشوند. ما هم میتوانیم مردانمان را از ابتدا از پشتوانه مالی برخوردار کنیم.
ما مرد و زن را مساوی قرار میدهیم بعد برای آقا سربازی میگذاریم پس از دو سال آقا میخواهد سرکار برود. مدرک میخواهد و مجبور است در سطح پایینتر کار کند. بعد فرصتهای علمی خوب را به خانمها میدهیم و میگوییم این خانم با این آقا ازدواج کند. در حالی که معلوم است دچار مشکل میشوند. ما باید به قول حضرت آقا سبک زندگیمان را تغییر دهیم.