دکتر عبدالعلی رضایی عضو شورای انقلاب فرهنگی
در روزهای اخیر و در پی نوسانات شدید قیمت دلار و سکه با اخباری مبنی بر افزایش دعاوی تقسیط مهریه مواجه هستیم تا جایی که مدیرعامل ستاد دیه پیشنهاد کاهش سقف مهریه از ۱۱۰ سکه را داده است. آیا این پیشنهاد میتواند در تحکیم خانواده نقشی مثبت داشته باشد و یا اصلاً شدنی است؟
با پدیدار شدن چالشهای اقتصادی باید تمام مواضع ما متناسب با این چالشها و جنگ تمام عیار اقتصادی تصمیماتمان را اتخاذ کنیم. با مسئله قیمت ارز و سکه و پیش از بحران اقتصادی کنونی هم مسئله مهریه و سکه تبدیل به بحران شده بود و حالا با پیدایی این بحران اقتصادی ما با چالش جدیتری مواجه هستیم. این مسئله موجب کاهش میل به ازدواج و افزایش بیش از پیش سن ازدواج خواهد شد. برای برخی اقشار جامعه به طور کلی بحث ازدواج منتفی میشود و از آنجایی که در جامعه با زنجیرهای از مسائل اجتماعی مواجهیم بحثهای مرتبط با فساد و ارتباطات نامشروع هم در ذیل این مسئله شکل میگیرد. در خانوادههای مذهبی و پایبند به مسئله مهریه و حتی تهیه سرویسهای طلا برای دخترخانمها در ازدواج باید تجدیدنظر شود و فرهنگ غلطی که در این مسئله شکل گرفته است را اصلاح کنیم.
پس در واقع شما از موافقان کاهش سقف مهریه هستید؟
بله، به نظرم ما باید این را ببریم به سمت مهرالسنه که همان حدود ۱۴ سکه میشود. درباره بحث خریدهای ازدواج و خرید طلای ازدواج هم به نظرم باید اصلاح صورت گیرد و در شرایط موجود اگر این سنتها تغییر نکنند نظام خانواده آسیب زیادی میبیند و بحران جدیدی را برای ما ایجاد میکند.
بر خلاف صحبتهای شما برخی کارشناسان معتقدند ما باید مسائل فرهنگی از جنس مهریه یا جهیزیه را از مسیر فرهنگسازی پیش ببریم و ورود قانونی به این مسائل راهکار مناسبی نیست کمااینکه سقف ۱۱۰ سکه هم که از سوی مجلس تعیین شد با راهکارهایی رعایت نشد و افرادی بودند که از این ماجرا تخطی کردند و به طور نمونه به جای سکه یا طلا زمین مهر میکردند. نظر شما در این باره چیست؟
منظور من از بحث مهریه تنها سکه نیست. در حال حاضر حتی در یک خانواده معمولی وقتی بنا باشد داماد یک سرویس معمولی طلا هم برای خانم تهیه کند به مشکل برمیخورد. شرایط به وجود آمده همه چیز را تحت تأثیر قرار میدهد و باید الگوی مصرف ما تغییر کند و از کالاهای خارجی به سمت کالای ایرانی برود. در این بحث باید مسئله اسراف و تبذیر را رعایت کنیم. اما باید توجه داشت وقتی شرایط در بحث اقتصاد شرایط جنگی است نمیتوانیم روابط گذشته را به همان صورت نگه داریم و باید متناسب با تغییرات ایجاد شده الگوی مصرفمان را اصلاح کنیم. مثلاً یکی از الگوهای مصرف در بحث طلاست که باید اصلاح شود و متناسب با شرایط امروزی پیش رود.
البته بحث فرهنگسازی که شما اشاره داشتید درست است و اگر ما بخواهیم اعتقادات مردم را عوض کنیم باید فرهنگسازی کنیم، اما فرهنگسازی به تنهایی عمل نمیکند و باید با الزامات قانونی همراه شود تا کارایی لازم را پیدا کند.
مثلاً برای مهریه طرح ۱۴ سکه میتواند با معرفی الگوهای مصرف و فرهنگسازی باشد، اما برای عملیاتی شدن آن لازم است قانون به میان بیاید و پیگیری قضایی مهریه پیش از ۱۴ سکه را ناممکن کند.
بنابراین حوزه علمیه اگر اجتهاد تازهای لازم است یا برای بازنگریها باید وارد عمل شود.
پس شما ۱۴ سکه را به عنوان سقف مهریه پیشنهاد میکنید؟
وقتی مقام معظم رهبری خطبه عقد کسانی که بیشتر از ۱۴ سکه است را نمیخوانند این کار هم فرهنگسازی و هم نتیجه عملی است و کارکردهایی را در جامعه ایجاد میکند، بنابراین هم فرهنگسازی هم استفاده از ابزار قانونی و هم استفاده از الگوها و پیشقدم شدن بزرگان و افراد الگوساز و اقدام عملیشان میتواند مؤثر باشد و مجموعهای از فعالیتها باید صورت گیرد.
در برابر صحبتهای شما درباره مهریه و تعیین سقف برای آن ما با مسئله جهیزیه مواجهیم که اغلب از سوی خانواده دختر تهیه میشود و عملاً نمیشود برای آن سقف تعیین کرد و قانونی برای ضمانت اجرایی آن تدبیر نمود. پاسخ شما به این انتقاد چیست؟
نکته خوبی را مطرح کردید. وقتی مسئله الگوی مناسب برای امر زندگی و ازدواج را مطرح میکنیم منظورمان مجموعهای از مسائلی است که در امر ازدواج مهم است از جمله جهیزیه. جهیزیه در حال حاضر به افراط رسیده است و خانوادهها خود را ملزم میکنند تا یک زندگی کامل را برای جوانان که تازه زندگیشان را شروع کردهاند تهیه کنند و ما این را به عنوان آبرومندی مطرح میکنیم و اگر کسی نداشته باشد چنین جهیزیهای را بدهد عملاً آبرومندیاش مورد آسیب قرار میگیرد. معنایش این است که باید توجه داشت هر چیزی که به چالش تبدیل میشود دیگر نمیتواند کارکرد مطلوبی برای جامعه داشته باشد و این مسئله درباره جهیزیه و مهریه صادق است. وقتی ما از سرویس طلا و عروسی صحبت میکنیم جهیزیه هم به همان نسبت میتواند به خانواده دختر فشار بیاورد. در خانوادههای ضعیف سن ازدواج بالا میرود و خانواده، چون قادر به تهیه جهیزیه برای دخترشان نیستند دخترشان را نمیتوانند شوهر دهند. زندگی در یک مسیری باید ساخته شود و از حداقلها شروع کرد نه حداکثر.
فکر میکنید چطور این فرهنگسازی امکانپذیر است؟
کار نشد ندارد. کمربند ایمنی یک مثال است که همه فکر میکردند نمیشود برای آن کاری کرد، اما وقتی اراده بر این امر قرار گرفت همه دستگاهها پای کار آمدند. در این مسئله هم اگر همه نهادها و دستگاهها پای کار بیایند و برای فرهنگسازی مهریه و جهیزیه کار کنند این مسئله هم حل میشود.