کد خبر: 928697
تاریخ انتشار: ۰۸ مهر ۱۳۹۷ - ۰۱:۲۰
مدارس دولتی به کجا می‌روند؟
با نیم نگاهی به مدارس، به خصوص مدارس پسرانه دولتی بی‌حوصلگی معلمان را می‌بینیم که چطور فضا را برای دانش‌آموزان شلوغ فراهم می‌کنند تا نظم کلاس را بر هم زنند. بعد از آن معلم هم راحت‌ترین کار، یعنی اخراج دانش‌آموز را از کلاس بهترین راه حل خاموش کردنش می‌داند
مهری مرادی*
شاید وضعیت نابسامان بسیاری از مدارس دولتی بر این مبناست که در مسیر خصوصی‌سازی مدارس پیش بروند. چند روز پیش به مدرسه فرزندم رفتم. وقتی با معلم او رو به رو شدم، از طرز برخوردش چنان افسوس خوردم به حال فررندانمان که باید نیمی از روزشان را در چنین محیطی با چنین معلمی سپری کنند. معلمی که آداب گفت و گو با والدین را نمی‌داند، چطور می‌تواند تاثیری مثبت بر دانش‌آموزان داشته باشد؟ با نیم نگاهی به مدارس، به خصوص مدارس پسرانه دولتی بی‌حوصلگی معلمان را می‌بینیم که چطور فضا را برای دانش‌آموزان شلوغ فراهم می‌کنند تا نظم کلاس را بر هم زنند. بعد از آن معلم هم راحت‌ترین کار، یعنی اخراج دانش‌آموز را از کلاس بهترین راه حل خاموش کردنش می‌داند. غافل از اینکه دانش‌آموز شلوغی که نظم کلاس را بر هم زده از بیرون رفتن کلاس ناراحت نمی‌شود و معلم به همین راحتی دانش‌آموز را به مسیر بی‌تفاوتی به درس و تحصیل سوق می‌دهد. چنین معلم‌هایی در حقیقت ابتدا خودشان باید تربیت شوند! البته منظور همه معلمان فرهیخته جامعه‌مان نیست، اما وقتی پول در آموزش و پرورش محور می‌شود، چنین اوضاعی نیز پیش می‌آید.

مگر نه اینکه آموزش و پرورش وظیفه دارد زمینه‌های مناسب را برای پرورش نسل رو به رشد فراهم کند؟ مگر نه اینکه با سرمایه‌گذاری روی نیرو‌های انسانی در درازمدت می‌توان از اثرات مثبت آن در جهت شکوفایی کشور بهره گرفت. پس چرا اهداف اصلی به حاشیه رفته‌اند؟ آن زمان که وزیر آموزش و پرورش شرط تیپ و قیافه و ظاهر را برای معلمان ضروری می‌دانست آیا به این مسئله فکر کرده بود که معلمان هر مقطع باید شرایط سنی و روحی و روانی دانش‌آموزان را هم مد نظر کار خویش قرار دهند؟ آیا با توجه به اینکه شرایط معیشتی قشر کارمند در جامعه سخت شده است شرط تربیت و پذیرش معلمی را وجدان کاری و تعهد بدون، چون و چرا قرار داده است تا شرایط سخت معیشتی بر کیفیت کار این عزیزان تأثیر نگذارد؟

سؤال اینجاست که آیا این وضعیت نابسامان در بسیاری از مدارس دولتی به خصوصی‌سازی مدارس منجر نخواهد شد و اگر چنین شود تکلیف قشر محروم و کم‌درآمد جامعه چه خواهد شد؟ آیا همچنان آنان باید قربانی باشند و پول حرف اول محافل و عامل اصلی در جهت پیشرفت باشد؟

مدارس زیر نظر وزارت آموزش و پرورش، بر اساس هدف‌ها و سیاست‌های آن، اما با مشارکت مالی مردم اداره می‌شود. از این مدارس تا چند سال قبل با عنوان غیر انتفاعی یاد می‌شد، اما به دلیل عدم تناسب آن‌ها با کارکردشان، عنوان آن به غیردولتی تغییر یافته است. از زمان شکل‌گیری این نوع مدارس تاکنون معایب بسیاری در پرونده آن‌ها ثبت شده است که افزایش نابرابری، انسجام اجتماعی پایین، مقررات تربیتی ضعیف، دریافت وجوه مختلف و فقدان استاندارد‌های لازم فضای آموزشی از جمله آنهاست.

در این حال برخی مدارس غیردولتی در اقدامی خودسرانه با قرار دادن خود در دسته‌بندی‌های ممتاز و با دریافت شهریه‌های سنگین و شرایط سخت از جمله معدل یا گرفتن آزمون ورودی، در بازار آموزش کشور از یک سو به درآمدزایی‌های هنگفت توجه دارند و از سوی دیگر به نوعی بین دانش‌آموزان و مردم تفکیک و تمایز ایجاد می‌کنند. این مدارس با این شیوه گزینش سعی دارند استعداد‌های برتر را جلب کنند و با این شیوه هم تبلیغ می‌کنند و هم با استفاده از دانش‌آموزان با استعداد به بازار گرمی می‌پردازند. این مدارس در واقع دانش‌آموزان باهوش یا نخبه را گلچین می‌کنند که همین امر موجب توزیع نامناسب دانش‌آموزان در سطح مدارس و پایین آمدن کیفیت دیگر مدارس به خصوص مدارس دولتی می‌شود.

آیا باید با عدم رسیدگی به وضعیت مدارس شکاف طبقاتی را عمیق‌تر کنیم؟ به راستی چه کسی تبعات حاصله از این شکاف طبقاتی را بر عهده می‌گیرد؟ بسیاری از جرایم که آسیب‌شناسی می‌شوند ریشه در همین شکاف طبقاتی دارند پس تکلیف قانون تعلیم و تربیت رایگان و یکسان و استاندارد هر ایرانی در قانون اساسی چه می‌شود؟

*پژوهشگر حوزه اجتماعی
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار