کد خبر: 930578
تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۳۹۷ - ۱۱:۴۷
روزنامه‌نگار سعودی قربانی رقابت منطقه‌ای سعودی‌ها شد نه انتقاد از بن‌سلمان
اغلب تحلیلگران واکنش تند و جدی مقامات ترکیه در این چندروزه به پرونده خاشقجی را بر مبنای رقابت منطقه‌ای ترکیه و قطر با عربستان تحلیل می‌کنند تا صرف مفقود شدن و قتل احتمالی یک خبرنگار منتقد به‌دست عوامل ترور آل‌سعود
دكتر سيدنعمت‌الله عبدالرحيم‌زاده
رابرت کاگان در ستون دیدگاه روزنامه واشنگتن‌پست مقاله‌ای منتشر کرده با این عنوان: «به جنگل خوش آمدید». منظور او از جنگل وضعیتی است که در صحنه بین‌الملل و از زمان ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید ایجاد شده و او این وضعیت را شبیه دهه ۳۰ قرن بیستم و دوران بین دو جنگ جهانی می‌داند. به عقیده او، نظم قدیمی اروپایی در آن دوران از بین رفته بود و امریکا هم حاضر به حفظ آن نظم یا جایگزینی نظم جدیدی نشد و با خلأ حاکم در صحنه بین‌الملل شرایط جنگلی به وجود آمد که از دل آن کسانی مثل هیتلر، موسولینی و استالین سر برآوردند. کاگان شرایط فعلی را هم مثل آن دوران می‌داند که به دست ترامپ ایجاد شده و جنگلی را به وجود آورده که کشور کوچکی مثل عربستان سعودی به خود اجازه می‌دهد تا جمال خاشقجی را به قتل برساند. البته نشان‌های دیگری نیز برای وجود این جنگل هستند مثل بازداشت رئیس اینترپل به دست چین یا قتل عام مسلمانان روهینگیایی به دست ارتش میانمار، اما قتل خاشقجی نماد این جنگل است.

خاشقجی کیست؟
نکته قابل توجه در اقدام سعودی‌ها برای قتل خاشقجی این است که او نه تنها فردی مخالف آن‌ها نبود بلکه سابقه‌اش نشان می‌دهد که از روزنامه‌نگاران نزدیک به دربار آل‌سعود بود و حتی موافق با بسیاری از جاه‌طلبی‌های فعلی سعودی‌ها در منطقه هم بود. او که از تبار خاندان ترکیه‌ای خاشقجی در مدینه بود در رشته روزنامه‌نگاری در دانشگاه ایندیانای امریکا درس خوانده بود و خبررسانی جنگ افغانستان، وقایع دهه ۸۰ الجزایر، پیروزی و افول جبهه نجات اسلامی و جنگ کویت را در کارنامه داشت و قبل از حمله ۱۱ سپتامبر هم مصاحبه‌ای با اسامه بن لادن داشت. این کارنامه نام او را در رسانه‌های عربستان بر سر زبان انداخته بود و به همین جهت هم بود که توانست سردبیری روزنامه‌های عرب‌نیوز و الوطن را به دست آورد و به دنبال این، راه او به سوی محافل سیاسی و حلقه حاکم آل‌سعود باز شد. خاشقجی برای سال‌های متمادی مشاور رسانه‌ای سفرای سعودی در لندن و واشنگتن بود و همین نقش را هم برای ترکی الفیصل، رئیس پیشین اطلاعات و امنیت عربستان، و دوستی نزدیک با ولید بن طلال، شاهزاده ثروتمند سعودی، داشت. به این ترتیب، خاشقجی از یک روزنامه‌نگار مبدل به مشاور رسانه‌ای در حلقه قدرت آل‌سعود شد و دستکم تا قبل از به قدرت رسیدن محمد بن‌سلمان، این نقش را به عهده داشت. مرگ ملک عبدالله و به پادشاهی رسیدن سلمان بن عبدالعزیز در سه سال قبل نقطه شروعی بود برای بن‌سلمان تا در زیر سایه پدرش بتواند رقبایش را یک به یک کنار بزند. بن‌سلمان با حمایت پدرش در مرحله نخست فرزندان و نزدیکان پادشاه سابق را از قدرت دور کرد و بعد هم نوبت به مقرن بن عبدالعزیز و محمد بن نایف رسید تا با حذف این دو، مقام ولیعهدی آل‌سعود را به دست بیاورد و روشن است که خاشقجی از این امواج پر تب و تاب از تغییرات سیاسی در امان نماند. او که در زمان شاه سابق به حلقه تنگ قدرت راه یافته بود به تدریج نه تنها از این حلقه کنار زده شد بلکه بن‌سلمان دیگر تحمل نوشته‌های او را نداشت و به او دستور داده شد که ساکت شود. خاشقجی درست سال قبل در مصاحبه با بخش خبری شبکه سی‌ان‌ان گفت: «روزی با من تماس گرفتند و دستور دادند که ساکت باشم. بدون حکم قضایی. تماس از جانب فردی در دیوان سلطنتی نزدیک به سران بود که دستور داد ساکت بمانم.» او ابتدا از این حکم تبعیت کرد و سکوت چند ماهه‌ای را پشت سر گذاشت، اما بعد با تبعیدی خودخواسته در امریکا شروع به کار کرد و به نوشتن در روزنامه واشنگتن‌پست ادامه داد.

مشکل خاشقجی
نوشته‌های خاشقجی حتی در یک سال اخیر هم نشان می‌دهد او به صورت کلی به صف مخالفان با دستگاه حاکمه در عربستان نپیوسته بود و همچنان که خودش اصرار داشت، بیشتر منتقد برخی برنامه‌های بن‌سلمان بود تا مخالف. علاوه بر این، حمایت‌های او از سیاست‌های منطقه‌ای سعودی‌ها حتی در این سه سال از پادشاهی سلمان بن‌عبدالعزیز در موضوعاتی مثل جنگ سوریه، تقابل با ایران و مخالفت با برجام، انقلاب بحرین، جنگ یمن و سرکوب معارضان داخلی از جمله اعدام شیخ نمر نشان می‌دهد که او هم در این موارد از حامیان اصولی حکام سعودی بوده است. او از جمله کسانی بود که یک روز بعد از خروج ترامپ از برجام با حکام سعودی هم‌صدا شد و کاری بیشتر از این را مطالبه کرد و در صفحه توییتری خود نوشت: «زیاده‌روی در خوشحالی از خروج ترامپ از توافق هسته‌ای هنوز زود است. آنچه برای عربستان مهم است باز بودن دست ایران در منطقه است» و در ادامه پرسید: «آیا برای این کاری خواهد شد؟ شاید.» بنابر این، خاشقجی از جمله کسانی نبود که مخالفت اصولی با جاه‌طلبی‌های منطقه‌ای بن‌سلمان داشته باشد و برای بررسی انگیزه‌های احتمالی بن‌سلمان برای کشتن او باید به سراغ علل و عوامل دیگری رفت. به عبارت دیگر، مشکل خاشقجی برای بن‌سلمان و پادشاهی مطلقه آینده او بیش از اینکه مربوط به سیاست‌ها منطقه‌ای رژیم سعودی باشد، موضوع داخلی است و باید از این منظر دیده شود. از سوی دیگر، گفته می‌شود که انتقاد‌های خاشقجی از نحوه اجرای اصلاحات سیاسی و اقتصادی از سوی بن‌سلمان و البته جریان دستگیری شاهزادگان سعودی و حبس آن‌ها در هتل ریتز- کارلتون از عواملی بوده که سلمان بن‌عبدالعزیز را واداشته تا دستور قتل او را صادر کند و تیم ترور ۱۵ نفره‌ای را برای انجام این کار به استانبول ترکیه بفرستد. باید گفت: این توجیه مناسبی برای دستور قتل او نیست چراکه خاشقجی از ابتدای کار خود سعی در به نمایش درآوردن چهره متفاوت از روزنامه‌نگاری داشت و زبان انتقادی او نه چیز تازه‌ای است و نه محدود به اقدامات بن‌سلمان که باعث مرگش شده باشد بلکه دیدگاه و ربط و ضبط سیاسی خاشقجی را باید عامل اصلی در پرونده او دانست که باعث شد این پرونده در گلوگاه یک رقابت سخت منطقه‌ای قرار بگیرد.

قربانی رقابت منطقه‌ای
درست است که خاشقجی در جریان کار خود سعی داشت تا روزنامه‌نگاری با دیدگاه متفاوت از نگرش سنتی حاکم بر عربستان باشد و به همین دلیل هم نگارش مقاله‌ای در نقد سلفی‌گری در هشت سال قبل باعث برکناری او از سردبیری روزنامه الوطن شد. با وجود این، خط فکری و سیاسی او بیش از نگاه نوآورانه و انتقادی محصول ارتباط نزدیکی بود که با جریان اخوان‌المسلمین داشت و به واسطه این ارتباط بود که یکی از سه کتاب نوشته شده به دست او این عنوان را دارد: بهار عربی زمان اخوان‌المسلمین، ربیع العرب زمن الإخوان المسلمین. او به واسطه این خط فکری بود که وقتی برخی سران حزب یمنی الاصلاح، شاخه اخوان‌المسلمین در یمن، در نوامبر سال گذشته با بن‌سلمان دیدار کردند، در پیام توییتری از این دیدار استقبال کرد و نوشت: «دیدار ولیعهد با سران الاصلاح که از ابتدای بحران مقیم ریاض هستند، کار درستی است و یمن با به حاشیه راندن آنان که قدرت مردمی معتبری هستند، به راه حل نخواهد رسید». مخالفت او با ادامه جنگ یمن و درخواست از حکام سعودی در جهت پیشقدم شدن برای دستیابی به صلحی در این کشور درست از همین جهت بود تا اینکه صرف یک نظر شخصی باشد و وقتی هم که بن‌سلمان سراغ قطر آمد و این کشور را به همراه امارات، مصر و بحرین محاصره کرد، او به دلیل همین ارتباطش با جریان اخوانی نظرات انتقادی خود را مطرح کرد. بنابر این، خاشقجی بیشتر از اینکه قربانی انتقادهایش از نحوه عملکرد بن‌سلمان شده باشد، قربانی رقابتی شده که از سال‌ها پیش وجود داشت و از زمان بهار عربی و قدرت‌نمایی جریان اخوانی در جهان عرب شکل تازه‌ای به خود گرفت تا اینکه با محاصره قطر در ژوئن ۲۰۱۷ مبدل به رقابتی بین عربستان و متحدینش از یک سو و قطر و ترکیه در سوی دیگر بشود. رمزگشایی از واکنش تند و جدی مقامات ترکیه و به خصوص رجب طیب اردوغان در این چند روزه نسبت به پرونده خاشقجی از این جهت قابل بررسی است و به این جهت است که اغلب تحلیلگران این نوع واکنش را بر مبنای رقابت منطقه‌ای ترکیه و قطر با عربستان تحلیل می‌کنند تا صرف مفقود شدن و قتل احتمالی یک خبرنگار منتقد به دست عوامل ترور آل‌سعود. در این میان، حمایت بی‌دریغ دولت امریکا از بن‌سلمان همان‌گونه که به او جرأت داد تا قطر را به محاصره درآورد، حالا هم به او جرأت قتل خاشقجی را در یک سناریوی مافیایی داده است. این نکته‌ای است که اکثر قریب به اتفاق تحلیلگران بر آن اتفاق نظر دارند چنان که واکنش دیرهنگام و البته نه چندان جدی ترامپ و دیگر مقام‌های ارشد دولت امریکا به قتل خاشقجی این موضوع را تأیید می‌کند. کاگان از جمله همین تحلیلگران است که می‌نویسد هیچ رهبر سعودی به خود جرأت نمی‌داد چنین گستاخی بکند اگر این اطمینان را نداشت که واشنگتن کاری انجام نخواهد داد و به همین جهت هم قتل خاشقجی را به عنوان نمادی از جنگل ترامپ توصیف می‌کند و در پایان می‌نویسد: به این جنگل خوش آمدید.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار