خانواده به عنوان کانون اولیه رشد کودک از اهمیت ویژه ای در دوران مختلف رشدی و به ویژه در دوران نوجوانی برخوردار است.
در خانوادههایی که شرایط مناسبی برای این دوران بحرانی مهیا است، فرزندان با ایمنی بیشتری این دوران را میگذرانند، مشکلات نوجوانی کمتری را شاهد هستند و سریعتر از بقیه به پختگی و کمال فکری، عاطفی و اجتماعی میرسند.
در حالی که در خانوادههای نابسامان، خانوادههای زیاد سختگیر و یا برعکس آسان گیر دشواریهای دوران بلوغ بیشتر بوده و اغلب رسیدن به یک هویت کامل فکری، عاطفی و اجتماعی با تأخیر همراه است.
بروز تعارض در روابط انسانها با یکدیگر امری رایج و اجتناب ناپذیر است. تعارض زمانی ایجاد می شود که اعمال یک فرد با اعمال فرد مقابل تداخل کندهمچنان که دو فرد به هم نزدیک تر می شوند، پتانسیل تعارض افزایش می یابد
اعضای خانواده چون با یکدیگر تعاملات زیادی دارند، ممکن است بین آنها تعارض ایجاد شود، این تعارض به وحدت و یگانگی خانواده لطمه می زند و موجب بروز نفاق، پرخاشگری، ستیزه جویی و زوال خانواده می گردد.
پدیده تعارض والد- نوجوان در عین حال که جنبه آسیب زا و مشکل آفرین دارد، به عنوان یک فرایند طبیعی دررشد دوره نوجوانی نیز محسوب می شود. هنگامی که شدت تعارضات والد -نوجوان زیاد باشد منجر به آسیبهای رفتاری وروانی در نوجوانان می گردد.
برخی از زمینه های بروز تعارض والدین و نوجوان
ارتباط با دوستان، ارتباط باجنس مخالف، سبک و الگوی لباس پوشیدن، آرایش موها، رانندگی کردن، پایبندی به ارزشهای جتماعی، سیگارکشیدن، مصرف الکل، پایبندی به عقاید مذهبی و غیره
راهکارهایی برای حل تعارض والدین و نوجوان
ایجاد ارتباط مناسب :
- برای ایجاد رابطهای مناسب بین والدین و نوجوان ایجاد فضای خانوادگی سالم ضروری می باشد.
- والدین خود باید سلامت عاطفی، شخصیتی و رفتاری داشته و از ارتباط مناسب منطقی با یکدیگر برخوردار باشند
- والدین باید شیوههای تربیتی مناسبی انتخاب کرده و برخوردها و رفتارهای خود را بر اساس یک شیوه تربیتی مشترک طرح ریزی کنند.
- عدم ایجاد محدودیت و سخت گیری شدید و خودداری از سهل گیری و آزادگذاری
- در هر دو حالت ذکر شده ارتباط والدین و نوجوان از قاطعیت و استواری برخوردار نخواهد بود.
- در شیوه اول نوجوان به دنبال راه گریز از زیر سلطه والدین است که در این حالت مجالی برای برقراری ارتباط وجود ندارد، چرا که به علت سخت گیری و محدودیت زیاد، فاصلهها بین افراد مجال پیوند نمی دهد.
- در حالت دوم والدین از اقتدار کافی برای نوجوان برخوردار نیستند و نوجوان احساس نیاز به برقراری ارتباط نمی کند. در حالی که چنین نیازی به صورت یک عامل درونی همچنان پا برجاست و خلاءهای حاصل از آن آشکار خواهد شد.
- عدم اعمال اجبار در پذیرش تفکرات والدین :
- والدین تلاش نکنند نوجوان را با ملاکها و معیارهای شخصی خود موافق کنند، چون با حالت عناد و سرکشی نوجوان مواجه خواهند شد. در چنین مواردی تفاهم و همدلی بین والدین و نوجوان را مخدوش می شود و نوجوان فاصله عمیقی را بین خواستههای خود و والدین احساس خواهد کرد.
- توجه به ارزشها، استعدادها و تواناییهای نوجوان :
- توجه به ویژگیهای مثبت و مفید نوجوان و ارزش دادن به آنها بسیاری از نیازهای روحی نوجوان را ارضا میکند و در او احساس تشخص و هویت کامل میآفریند.
- نوجوانان بسیار تحت تأثیر توجه مثبت اطرافیان و به ویژه والدین خود
- قرار میگیرند.
- ناتوانی والدین در کنترل هیجانات خود :
- اعمال شیوههای تربیتی گاه مستلزم قاطعیت و تحکم است. اگر این شیوهها در شرایطی مناسب اعمال شوند، نتایج مفیدی به بار خواهند آورد. اما در صورتی که هدف از اعمال آنها تخلیه هیجانات خود والدین باشد، آثار مخربی در روابط نوجوان با والدین خواهند داشت.
- خودداری از نظارتهای بازپرس گونه :
- این روشها اغلب باعث سلب اعتماد نوجوان می شود، در عوض با نظارت از راه دور و به صورت غیر مستقیم میتوان رفتارهای نوجوان را زیر نظر داشت و در صورت بروز مشکل او را راهنمایی کرد.
- نظارتهای شدید و کنترلهای مستمر نتایج سودمندی نخواهد داشت.
- خودداری از انتقادهای ویرانگر و مخرب
- خودداری از غرور و خودخواهی والدین
- ایجاد فرصتهای مناسب برای درددل نوجوانان
- آشنائی با روابط دوستانه نوجوان به صورت برقراری ارتباطات خانوادگی
-