زمانی که ولادیمیر پوتین، مدیریت شرکت روسنفت را به یکی از همکاران سابق خود در کا. گ. ب سپرد، مشخص بود که این شرکت نفتی به یکی از مهرههای اصلی کرملین برای نفوذ اقتصادی در خاورمیانه تبدیل خواهد شد.
مهمترین کالاهای صادراتی روسیه، نفت و گاز است و شرکتهای روسنفت و گازپروم، پیشرو در نقشآفرینی در بازارهای بینالمللی تجارت نفت و گاز هستند. حضور گازپروم در بازار تجارت گاز اروپا به ابزاری برای توسعه راهبردهای سیاست خارجی مسکو در قاره سبز تبدیل شده است. پس از بحران اوکراین و الحاق شبه جزیره کریمه، کرملین تلاش کرد تا بار دیگر از دیپلماسی انرژی برای تقویت جایگاه خود بهره ببرد.
شرکت روسنفت نیز با توسعه دامنه فعالیتهای بینالمللی خود در چند قاره مختلف فعالیت دارد. قراردادهای روسنفت تأثیر گستردهای بر بازارهای جهانی انرژی و سیاستهای مسکو داشته است. روسنفت سرمایهگذاری هنگفتی در کردستان عراق انجام داده و ایگور سچین، مدیرعامل این شرکت چند قرارداد بزرگ را با رهبران اربیل منعقد کرده است. بدین ترتیب جایگاه روسنفت در این اقلیم جداییطلب و پررمز و راز تثبیت شده است.
با افزایش ظرفیت تولید نفت این غول روسی در منطقه خودمختار کردستان، رهبران بغداد بارها خواهان بازنگری در راهبردهای این شرکت نفتی خرسها شدهاند.
اقدامات متوازن روسنفت
روسنفت بهعنوان بزرگترین تولیدکننده نفت روسیه از ارزش تجاری بالایی برخوردار است. دولت روسیه مالک بیش از ۵۰ درصد سهام این شرکت بوده و مدیرعامل آن روابط نزدیکی با ولادیمیر پوتین دارد. کرملین هیچگاه روابط خود را با شرکتهای نفتی کتمان نکرده است.
روسنفت یک شرکت تجاری است، اما اهداف سیاست خارجی کرملین در اقدامات آن نقشی تأثیرگذار دارد. مدیران روسنفت باید میان منافع دولت روسیه و فرصتهای تجاری، توازن ایجاد کنند. برای هر شرکت تجاری چنین رویکردی بسیار دشوار خواهد بود. به هر ترتیب با حمایت دولت روسیه، شرکت روسنفت در مقایسه با رقبایش از مزیتهای مختلفی برخوردار است. این غول نفتی ۶ میلیارد دلار به ونزوئلا وام پرداخت کرده و در حال انجام آخرین مراحل تملک پالایشگاه تگزاس (از داراییهای شرکت ملی نفت ونزوئلا و در جهت تسویه بخشی از بدهیهای دولت ونزوئلا) است.
در کشور هند نیز شرکت روسنفت تاکنون ۱۳میلیارد دلار در یک پالایشگاه و بیش از ارزش تجاری آن سرمایهگذاری کرده است. مردان یخی برای تثبیت جایگاه خود در بازار هند با عربستان سعودی، از مدتها پیش، رقابت نفسگیری را آغاز کرده است. در مجموع، این اقدام خرسها میتواند روابط دهلینو و مسکو را ارتقا دهد. از سوی دیگر، قرارداد روسنفت با دولت منطقهای کردستان در شمال عراق میتواند منافع سیاسی و مالی چشمگیری به ارمغان آورد.
رفراندوم استقلال اقلیم کردستان در پاییز سال گذشته با مخالفتهای جامعه جهانی با شکست بزرگی روبهرو شد. در دوره اوجگیری بحران، رهبران بغداد نیروهای نظامی خود را برای تصرف میادین نفتی کلیدی کرکوک روانه این شهر کردند. اقدامی که امید کردها برای جدایی از کشور عراق را نقش بر آب کرد. در زمان بالا رفتن دامنه بحران، رکس تیلرسون، وزیر خارجه پیشین ایالات متحده تلاش کرد تا تنشها را کاهش دهد، اما در همان روزها ایگور سچین، مدیرعامل شرکت روسنفت در حال مذاکره برای تملک خط لوله کلیدی کرکوک- جیحان بود.
سچین به جای تلاش برای آرام کردن اوضاع، نامهای به بغداد ارسال کرد و با حمایت از کردها اعلام نمود منافع این غول نفتی در گروی توسعه همکاریهای راهبردی است. به یاد داشته باشید که قرارداد تملک این خط لوله و چند میدان نفتی در روز ۲۰ اکتبر و همزمان با اوجگیری تنشها بر سر نتایج همه پرسی استقلال کردستان به امضا رسید.
نقاط ضعف و قوت عراق
بغداد مخالف هرگونه قرارداد رهبران کرد با شرکتهای خارجی بدون تأیید پارلمان این کشور است. به هر ترتیب شرکت روسنفت از حق امضای قرارداد با کردها براساس الگوی مشارکت در تولید و همانند قراردادهای دولت مرکزی و اربیل برخوردار میباشد. نشست میان جبار اللعیبی، وزیر نفت عراق و دیدییر کاسیمیرو، مرد دست راست سچین در بغداد در ماه آوریل امسال، نشانهای از رضایت ضمنی دولتمردان عراقی از فعالیت خرسها ارزیابی شده است.
با وجود نارضایتی بغداد از سرمایهگذاریهای مسکو در اقلیم جداییطلب کردستان، دلایلی وجود دارد که نشان میدهد عراقیها خواهان حفظ روابط خود با روسیه هستند.
نخست اینکه مسکو در سالهای اخیر با افزایش سطح روابط خود با دولتهای خاورمیانه به بازیگری مهم در این منطقه تبدیل شده است. دومین نکته اینست که همکاریهای مشترک چهار کشور عراق، ایران، روسیه و سوریه برای مقابله با داعش که در سپتامبر سال ۲۰۱۵ میلادی با امضای قراردادی چهارجانبه آغاز شد، به عاملی جهت اشتراک منافع دو طرف تبدیل شده است.
علاوه بر این موارد، عراق دومین خریدار بزرگ سلاحهای روسی پس از هند به شمار میرود. از دیدگاهی راهبردی، روابط بغداد و مسکو میتواند منافع عراق را در برابر دو بازیگر کلیدی در نظام عراق تضمین کند: ایالات متحده و ایران. اگرچه مردان یخی فاقد توانایی حمایت مالی و سیاسی مشابه واشنگتن و در عین حال فاقد مشترکات فرهنگی و مذهبی مشابه با ایران هستند، اما مسکو میتواند در صورت نیاز یک توازن راهبردی ایجاد کند.
چراغ سبز مسکو
علاوه بر نفت خام، توسعه و صدور منابع گاز طبیعی کردستان نیز در دستور کار روسنفت و رهبران اربیل قرار دارد. با ساخت یک خط لوله جدید به ترکیه و در ادامه تا اروپا میتوان یک منبع جدید عرضه گاز به اتحادیه اروپا ایجاد کرد. شرکت گازپروم روسیه دارای انحصار در عرضه گاز با خطوط لوله به دولتهای اروپایی بوده و با عرضه گاز عراق در این بازار میتوان شاهد کاهش سهم بازار گازپروم در بازار ترکیه و اروپا بود.
انحصار شرکتهای روسی در بازار گاز طبیعی اروپا باعث شده تا جرایم سنگینی از سوی مسکو به دادگاههای اروپایی پرداخت شود. کرملین تاکنون در برابر گاز کردستان موضعگیری نکرده است. آنها بیش از هر چیز خواهان دستیابی به بیشترین منافع مالی و در عین حال به دنبال افزایش یا دستکم حفظ نقشآفرینی سیاسی خود در قاره سبز هستند. با راهاندازی شبکه صادرات گاز عراق به اروپا، شاهد کاهش سهم بازار غول گازی گازپروم در بازار اروپا خواهیم بود. به هر ترتیب با ساخت این کریدور، تولیدکنندگان الانجی گران به ویژه در امریکا با شرایط دشوارتری روبهرو خواهند شد.
از سوی دیگر، رهبران اربیل به دلیل مواضع روسیه در سال گذشته، تمایل دارند که ساخت و بهرهبرداری از این کریدور به غولهای روسی واگذار شود. روسها پس از سه دهه غیبت، بار دیگر به خاورمیانه و اینبار با تمام قوا بازگشتهاند. همه دلایل نیز نشانگر آن است که آنها خواهان حضوری بلندمدت هستند. بازی بزرگ آغاز شده است.