در حالی که سهم محصولات دانشبنیان در تولید ناخالص داخلی کشور ناچیز توصیف میشود، آماری ارائه شده که بر مبنای آن طی سه سال گذشته یک هزار و ۶۵ نفر از دانشمندان ایرانی مقیم خارج، به کشور بازگشتهاند، محققانی که مشتاق به استخدام دولتی نیستند و انتظار دارند شرایط کارهای دانشبنیان برای آنها فراهم شود.
آمارهای مختلف از مهاجرت دانشجویان به دیگر کشورها و نیز سهم تلاشهای برای بازگشت آنان جزو مواردی است که هرز از چندگاهی مطرح میشود. برخی این روند را یک شرایط بحرانی توصیف میکنند و بر این باورند که تاکنون٧٠درصد از رتبههای برتر کنکور و مدالآوران المپیادها از کشور، خارج شدند و برخی دیگر هم میگویند وضعیت مهاجرت دانشجویان و نخبگان به دیگر کشورها طبیعی است و اصلاً جای نگرانی در اینباره وجود ندارد. آماری که معاونت علمی سعی دارد با ارائه آن بر نقش مؤثر خود در ترغیب بازگشت نخبگان به کشور دامن بزند.
هر چند که بارها و بارها بر مبهم بودن آمار بازگشت دانشمندان و نخبگان ایرانی تأکید شده است، اما از آنجایی که این مهم جزو موارد قابل اهمیت و به نوعی سیاستهای علمی کشور است، به هر حال طبیعی است که اخبار زرد از سوی مراکز آماری مربوطه مطرح شود.
به تازگی نیز با ارائه آماری، نسبت به اشتیاق محققان ایران برای فعالیت در حوزههای دانشبنیان تأکید شده است، در حالی که سهم اندک محصولات دانشبنیان در تولید ناخالص داخلی کشور خلاف این امر را ثابت میکند.
معاون امور بینالملل و تبادل فناوری معاونت علمی و فناوری گفته است، طی سه سال گذشته یک هزار و ۶۵ نفر از دانشمندان ایرانی مقیم خارج به کشور بازگشتهاند و به فعالیتهای علمی آموزشی خود میپردازند. طبق گفته علیمرتضی بیرنگ، برخی از آنها یک شرکت دانشبنیان راهاندازی کردهاند؛ برخی در یک شرکت دانشبنیان در واحد تحقیق و توسعه مشغول به کارند یا اینکه عضو هیئتعلمی دانشگاه یا پژوهشگاه شدهاند. به گفته وی، محققان ایرانی که از خارج به کشور بازگشتهاند خیلی مشتاق به استخدام دولت نیستند، آنها بیشتر انتظار دارند شرایط کارهای دانشبنیان برای آنها فراهم شود.
این ارائه آمار در حالی است که پیش از این نیز مسئولان وزارت علوم نسبت به آمارهاِی ضد و نقیض در مورد بازگشت دانشمندان خبر داد و تأکید کرده بودند: «بهراحتی نمیشود درباره مهاجرت نخبگان اظهارنظر کرد.»
هر چند که آماردهندگان موضوع مهاجرت را سیاسی دانسته و معتقد هستند نگاه ژورنالیستی غیرمنصفانه بر آن حاکم شده است، اما طبیعتاً باید واقعیت موجود را از آمار خلاف منطق تفکیک کرد و در این راستا توسل به ادبیاتهای عامهپسند را فاکتور گرفت تا با برنامهریزی مطابق با اهداف افق ۱۴۰۴ به سهم ۲۰درصدی در تولید ناخالص ملی دست یابیم.