کد خبر: 936759
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۳۹۷ - ۰۰:۱۹
ابوالفضل زرویی‌نصرآباد مگر جز به سود جامعه، منافع عمومی و در حیطه مضامین اجتماعی، فرهنگی و دینی شعری سروده بود که حتی خبر فوتش در صفحه اول اغلب روزنامه‌های مدعی اصلاح‌طلبی دیده نشد.
فرزین ماندگار
ابوالفضل زرویی‌نصرآباد مگر جز به سود جامعه، منافع عمومی و در حیطه مضامین اجتماعی، فرهنگی و دینی شعری سروده بود که حتی خبر فوتش در صفحه اول اغلب روزنامه‌های مدعی اصلاح‌طلبی دیده نشد.
روز گذشته خبر درگذشت شاعر و طنزپرداز کشورمان، ابوالفضل زرویی نصر آباد در صفحه اول جمعی از روزنامه‌های اصلاح‌طلب، دولتی و مدعی اعتدال به چشم نمی‌خورد. روزنامه‌های اطلاعات، آفتاب یزد، شرق، مردم‌سالاری، آرمان، هفت صبح و کارگزاران جزو این دسته قرار می‌گیرند. عجیب بودن این مسئله از این جهت است که اساساً مرحوم نصرآباد هیچ گاه گرایشات سیاسی از آن نوع که در میان برخی هنرمندان مرسوم است از خود بروز نداد تا از سوی رسانه‌های یک طیف سیاسی مورد بی‌اعتنایی قرار بگیرد. شاید بتوان این بی‌اعتنایی رسانه‌ای را ناشی از همین مسئله دانست که او هیچ‌گاه به پادویی جریان‌های سیاسی و عمله‌های سیاست‌باز تن نداد. ساده زیست بود و حاضر نشد قلمش را بفروشد. به کم دنیا قناعت کرد و طبعی بلند داشت. شاید اگر او هم مانند برخی از مدعیان شعر و ادب در بحبوحه و بزنگاه‌ها اقدام به حمایت از جریان‌های سیاسی کرده بود جایش در صفحه اول جراید یارانه‌بگیر جای می‌گرفت، اما چون حاضر نشد قلم را به نفع فلان شیخ و بهمان دکتر بلغزاند، مغضوب مدعیان اصلاح‌طلبی شد. زرویی نصرآباد بهترین شعرش را در وصف قمر بنی هاشم (ع) سرود. دلداده اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بود. تیغ تیز طنزش را نه برای خوشامد سوداگران و زرسالاران و سیاست‌بازان بلکه برای اصلاح واقعی و حقیقی فرهنگ، هنر و جامعه خرج کرد. تن به ذلت و خواری نداد. مردمی زیست، برای مردم قلم زد. هنرش را به پول نفروخت و مانند یک مرد از دنیا رفت. آزاده بود و ثابت کرد که صفحه اول روزنامه‌های مدعی و رانت بگیر جای آزادمردان نیست. جرمش این بود که حرمت قلم را نگه داشت. جرم زرویی نصر آباد این بود که غیر از اخلاق، معنویت، فضایل انسانی و طنز اجتماعی متعهدانه چیزی نسروده و ننوشت. ابوالفضل عزیز جای تو نه حالا و نه هیچ وقت دیگر در صفحه اول جراید سیاست‌باز نبوده و نیست. جای تو در قلب‌های پاک مردمی است که با چشم خود دیدند تو در کنارشان بودی تا لحظه مرگ. آقا ابوالفضل خوب سرود درباره احوال مرد‌های روزگار. شهر بدون مرد، شهر درده، قربون شکل ماه هرچی مرده، قربون اون مردای دل‌شکسته، قربون اون دستای پینه‌بسته و درباره نامرد‌ها هم سرود: اینجا فقط مهم مقام و پسته، مردای شهری کارشون درسته! پیش هم از عاطفه دم می‌زنن، پشت سر، اما واسه هم می‌زنن.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار