سرویس فرهنگی جوان آنلاین: هنرمندان متعهد و انقلابی در طول این ۴۰ سال با آثار خود توانستهاند سفیران بیمدعای انقلاب اسلامی باشند. یکی از این هنرمندان نامآشنا، اما غریب استاد رضا بدرالسماست، مینیاتوریستی که فرشچیان دوم کشور ملقب شده است و با آثار بهروز خود در تصویرگری وقایع مهم انقلاب اسلامی در برهههای مختلف با اصیلترین هنر ایرانی؛ یعنی نگارگری یا همان مینیاتور الهامبخش بوده است، مهمتر آنکه او در خلق آثارش آتش به اختیاری خودجوش بوده است نه به سفارش سازمانهایی که خروجیشان در عرصه هنری انقلاب بعضاً هیچ بوده، اما به نام هنر انقلابی علم شده است بلکه به سفارش دل خودش این مسیر را پیموده است.
شاید جرم این هنرمند، شهرستانی بودن او باشد. همه میدانیم در سیستم فرسوده فرهنگی کشور، حضور و دیده شدن در تهران نقش اساسی را در پیشرفت یک هنرمند دارد، اما نکته جالب آن است که این استاد حتی کتابهای آموزش نگارگریاش هم منحصر به فرد است و وی را در زمره خواص هنری ایران قرار داده است. بدرالسما در کارنامه هنری خود وقایع مهم تاریخی ایران را به تصویر کشیده که اغلب آنها برای اولین بار بوده است. آثاری، چون تابلوی هنری حماسه ۲۵ آبان که تنها اثر هنری ثبت شده از این روز تاریخی در اصفهان است (روزی که در عملیات محرم هزار شهید در یک روز به اصفهان آورده شد و ۳۰۰ نفر آنها بر دستان مردم تشییع شدند و پیام امام خمینی را در تقدیر اصفهان به همراه داشت)، تابلوی نگارگری حادثه منا (بدون هیچ حمایتی در طول یک سال برای زنده نگاه داشتن یاد شهدای منا به تصویر کشیده شد)، تابلو شهید حججی و خانواده (به مناسبت شهادت محسن حججی بدون سفارش و حمایت ارگانهای مربوطه تولید و با هزینه شخصی این هنرمند پوستر آن تکثیر شد). محمد پسر استاد که خودش هم هنرمند میناکار است میگوید: پدرم قبل از انقلاب روزگار خوبی داشت به شکلی که در یک روز خرید آثار هنری او توسط امریکاییهای توریست یا مقیم ایران هزینه خرید یک اتومبیل را برای وی مهیا میکرد، اما با وقوع انقلاب و قطع فعالیتهای فرهنگی و هنری در کشور و نیز حضور پدر در جبهه درآمد او به صفر رسید. در این مدت با توجه به اقتضائات زمان شغلهای دیگری را هم امتحان کرد که نتوانست در آنها موفق شود تا اینکه پس از جنگ به دعوت یکی از دوستان پس از ۱۰ سال دست به قلم شد و نمایشگاهی را در پاریس به همت آن دوست برپا کرد.
استاد بدرالسما که همیشه خود را هنرمند فرزند انقلاب میداند میگوید: پس از برگزاری گالری به اعتراف دوستان متوجه شدم هنر من به خاطر انقلاب و نوع نگاه انقلابی که مدیون امام خمینی هستیم دچار تحول شده است. آن هنر وابسته که پیش از انقلاب هنرمندان ایرانی را در میو یار و سلیقه امریکاییها منحصر و محدود کرده بود، حالا هویت پیدا کرده و ناخودگاه به هنر انقلابی تبدیل شده است؛ حتی کارشناسان فرانسوی که پیش از آن من را میشناختند هم به آن اعتراف کردند. در نمایشگاهی که در سنگال برگزار کرده بودم یکی از مقامات روسی با تعجب بعد از دیدن تابلوهای او گفت: اگر چنین هنری را و چنین زبانی را در روسیه داشتیم به کل دنیا ابلاغ میکردیم. این استاد متعهد و چیرهدست نگارگر بارها در جلسات خصوصی و عمومی اذعان داشته است که ما همه مدیون امام خمینی و انقلاب اسلامی هستیم؛ بزرگمردی که روح آزادگی و دینداری را در کالبد بیجانمان دمیده است.
با این حال جای تأسف دارد چنین هنرمندی که سالهاست آتش به اختیار به میدان آمده و سنگرهای خالی مسئولان ناتوان را به تنهایی پر کرده است بهخاطر اینکه در تهران و در معرض دید رسانهها نیست برای بسیاری از مردم ایران گمنام مانده، صداوسیما کمتر سراغ او را میگیرد، چون خانهاش نزدیک خیابان جامجم نیست. خبرگزاریها هم کمتر سراغ او میروند، چون هنرمندی هنرمند است که در همایش وزرا در پایتخت دیده شود و این یعنی مسئولان به هنرمندان واقعی انقلاب دین بزرگی دارند که از پس آن برنیامدهاند تا چنین سرمایههای اصیل هنری که هویت خود را از انقلاب اسلامی یافتهاند مورد حمایت قرار دهند، اما مدیران انقلابی کجای کار هستند؟!