فوتبال ایران درست از زمانی که لقب حرفهای به خود گرفت به گرداب حاشیه افتاد و تا امروز نهتنها چارهای برای برونرفت از این گرداب نیندیشیده، بلکه مدیران و مسئولان این رشته نیز بارها در جهت فرار از قوانین و مقررات گام برداشتهاند. حاصل قانونگریزیهای مداوم هم چیزی نیست جز بدهیهای هنگفت باشگاههای پرطرفدار، پروندههای متعدد شکایتهای بینالمللی و هزینههایی که از جیب مردم و هواداران پرداخت میشود، در صورتی که فوتبال حرفهای قوانین و مدیران حرفهای میطلبد.
قرارداد بازیکنان فوتبال با باشگاههای لیگ برتری در کشورمان پر از ابهاماتی است که پس از فسخ یا شکایت یکی از طرفین تازه ماهیت بندها و مفاد آنها مشخص میشود. این در حالی است که عدم رعایت قوانین فوتبال داخلی و بینالمللی همواره آسیبهای جبرانناپذیری به فوتبال ما زده است. داغ شدن دوباره ماجرای انتقال نیمار به پاریسنژرمن داغ دلمان را تازه کرده؛ رسانههای فرانسوی مدعیاند سران باشگاه متمول پاریسی برای به خدمت گرفتن ستاره برزیلی قوانین مربوط به انتقال بازیکنان را رعایت نکردهاند و حالا پیاسجی مجبور است تاوان سنگینی برای این قانونگریزی خود بپردازد. طبق قوانین یوفا باشگاهها علاوه بر اینکه باید همه حسابهایشان تسویه شود و مشکل مالیاتی نداشته باشند، باید دخل و خرجشان نیز با هم همخوانی داشته باشد. در چنین شرایطی حتی باشگاههای سرمایهدار و مطرح اروپا هم نمیتوانند بیحساب و کتاب ریخت و پاش کنند. ضمن اینکه احتمال دارد پاریسیها هم به خاطر خرید نیمار با جریمه سنگینی مواجه شود.
باید پذیرفت که قانونمداری و اجرای تمام و کمال قانون دو فاکتور مهمی است که فوتبال اروپا را به اوج موفقیت رسانده است. تصورش چندان سخت نیست، اگر در کشور ما باشگاهی با یکصدم امکانات و بودجه پاریسنژرمن وجود داشت؛ نه اهمیتی به قوانین میداد و نه حرفهای عمل میکرد، بلکه همچون سایر تیمها فقط و فقط به گرفتن بازیکنان اسمی و پیشی گرفتن از رقبا فکر میکرد و بس. در حال حاضر نیز لیگ برتر ما اسیر چنین تفکراتی است و وضعیت بغرنج و اسفناک بدهیها و پروندههای شکایت در فیفا از همین تفکرات نشئت گرفته است. این در حالی است که تیمهای ما نه تنها درآمدزایی ندارند، بلکه با بودجه دولتی بیحساب و کتاب خرج میکنند و قرارداد میبندند. با در نظر گرفتن چنین شرایطی قاعدتاً باید نظارتها بر عملکرد مدیران دوچندان باشد تا ضمن اجرای قوانین از بودجه بیتالمال نیز صیانت شود. متأسفانه در عمل خبری از نظارت و بررسی عملکرد نیست که اگر بود قرارداد بازیکنان داخلی و خارجی طبق ضوابط بینالمللی امضا میشدند و راه گریزی برای قانونگریزان باقی نمیماند.
عدم شفافیت مالی همان چالشی است که دامن فوتبالمان را گرفته و بهرغم تمام شعارها و اظهارنظرهای ژورنالیستی، عزمی برای شفافسازی در این رشته وجود ندارد. در این سالها بارها از پروندههای مشکلدار سخن گفته شده و در نهایت نیز باشگاههای ایرانی مجبور به پرداخت غرامتهای سنگین شدهاند. محرومیتهای سنگینی که فیفا در یکی، دو سال اخیر برای تیمهای ما در نظر گرفته، نتیجه بیکفایتی مدیرانی است که از سوی هیچ مقام بالاتری مؤاخذه نشدهاند. فدراسیون فوتبال تا زمانی که نسبت به این مسائل حساسیت نشان ندهد و مراجع ذیصلاح نیز با تخلفات گسترده برخورد جدی نکنند، نمیتوان انتظار تغییر شرایط را داشت.
با این شرایط کماکان با خارجیهای بیکیفیت قرارداد بسته میشود، رقمها بیحساب و کتاب بالا میرود و در بهشت فوتبال ایران دلالان جولان خواهند داد.