برداشت کردن از حساب فردی که به قتل رسیده است ممکن است از عهده هر فرد تبهکاری ساخته نباشد، اما در پروندهای که به تازگی در پلیس آگاهی تهران بزرگ رمزگشایی شده است مردی به نام امیر بعد از قتل پیرمردی بیگناه که از بستگان او هم بود از محل فرار کرد و سهسال راز قتل او را پنهان کرد. این مرد تبهکار در حالی که فکر میکرد آبها از آسیاب افتاده است شروع به برداشت از حساب مقتول کرد، اما با هوشیاری پلیس تهران دستگیر شد.
به گزارش خبرنگار ما، شامگاه ۲۵اسفندسال۹۴ بود که زن جوانی مأموران پلیس تهران را از قتل پدر سالخوردهاش با خبر کرد. مأموران کلانتری۱۴۲ کن لحظاتی بعد از اعلام خبر خودشان را به محل حادثه که خانهای در خیابان طوقانی در منطقه شهران بود، رساندند. جسد متعلق به مردی ۸۸ساله بود که به طرز مرموزی به کام مرگ رفته بود. با تأیید خبر قاضی مرادی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران به همراه تیمی از کارآگاهان ادارهدهم پلیسآگاهی در محل حاضر شد. بررسیهای اولیه تیم جنایی نشان داد که پیرمرد با اصابت جسمی سخت به سرش به کام مرگ رفته است. به هم ریختگی وضعیت خانه هم حکایت از این داشت که حادثه قتل در جریان یک سرقت رقم خورده است. از آنجا که آثار درگیری در قفلهای خانه وجود نداشت، میشد حدس زد که عامل قتل بامقتول آشنا بوده و با رضایت او قدم به داخل خانه گذاشته است. دختر مقتول که پلیس را از ماجرا با خبر کرده بود گفت: شب چهارشنبه سوری پدرم را برای شام به خانه دعوت کرده بودم. ابتدای شب چندبار با تلفن همراهش تماس گرفتم تا آماده شود و به دنبالش بروم، اما جواب نداد. نگران شدم و خودم را به خانهاش رساندم. وقتی وارد شدم وضع خانه به هم ریخته بود و از پدرم هم خبری نبود. وارد آشپزخانه که شدم با جسد او مواجه شدم و پلیس را با خبر کردم. بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی تحقیقات برای بازداشت عامل یا عاملان حادثه به جریان افتاد، اما تلاشهای پلیس با بن بست مواجه شده بود تا اینکه پس از سهسال اولین سرنخ به دست پلیس افتاد. چندی قبل به کارآگاهان خبر رسید که چکهای بانکی مقتول که از خانهاش سرقت شده بود یک به یک در بانکهای شهر در حال نقد شدن است. بعد از به دست آمدن این سرنخ مأموران راهی بانک شده و مشخصات وصول کننده چکها را بررسی کردند. تحقیقات پلیس درباره همه چکهای نقد شده یک نتیجه مشخص داشت و آن اینکه همه وصول کنندههای چکها پیکهای موتوری بودند که در قبال گرفتن مقداری پول از مردی جوان چکها را نقد کرده بودند. با مشخصاتی که این افراد در اختیار پلیس گذاشتند صورت آن مرد چهرهنگاری و به دختر مقتول نشان داده شد. او بعد از دیدن تصویر مظنون وی را شناسایی کرد و گفت: آن مرد امیر نام دارد و از آشنایان ماست. مدتی قبل بود که پدرم آپارتمانی در شهر پرند از امیر خرید. بعد از آن بود که آنها بر سر خرید ملک با هم اختلاف پیدا کردند. بعد از به دست آمدن این اطلاعات کارآگاهان راهی خانه امیر در غرب تهران شدند، اما متوجه شدند که او پس از وقوع حادثه قتل دیگر به خانهاش مراجعه نکرده و خانوادهاش هم از او خبر ندارند. تحقیقات برای بازداشت امیر در جریان بود تا اینکه مخفیگاهش در فاز۴ شهر پردیس شناسایی و او دو روز قبل بازداشت شد. امیر در اولین بازجوییها به سرقت دسته چک مقتول و برداشت غیرمجاز از حساب او اعتراف کرد، اما گفت که در جریان قتل نقش نداشته است. متهم ۳۸ ساله، اما در تحقیقات فنی ماجرای قتل را این طور شرح داد: من مدتی قبل از حادثه، آپارتمانی با تمام وسایل آن را به مقتول فروختم. مدتی که گذشت او تماس گرفت و مدعی شد که من به خانهاش دستبرد زدهام. او بارها من و خانوادهام را به دزدی متهم کرد و زمانی که به رفتارش اعتراض میکردم فحاشی میکرد. متهم گفت: من شب حادثه برای حرف زدن درباره موضوع به خانهاش رفتم. وقتی وارد شدم بدون اینکه اجازه حرف زدن بدهد شروع به فحاشی به من و خانوادهام کرد. من از رفتارش عصبانی شدم و او را هل دادم که تعادلش را از دست داد و وقتی افتاد سرش محکم به زمین برخورد کرد. خودم را که بالای سرش رساندم دیگر نفس نمیکشید. ترسیدم و برای صحنهسازی دسته چک او را سرقت کرده و از خانه فرارکردم. در حالی که سهسال از ماجرا گذشته بود با جعل کردن امضای او شروع به برداشت از حسابش کردم که بازداشت شدم. سرهنگ کارآگاه علی ولیپور گودرزی، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: تحقیقات بیشتر از متهم در اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ جریان دارد.