سرویس سیاسی جوان آنلاین: تأکید مقام معظم رهبری بر اقتصاد به عنوان اولویت اصلی کشور خط اصلی جهتدهی کشور را روشن کرد؛ جهتدهیای که بر مبنای مقاومت در مقابل فشارهای تهاجمی دشمن صورت گرفته است.
این جهتدهی با این تصور صورت گرفته است که غرب از دادن هر امتیازی به ایران خودداری کرده و تنها به دنبال فشار برای دریافت امتیازات بیشتر از ایران است. اتفاقات روی داده در ماههای گذشته نشان میدهد این تصور نه تنها درست بوده بلکه توانسته به خوبی واکنش صحیحی در مقابل تمام پیشنهادهای مذاکره ارائه دهد؛ پیشنهادهایی که اغلب به منظور انداختن ایران در تله مذاکرات بیانتها ارائه میشود و شامل ارائه برخی امتیازات جزئی در مقابل عقبنشینیهای وسیع است. با چنین ذهنیتی است که در طول ماههای گذشته تأکید بر مقاومت در مقابل فشارهای دشمن با قدرت بیشتری مطرح شده است.
برجستهسازی این خط دقیقاً در مقابل تبلیغ این خط صورت میپذیرد که راحتترین راه برای توسعه کشور مذاکره با غرب و قبول برخی پیشنهادها برای بهبود رابطه با غرب است؛ رابطهای که شاید بتواند تاثیری کوتاه برای بهبود اقتصاد کشور داشته باشد.
اقتصاد و اقتصاد
مهمترین جزء از این راهبرد کلی مقاومت در مقابل دشمن بحث اقتصاد مقاومتی میباشد که به کرات از سوی مقام معظم رهبری مطرح شده است. اقتصاد مقاومتی در حقیقت مفهومی است که برای اولین بار در زمان مقاومت مردم فلسطین در مقابل رژیم صهیونیستی در منطقه غزه ارائه شد.
در سال ۲۰۰۷ محاصره غزه توسط اسرائیل که مواد غذایی و نهادههای اولیه برای تولید و پیشرفت اقتصادی را نیز شامل میشد و ناتوانی غزه در صادرات، امکان صادرات و کشت بسیاری از محصولات کشاورزی از جمله توت فرنگی را کاهش داده بود، مورد استفاده قرار گرفت و ضوابط و معیارهای حاکم بر مفهوم اقتصاد مقاومتی شناسایی گردید. نکتهای که باید در این میان مورد توجه قرار بگیرد، تفاوت اقتصاد مقاومتی با اقتصاد ریاضتی است.
در اقتصاد ریاضتی هدف اصلی کمتر کردن مصرف برای مقابله با کمبودهای موجود است. در علم اقتصاد بحث سیستمهای ریاضتی به طرحی گفته میشود که دولتها برای کاهش هزینهها و برای رفع کسری بودجه یا به منظور نشان دادن نظم مالی دولت به طلبکاران، به کاهش یا حذف ارائه برخی خدمات و مزایای عمومی دست میزنند. این طرح که به منظور مقابله با کسری بودجه توسط برخی دولتها انجام میشود گاهی اوقات به افزایش میزان مالیات و افزایش دریافت وامها و کمکهای مالی خارجی میانجامد.
در اقتصاد مقاومتی هدف اصلی فراهم کردن زمینههای توسعه با توجه به زیرساختهای ملی و داخلی است. با توجه به اینکه هم اکنون ایران دارای وسیعترین منابع نفت و گاز و همچنین منابع معدنی است، امکان توسعه بر اساس این منابع وجود دارد. طبق آمارهای بینالمللی هم اکنون ایران دارای کمترین میزان بدهی خارجی است که نشان میدهد برخلاف کشورهایی همچون ترکیه اعتبار ایران در سطح جهانی به لحاظ مالی بسیار مناسب است.
نکته اساسی در مورد سیاستهای اقتصاد مقاومتی این است که ایران تنها کشوری نیست که از این راهبرد استفاده میکند.
نگاهی به تجربه اقتصاد مقاومتی در دنیا
در طول تاریخ بسیاری از کشورها توانستهاند با تأکید بر محدود کردن آسیبپذیری خود مقابل فشارهای خارجی زمینه پیروزی خود را در مقابل فشارهای گوناگون فراهم کنند.
شاید یکی از نمونههایی که بتوان مثال زد کشور امریکا باشد که در سال ۱۹۴۲ به منظور جلوگیری از اتلاف منابع اقدام به تشکیل یک دفتر برای ثابت نگه داشتن منابع و تخصیص منابع به صنایعی کرد که به عنوان تولیدکننده ابزار جنگی ایفای نقش میکردند. این دفتر با فرمان روزولت رئیسجمهور امریکا در سال ۱۹۴۲ آغاز به کار کرد و وظیفه مدیریت آن بر عهده اقتصاددان شهیر امریکایی جان گالبرایث قرار گرفت. این دفتر وظیفه داشت تا منابع مورد نیاز در کشور را برای بهبود اقتصادی و پیش رفتن ماشین جنگی ایالات متحده به درستی توزیع کند.
برای مثال فلز آلومینیوم یکی از اقلامی بود که برای صنایع هواپیماسازی بسیار واجب بود. از طرف دیگر منابع موجود در امریکا برای تولید تمام آلومینیوم مورد نیاز کفاف نمیداد، از همین رو این دفتر مصرف آلومینیوم را برای قوطیهای نوشابه در تمام امریکا ممنوع کرد، بنابراین تمام ظرفهای نوشابه در تمام طول جنگ جهانی دوم از چوب ساخته میشد.
حفظ قیمت اجاره مسکن در تمام امریکا به گونهای که فشار درآمدی بر مردم وارد نشود، از اقدامات دیگر این دفتر بود. جالب این است که این دفتر کار خود را با شش کارمند آغاز کرد، اما به سرعت گسترده شد و تعداد کارمندان آن به ۱۵هزار نفر رسید که حتی ابعاد آن از برخی از وزارتخانههای این کشور بزرگتر شد. بسیاری معتقدند پیروزی امریکا در جنگ جهانی دوم نتیجه فعالیت چنین ستادی بوده است.
ژاپن پس از جنگ جهانی دوم تبدیل به یک ویرانه شده بود، دلیل آن هم بمباران مکرر هواپیماهای امریکایی بود که دهها شهر این کشور را به ویرانه تبدیل کرده بودند. در چنین شرایطی بسیاری تصور میکردند بازسازی ژاپن میتواند سالها به طول بینجامد. در این میان بوروکراتهای اقتصادی این کشور با درک شرایط موجود بلافاصله به دنبال تشکیل یک ستاد مستقل برای بازسازی کشور و بازگرداندن قدرت خرید مردم رفتند.
دولتمردان ژاپنی به همین منظور یک ستاد تثبیت اقتصادی تشکیل دادند که وظیفه آن تلاش برای راهاندازی تولید با استفاده از تمام امکانات مورد نیاز بود. این ستاد وظیفه داشت تا مواد خام را به سرعت وارد کرده و آن را در اختیار کارخانجات ژاپنی قرار دهد. این ستاد که اغلب از اقتصاددانان سوسیالست تشکیل شده بود به سرعت و از طریق منابع موجود و گاه حتی به صورت نسیه نیازمندیهای کارخانجات ژاپنی از جمله زغالسنگ و پنبه را به داخل کشور وارد کرد. یکی از اقدامات این ستاد که تأثیر فراوانی در رشد صنعت ژاپن داشت، جایگزین کردن نفت به جای زغالسنگ بود. ژاپن با اقدامات همین ستاد بود که توانست به سرعت و تا هفت سال بعد از جنگ جهانی دوم به شرایط قبل از جنگ باز گردد.
نگاه به شرق، جزئی از سیاست کلی مقاومت
یکی دیگر از اقداماتی که میتواند به بهبود سیاست مقاومت در مقابل فشارهای خارجی کمک کند، تلاش برای متنوع کردن روابط خارجی است که یکی از مهمترین نمونههای آن نگاه به شرق است.
این سیاست در طول سالهای گذشته بارها و بارها از سوی مقام معظم رهبری به کرات تکرار شده است.
واقعیت این است که رابطه ایران و شرق در طول تاریخ همواره مسالمتآمیزتر از رابطه ایران با غرب بوده است.
بزرگترین پیونددهنده ایران با تمدنهای شرق جاده ابریشم بوده که از جنوب چین آغاز و به سمت غرب مغرب زمین و امپراطوری روم امتداد مییافته است. اگرچه شاید حمله مغولان به ایران یکی از بزرگترین استثنائات دوستی ایران و شرق قلمداد شود، اما نگاهی کوتاه به تاریخ نشان میدهد بیشترین فشارها از سوی غرب به ایران تحمیل میشده که نمونه آن جنگهای هزار ساله سلسلههای ساسانی و اشکانیان با امپراطوری روم است.
با این وجود ظهور دولت عثمانی و همچنین تغییرات بزرگی که در دنیا به دلیل انقلاب صنعتی و تفوق نظامی غرب بر دنیا ایجاد شد، عملاً مفهوم شرق بر ایران از بین رفت. هندوستان در زمان امپراطوری گورکانیان به زیر سلطه انگلستان درآمد و چین به عنوان اصلیترین محور کشور شرق دور اگرچه استقلال ظاهری خود را حفظ کرد، اما مورد هجوم کشورهای غربی قرار گرفت و تبدیل به کشوری درجه دوم در دنیا شد، با این حال در آستانه قرن ۲۱، شرایط و تحولات به نحوی پیش رفته است که ایران برای اولین بار بتواند با حفظ استقلال خود به یک همپیمانی مؤثر با شرق دست یابد.
به این ترتیب بود که به تدریج نگاه به شرق در دستور کار سیاست خارجی ایران قرار گرفت که اولین نشانه آن حضور چین و روسیه در بین مذاکرهکنندگان هستهای بود.
هم اکنون نیز ایران تلاش میکند با حضور جدیتر در اجلاسهای سازمان شانگهای روابط خود را با کشورهای بلوک شرق تقویت کند.
ضرورت حفظ اتحاد ملی در مقابل غرب
با در نظر گرفتن موارد فوق میتوان گفت: تلاش برای مقاوم کردن اقتصاد در مقابل فشارهای تحریمی با تکیه بر منابع درونی و همچنین متنوع کردن روابط خارجی ایران با نگاه به شرق مهمترین ستونهای سیاستهای مقاومتی است.
در صورت اجرا شدن موارد فوق میتوان با اطمینان گفت که ایران به راحتی میتواند در مقابل فشارهای غرب ایستادگی و زمینه را برای نهادینهشدن قدرتش در دنیا فراهم کند، با این حال این روند هم به هوشیاری و هم اتحاد داخلی نیاز دارد که باید به آن هم توجه شود.