سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: بد نیست که بحث درباره ویژگی مطلوب نظمپذیری را با چند سؤال آغاز کنیم؛ آیا شما تا به حال با شخص نامنظمی که موفق هم باشد برخورد کردهاید؟ به نظر شما مردم جوامع قانونمند و نظمپذیر، موفقترند یا مردم کشورهایی که دچار هرجومرج و بیقانونی هستند؟ در مورد خودتان چه؟ زمانی که کارهایتان را با نظم و ترتیب انجام میدهید، بازدهی مطلوبتری دارید یا هنگامی که بدون هیچ برنامه خاصی و به صورت کاملاً تصادفی به انجام کارهایتان میپردازید؟ با پاسخ دادن به این پرسشها متوجه میشویم، همه ما کمابیش با این موضوع که یکی از اصول موفقیت در زندگی، شغل، تحصیل و دیگر فعالیتهای انسان، نظم است موافقیم؛ چراکه غفلت از این نکته مهم، اوقات گرانبها و برگشتناپذیر و بسیاری از فرصتهایی را که انسان میتوانست برای ایجاد یک زندگی ثمربخش و سعادتمند به کار گیرد، هدر میدهد.
اعمالمان را تحت کنترل و قاعده درآوریم
دکتر علی شریعتمداری در کتاب روانشناسی تربیتی نظم را اینگونه تعریف کرده است: «نظم به معنای صحیح یعنی اینکه فرد شخصاً اعمال خود را تحت قاعده درآورد، خویشتن را کنترل و هدایت کند و با توجه به آثار و نتایج اعمال خویش اقدام نماید.»
بر طبق این تعریف نظم از چند مؤلفه تشکیل شده است که عبارتند از:
آگاهی و بصیرت: یعنی تنها در صورتی که نظم بر مبنای شناخت فرد نسبت به اصول و قواعد و فواید و آثار آنها ایجاد شود، مقبول بوده و فرد بدون هیچگونه رنج و خستگی بر اساس آن عمل میکند.
آزادی مشروط: نظم به معنای محدود کردن آزادی فرد نیست، بلکه به منظور آن است که رفتار و فعالیت فرد را معقولانه بر طبق ضابطهها و معیارهای منطقی و مشخصی درآورد. ضابطه و معیارهایی که هم به سود فرد است و هم به سود جامعه.
خودکنترلی یا انضباط شخصی: یکی از اصول مهم در منظم بودن این است که فرد از روی اختیار آن را بپذیرد. به عبارت دیگر فرد شخصاً اعمال و رفتار خود را کنترل کرده و تحت نظم و قاعده درآورد و با توجه به آثار و نتایج اعمال خویش اقدام کند. یک فرد منظم در مراحل مختلف زندگی خویش عاقلانه رفتار میکند و با ارزیابی و تدبیر، رفتارهای خود را مدیریت میکند. چنین فردی قادر است عواطف و احساسات خود را کنترل کرده، ارزشهای صحیح اخلاقی را بپذیرد، در زندگی جمعی احساس مسئولیت میکند، به حقوق و وظایف خود آشنا است و برنامه زندگی شخصی خود را از لحاظ مسائل مختلفی، چون عادات غذایی، استراحت، تفریح، مطالعه و... درست تنظیم میکند.
مداومت: نظم را نمیتوان به صورت مقطعی یا در یک زمان مشخص ایجاد کرد، بلکه باید در طول زمان در فرد شکل گیرد. چنانچه نظم در اثر تمرین و تکرار در افراد به صورت یک عادت آگاهانه درآید، از ثبات و دوام بیشتری برخوردار خواهد بود.
پیامدهای نظم: داشتن نظم و ترتیب، مانند بهرهمندی از هر ویژگی مطلوب دیگری، پیامدهای مطلوب فراوانی دارد که مهمترین آنها کاهش استرس و ایجاد آرامش، ایجاد تعادل بیشتر، صرف وقت بیشتر برای خانواده و دوستان، الگوبرداری دیگران، صرفهجویی و پیشرفت در زندگی است.
با این تعریف آیا شما فرد منظمی هستید؟ اگر از شما بپرسند که آیا خود را فرد منظمی میدانید یا خیر؟ چه پاسخی میدهید. پاسخ شما هرچه باشد احتمالاً صحیح نیست. نتایج پژوهش جالب روانشناسی به نام برنر دانشگاه کالیفرنیا نشان داده است غالباً افراد منظم میزان منضبط بودن خود را کمتر از حد معمول ارزیابی کرده و در مقابل افراد نامنظم خود را اشخاص تقریباً منظمی میدانند.
این توصیهها را جدی بگیرید
اگر از جمله افرادی هستید که هر روز صبح قبل از ترک خانه باید مدت مدیدی دنبال یک دست لباس تمیز و مناسب یا کتاب و جزوههایتان بگردید و سرانجام در حالی که از ظاهرتان زیاد راضی نیستید از منزل خارج میشوید یا اینکه میز کارتان آنقدر شلوغ است که ناچارید برای پیدا کردن برگهای که دیروز آخر وقت روی آن گذاشتهاید تمام وسایلتان را از روی میز جمع کنید، به شما پیشنهاد میکنیم که راهکارهای ارائه شده در این بخش را مطالعه کرده و به کار بندید تا آرامش بیشتری را در زندگیتان تجربه کنید.
- برای خود اهدافی تعیین کنید. هدف عبارت است از خواست و اراده قوی برای رسیدن به مطلوبی خاص که با انجام اعمال آگاهانه برای دستیابی به نتیجه همراه است. از روابط موجود میان عوامل مختلف غافل نشوید. برای رسیدن به اهداف خود برنامهریزی کنید. سعی کنید در هر روز فعالیتهایی را برای نیل به هدفتان انجام دهید.
- عادت به کار را در خود تقویت کنید. توماس هاکسلی که هم زیستشناس بود و هم در تعلیم و تربیت صاحبنظر، میگوید: شاید باارزشترین نتیجه تعلیم و تربیت این باشد که توانایی پیدا میکنیم تا خود را واداریم که آنچه را باید انجام داد، بهموقع انجام دهیم، چه بپسندیم و چه نپسندیم. این نخستین درسی است که باید آموخته شود. انضباط یعنی انجام کارهای درست در زمان مناسب.
- مسئولیت اعمال خود را بپذیرید. «هر فرد مسئول رفتار خویش است». این جمله نه تنها از سوی پیامبر اسلام (ص) در احادیث مختلف نقل شده است، بلکه در سالهای گذشته به عنوان مبحثی اساسی در کتب و نوشتارهای روانشناختی به چشم میخورد. هنگامی که شما مسئولیت رفتارهای خود را پذیرفته و پیامدهای ناشی از آن را به حساب بدشانسی یا ضعف و سستی دیگران نگذارید، قبل از انجام هر عمل به نتایج آن فکر کرده و برای انجام هرچه بهتر آن برنامهریزی میکنید و با نظم و دقت پیش میروید.
- وقتشناس باشید و هنر مدیریت زمان را بیاموزید. برای این کار میتوانید دفترچهای تهیه کرده و به مدت یک هفته فعالیتهای روزانه خود را در آن یادداشت کنید. با مرور این دفترچه میتوانید فعالیتهای ضروری، فعالیتهای غیرضروری و فعالیتهایی که باعث اتلاف وقتتان میشوند را از هم تشخیص داده و با حذف فعالیتهای نامطلوب زمان بیشتری را به فعالیتهای سودمند و مفید اختصاص دهید. بهعلاوه سعی کنید هیچگاه کارهایتان را تا آخرین فرصت اعلام شده به تعویق نیندازید.