کد خبر: 1150381
تاریخ انتشار: ۲۱ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۶:۵۶
حمید مهدوی راد *

با توجه به موقعیت قرار گرفتن رژیم صهیونیستی در منطقه ای که به دلیل خط مرزی با دشمنانی که بطور بالقوه و بالفعل موجودیت این رژیم را نفی می کنند، رژیم اسراییل استراتژی نظامی خود را بر مبنای حفظ قدرت در بالاترین سطح و اصل "حمله موثر" یا حملات پیشگیرانه" بنا نهاده است. این اصل نظامی و جنگی چند مسئله محوری دارد. یکی اینکه نباید همزمان در دو یا سه جبهه همزمان جنگید. یعنی اگر در جبهه غربی با حماس در غزه می جنگد تمایلی به جنگ در جبهه شمال با حزب الله لبنان ندارد. یا از درگیری همزمان در کرانه باختری حین جنگ به شدت گریزان است. دشمن صهیونیستی همواره بر این اصل استراتژیک جنگی بوده است که اولین شکست ما آخرین نبرد ما خواهد بود پس نمی توان اقدامی نسنجیده و احساسی کرد.
هنگامیکه در ماه رمضان، اوضاع در مسجد الاقصی و شهرهای کرانه باختری ملتهب شد دشمن صهیونیستی با توجه به پیروزی خود در جنگ وحدة ساحات مطمئن بود که مداخله ای از سوی فلسطینی های سایر شهرها انجام نخواهد شد چه رسد به درگیری در جبهه شمالی! هنگامیکه 34 موشک از لبنان به سمت شهرهای شمالی شلیک شد، سیستم گنبد آهنین گرچه توانست اکثر آنها را رهگیری و منهدم کند اما 5 موشک به اهدافی در شمال اراضی اشغالی اصابت کرد. گرچه تاکنون هیچ گروهی مسئولیت این اقدام را نپذیرفته است اما بر کسی پوشیده نیست که در جنوب لبنان بدون اطلاع حزب الله اقدامی در این سطح نمی توان انجام داد.
سلاح های حزب الله بر تصمیم گیران و تصمیم سازان سیاسی و نظامی اسراییل تاثیر بسزایی دارد. زیرا تشکیلات نظامی حزب الله به دلیل پیگیری های بی وقفه حزب الله برای افزایش قدرت موشک دور برد و ادامه توسعه توانایی های نظامی و تهاجمی آن برای دستیابی به سلاح های پیشرفته بعنوان یک تهدید استراتژیک واقعی طبقه بندی می شود. از زمان جنگ دوم لبنان "2006" تشکیلات نظامی دو طرف در نتیجه "بازدارندگی متقابل" و تحمیل "آرامش اجباری" توجه استراتژی نظامی خود را بر مبنای سه اصل بنا کرده اند:
اول اینکه، توانایی های حزب الله افزایش و پیشرفت داشته است چنانکه "امان" می گوید: تعداد موشک ها، ظرفیت تخریب و فناوری های نظامی پیشرفته افزایش یافت.
دوم اینکه، عدم اطمینان در مورد آمادگی جبهه داخلی اسراییل برای رفتن به سمت جنگی دیگر مزید بر علت شده است. خصوصا اینکه شهروندان رژیم صهونیستی در جنگ های آینده بسیار بیشتر از جنگ های قبلی تحت فشار قرار خواهند گرفت.
سوم اینکه ، اسراییل سیستم دفاعی متقارنی ندارد که بتواند با تهدید موشک های حزب الله مقابله کند. تردیدی نیست که ایجاد توانایی های حزب الله در ارتباط با موشک های دقیق نشان دهنده سطح جدید از تهدید استراتژیک است. به دلیل توانایی این سلاح ها برای اصابت به عمق استراتژیک اسراییل تا حدی که باعث اختلال در آن شود یا برای مدتی فلج شود و به جبهه داخلی و تاسیسات آن خسارات مادی زیادی وارد کند. این سامانه های موشکی دقیق میزان غیر قابل قبولی از تهدیدات استراتژیک برای اسراییل را نشان می دهد. به ویژه از آنجا که کارشناسان نظامی این واقعیت را انکار نمی کنند که سیستم های پیشرفته دفاع موشکی مانند گنبد آنهنین، دیوید اسلینگ، پاتریوت و فلاخن داوود و... نمی توانند از حفاظت و پوشش دهی کامل برخوردار باشند.
از منظر "امان" لازم است بین وقوع "رویارویی محدود" و رفتن به سمت جنگی تمام عیار پس از یک حمله مشخص تفکیک قائل شویم. به دیگر سخن وجود این احتمال که تحولات در جبهه شمالی به این معنی نیست که منجر به آغاز جنگ دیگری شود.
برای همین می توان احتمال جنگ را کمتر دانست اما به دلیل عدم درک شرایط طرف مقابل، این احتمال نیز امکان پذیر خواهد بود. از طرفی، اجماع بین المللی برای تثبیت سیاسی در لبنان همچنان وجود دارد. زیرا وضعیت بازدارندگی متقابل وجود دارد و به دلیل پیشرفت های تاکتیکی و تکنیکی انجام شده توسط هر دو طرف در زمان حاضر احتمال یک جنگ خشونت آمیز تر و مخرب تر از جنگ های قبلی خواهد بود. از طرف دیگر تامین زرادخانه حزب الله با سیستم های موشکی دقیق یک بحران استراتژیک برای رژیم صهیونیستی محسوب می شود.
صهیونیست ها که این بار از واکنش موشک پرانی جبهه شمالی شوکه شده بودند با تشکیل کابینه امنیتی بار دیگر جنگ دو سال پیش " سیف القدس" را در سطحی وسیع تر به لحاظ کمی و کیفی یادآوری کردند. به همین دلیل است که پاسخ اسراییل به موشک پرانی حزب الله انقدر ناشیانه و محتاط انجام شد که تمامی پاسخ خود را بطور محدود در مزارع و کشتزارهای جنوب لبنان دادند. برای همین است که عبدالباری عطوان در نوشتار روز قبل با سخره گرفتن دشمن صهیونیستی چنین بیان داشت که:
" جميع الهجمات الإسرائيليّة التي جاءت ردًّا على هذه الصواريخ، واستهدفت جنوب لبنان وقطاع غزّة لم تجرح عُصفورًا واحدًا، وكُل قذائفها وصواريخها أصابت حُقولًا زراعيّة، أو مناطق خالية، وبشَكلٍ مُتعمّد، لأنّ نِتنياهو الذي أصدر هذه التعليمات بعد التصعيد يُدرك جيّدًا أن استشهاد لبناني أو فِلسطيني واحد سيفتح على كِيانه أبواب جهنّم وشبابيكها"
به دیگر سخن این معادله شامل همه عواملی است که دشمن از آن وحشت دارد و آن ایجاد وحدت بین تمام نیروهای محور مقاومت و درگیری در چندین جبهه مختلف است.
درگیری های داخلی و اختلافات سیاسی درون رژیم صهیونیستی نیز در زمان حاضر مزید بر علت شده است. گسست ها و شکاف های اجتماعی و سیاسی که با آمدن کابینه جدید سر باز کرده و بیشتر شده است طی ماه های گذشته و با بالاگرفتن اختلاف سیاسی، اوضاع داخلی رژیم صهیونیستی را متحول کرده و آن را حتی متمایل به سمت جنگ داخلی کرده بود. بیم ماهی گیری از آب گل آلود توسط افرادی چون ایهود باراک و یائیر لاپید و... افراد تند رویی چون نتانیاهو و بن غفیر را نیز مجاب کرد که وارد جنگ تازه ای در جبهه شمالی نشوند زیرا اوضاع می تواند بحرانی تر شود. نتیجه اینکه علیرغم بیشتر شدن شکاف و اختلاف در جبهه صهیونیستی، شاهد وحدت و همیت بین محور مقاومت هستیم و این موضوع می تواند نوید بخش روزهای خوبی برای قدس شریف نیز باشد.


* کارشناس مسائل فلسطین

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار