گاز یکی از مهمترین مواد در زمینه استفاده صنعتگران است. گاز علاوه بر اینکه خود به محصولات متنوعی تبدیل میشود، به عنوان ماده اولیه و خوراک گازی در صنایع پتروشیمی به کار میرود و به دلیل ارزش حرارتی بالا و همچنین کمترین آلودگی حاصل از احتراق به عنوان سوخت صنایع نیز مورد استفاده قرار میگیرد. نکته بسیار مهم در زمینه مصرف گاز در کشور ما قیمت پایین و ناچیز آن و به تبع آن مصرف غیربهینه گاز در بخشهای مختلف است.
طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی در سال۲۰۲۱ ایران بیش از دوبرابر متوسط جهانی برای کالا و خدمات انرژی مصرف میکند، در واقع روند مصرف سالانه انرژی ایران برخلاف تجربه سایر کشورهای دنیا که کاهشی است صعودی بوده و مهمترین دلیل این افزایش مصرف انرژی پایین بودن نرخ آن است. در این میان دولت برای تعیین نرخ خوراک گاز و سوخت برای واحدهای تولیدی در یک دو راهی پیچیده قرار گرفته است.
بر اساس قانون بودجه۱۴۰۲ تعیین نرخ خوراک به هیئت دولت سپرده شده است. نکته قابل توجه این است که تعیین نرخ خوراک به صورت مستقیم بر درآمدهای مربوط به تبصره۱۴ قانون بودجه که منابع پرداخت یارانه نقدی است، اثر میگذارد. خوراک ارزان مربوط به صنعت خصوصاً صنعت پتروشیمی و شاخه متانول آن باعث تولید انبوه و بسیار بیشتر از نیاز کشور است. در این بخش با اعطای رانت خوراک ارزان به سمت تولید انبوه متانول رفتهایم و به جای توسعه زنجیره ارزش متانول در همین بخش ابتدایی از زنجیره ارزش گازو صنعت باقی مانده و در نتیجه به خامفروش اصلی متانول تبدیل شدهایم. قیمت پایین خوراک در بلندمدت هم کاملاً به ضرر کشور است و به ضرر ۸۵میلیون ایرانی تمامشده، زیرا کاهش درآمدهای دولت منجر شده است فشارش به طور مستقیم از محل کسری بودجه و تورم به مردم منتقل شود.
برای سر پا ماندن پتروشیمیهایی که متانول تولید میکنند و توجیه اقتصادی ندارند، دولت حدود ۴۰ هزارمیلیارد تومان از منابع ملی را نادیده گرفته و علاوه بر این وزارت نفت در تأمین گاز مورد نیاز مردم و صنایع با مشکل روبهرو شده است تا جایی که نیروگاهها برای تأمین برق به جای گاز مازوت میسوزانند که موجب آلودگی شدید هوا میشود.
در پی جنگ روسیه و اوکراین کشورهای اروپایی تشنه گاز هستند ولی متأسفانه ما نتوانستیم از موقعیت ایجادشده بهره کافی را ببریم. متأسفانه عدممشروطسازی رانت خوراک ارزان به توسعه زنجیره ارزش متانول، موجب سودآوری رانتی و بادآورده شرکتهای متانولی شده است.
برای به دست آوردن یک تن متانول هزارو ۱۰۰ مترمکعب گاز متان را باید مصرف کرد که با وجود این هزارو ۱۰۰ مترمکعب گاز حدود ۳۵۰ دلار به فروش خواهد رسید، ولی یک تن متانول حدود۲۵۰ دلار است و به خوبی در این مقایسه نیز غیراقتصادی بودن متانول مشخص است و به دلیل صادرات تقریباً کامل متانول به بازار انحصاری در شرق آسیا، صادرات متانول مصداق کامل خامفروشی است و هیچ دلیلی ندارد که بهدست دولت این گاز را بدهیم و کالایی را به دست آوریم که ارزشافزوده کمتری برای ما دارد. متأسفانه تولید متانول از گاز ارزش افزوده ندارد و صادرات گاز به صورت خام بیشتر ارزشآفرینی برای کشور دارد و تولید متانول با حجم بالا به نوعی خامفروشی به حساب میآید.