کد خبر: 613706
تاریخ انتشار: ۰۲ مهر ۱۳۹۲ - ۱۳:۵۳
نبرد تامكت‌‌هاي ايراني در جنگ تحميلي در گفت‌وگوي «جوان» با خلبان اميرحسين خليلي
«F14» يا همان «تامكت‌ها»ي ايراني بخشي از نيروي هوايي كشورمان در جنگي نابرابر با ارتش متجاوز بعث را شامل مي‌شدند كه با وجود تعداد محدودشان (حدود 77 فروند)از وهمناك‌ترين نيروهاي ايراني در نظر دشمن به شمار مي‌آمدند كه طي جنگ تحميلي ضربات سهمناكي را بر پيكره ارتش بعث وارد آوردند. اين نوشتار جستاري است بر نبرد تا مكت‌هاي ايراني در گفت‌وگو با يكي از خلبانان اين جنگنده‌ها.

«F14» يا همان «تامكت‌ها»ي ايراني بخشي از نيروي هوايي كشورمان در جنگي نابرابر با ارتش متجاوز بعث را شامل مي‌شدند كه با وجود تعداد محدودشان (حدود 77 فروند)از وهمناك‌ترين نيروهاي ايراني در نظر دشمن به شمار مي‌آمدند كه طي جنگ تحميلي ضربات سهمناكي را بر پيكره ارتش بعث وارد آوردند. اين نوشتار جستاري است بر نبرد تا مكت‌هاي ايراني در گفت‌وگو با يكي از خلبانان اين جنگنده‌ها.

سرتيپ دوم خلبان دكتر حسين خليلي بازنشسته نيروي هوايي است كه 9 سالي مي‌شود ديگر پرواز نمي‌كند. او از آخرين خلبان‌هايي بود كه در سال 1354 كار را در نيروي هوايي آغاز كرد.

خليلي دوره خلباني رزمي F5 را كمتر از دو سال طي كرد. سال 1356 كه وارد ايران شد در پايگاه دزفول به فرماندهي سرتيپ خلبان ابوالفضل مصطفويآموزش تكيتي رزمي هواپيماي f5را طي نمود .در اوايل سال 1357به پايگاه دوم شكاري تبريز منتقل شد .سپس در زمان انقلاب و جنگ كارش را آغاز نمود. در سال 1360 به همت و ابتكار شهيد عباس بابايي كه در آن زمان فرمانده پايگاه هشتم شكاري بود به عنوان اولين خلبان كابين جلوي هواپيماي F14 انتخاب شد. سرتيپ دوم خلبان خليلي تا آخر جنگ با هواپيمايي F14 بر فراز آسمان غيرت و شهامت كشور پرواز تا كيد و حيله دشمن متجاوز به آسمان كشور را نابود سازد. او مدتي به ايتاليا سفر كرد و بعد از بازگشت مجدداً به پايگاه بوشهر اعزام و در آنجا به عنوان فرمانده پايگاه F14 و معاون عمليات آنجا مشغول به خدمت شد . خليلي كه بيش از 2000 ساعت پرواز دارد يكي از خلبانان شجاعي است كه با F14 پرواز و حماسه آفريني‌هاي زيادي را در طول دوران دفاع مقدس به همراه ساير همرزمانش به منصه ظهور رساندند؛ آنچه در پي مي‌آيد گفت‌وگويي صميمانه با اين سرتيپ خلبان است پيرامون ارتش هواپيماهاي F14 و قدرت نيروي هوايي ايران در دوران دفاع مقدس 8 ساله كه با هم مي‌خوانيم.

هواپيماهاي F14 كه در زمان ارتش شاهنشاهي خريداري شدند يكي از پيشرفته‌ترين جنگنده‌هاي جهان بودند، آقاي خليلي چطور شد كه شما به عنوان خلبان چنين جنگنده پيشرفته‌اي انتخاب شديد؟!

من يكي از جوان‌ترين خلبان‌هايي بودم كه قبل از پيروزي انقلاب دوره خلباني خود را طي نموده و وارد عرصه جنگ شدم. بر طبق نظر شهيد خلبان عباس بابايي كه معتقد بود در اولين كلاس‌ها كساني باشد كه هم جوان باشند و هم توانايي علمي و پروازي را داشته باشند. از اين رو، من، شهيد محمدرضا شادنژاد، شهيد عليرضا بيطرف و اميد بادكوهي كه در حال حاضر هم در اصفهان ساكن هستند و بازشسته شده‌اند. چهار نفري به عنوان اولين ميان كلاس‌هاي F14 انتخاب شديم. شهيد بابايي معتقد بود كه نظرات منتخب، توانايي لازم در آموزش و پرواز را داشته و با توجه به سن كم‌شان مدت‌ها يعني در طي سال‌هاي جنگ و تا اواخر آن حضور داشته باشند زيرا امام فرمودند كه اگر جنگ 20 سال هم طول بكشد ما همچنان ايستاده‌ايم، لذا خلبان‌هاي انتخاب شده مي‌بايست فاكتورهاي لازم را دارا مي‌بودند از اين رو من هم به عنوان يكي از خلبانان اين جنگنده انتخاب شدم.

آقاي خليلي! گفته شده كه تعداد جنگنده‌هاي خريداري شده F14 حدود محدود بوده و در طول جنگ تعداد كمي از آنها ساقط شد. ضمن اينكه آماري از اين جنگنده‌ها به ما مي‌دهيد، بفرماييد چطور مي‌شود كه طي هشت سال تنها تعداد كمي از اين جنگنده‌ها توسط دشمن مورد هدف قرار گرفته و از بين بروند؟!

در ابتدا بايد بگويم، هواپيماهاي خريداري شده 80 فرونده بود. 79 فروند آن تحويل ايران شد و يك فروند و ديگر در آستانه تحويل بود كه با پيروزي انقلاب اسلامي متأسفانه امريكايي‌ها جزو اموال قيمتي‌ و نظامي آن را در مصادره نگه داشته و تحريم نمودند. يك فروند هواپيماي ما همچنان در آنجا متوقف شده در عين حال 79 هواپيما تحويل كشورمان بود. از اين 79 فروند، دو فروند از اين هواپيماها در قبل از انقلاب در حين آموزش سقوط كرد و خلبان يكي از اينها امريكايي بوده و همانطور كه مي‌دانيد جنگنده هاي F14، هواپيماي نيروي دريايي بود و فرهنگ استفاده از آن در نيروي هوايي هنوز جا نيفتاده بود. براي همين قبل از انقلاب 50 درصد از كادر نظامي و پروازي هواپيماي F14 در پايگاه شيراز به دست امريكايي‌ها بود.

بنابراين ما 77 فروند هواپيما قبل از جنگ داشتيم كه به دليل توانايي‌هاي ويژه‌اي كه در رهگيري و درگيري هوايي و برد بلندي كه موشك‌هاي فونيكس ؟؟؟؟؟ قادر بودند ،چند هدف را همزمان منهدم كنند .اين ويژگي منحصر به فرد هواپيماي F14نسبت به هواپيماي هم نسل خود مانند F16، F18، F15و يا F4 است.

اما هواپيماي F14 طوري طراحي شده كه موشك‌هايش مي‌تواند همزمان روي 24 هدف اطلاعات بگيرد و به شش هدف همزمان موشكش را شليك كند.

هيچ كدام از اين هواپيماها چنين قابليتي را ندارند ، رها كردن و شليك موشك‌هاي را داري بايد حتماً روي هدف قفل كرده و حتماً بايد روي يك تاركت ؟؟ خاصي كار كنند. اين ويژگي‌هاي هواپيماهاي F14 را از هواپيماهاي هم نسل خود در درگيري و رهگيري‌هاي هوايي متمايز مي‌كند. لذا تامكت‌‌هاي ما در طي جنگ و به خصوص نبردهاي هوايي كمتر دچار آسيب و سقوط شوند.

مقايسه‌اي بين F14هاي ايراني در نبرد با جنگنده‌هاي عراقي برايمان داشته باشيد چرا كه همانطور كه خودتان هم مي‌دانيد در طول اين درگيري‌ها بچه‌هاي ما موفق عمل كردند؟!

بله، هواپيماي F14 با داشتن آن ويژگي‌هايي كه پيش‌تر هم به آن اشاره شد، اولاً برد موشكي و رادارشان برد مافوقي نسبت به هواپيماهاي همتاي خودشان و يا هواپيماهاي ميراژبود كه عراقي‌ها در اختيار داشتند. عامل دوم قدرت ديد بهتري بود كه هواپيماهاي F14 داشتند. ما اگر در يكي دو مورد هدف عراقي‌ها قرار گرفتيم براي اشتباهات خود يا ناهماهنگي بود كه با يگان‌هاي زميني و هوايي داشتيم متأسفانه در يكي دو مورد ما غافلگير شديم و عراقي‌ها توانستند به ما ضربه بزنند.

برد موشك هواپيماي F14 از برد موشكي كه هواپيماي ميراژ مي‌توانست رها كند، بيشتر بود. بنابراين خود عراقي‌ها مي‌دانستند كه بازنده جنگ‌هاي هوايي هستند. ضمن اينكه هواپيماي موشك فونيكس؟؟؟ وقتي هدف خود را پيدا مي‌كند، مراحلي را با عنوان پروفايل طي مي‌كند و اين موشك چون ساير موشك‌ها مستقيم به هدف نمي‌خور د اين موشك ابتدا اطلاعات لازم را از كامپيوتر مي‌گيرد. شگفتي موشك فيلسكس؟؟؟ هم با ساير موشك‌ها اين است كه در فاصله حدود 20كيلومتر مانده به هدف خودش فعال مي‌شود و نيازي به اطلاعات مادر ندارد اما ساير موشك هواپيماهاي ديگر تا به هدف اصابت كند بايد هواپيماي مادر مرتباً اشعه بدهد. اما اين موشك در ارتفاع بالا اوج مي‌گيرد چون عقابي تيز پرواز از بالاي سر مي‌آيد و هدف خود را مورد اصابت قرار مي‌دهد. هيچ راه فراري هم از اين موشك وجود ندارد مگر اينكه قبل از رها شدن و يا در زمان رها شدن موشك خلبان مورد هدف حس كند موشك به سمتش رها شده از برد موشكي خود را خارج كند كه در غير اين صورت به او اصابت مي‌كند. متأسفانه عراقي‌ها به مقداري از اين اطلاعات با كمك امريكايي‌ها دسترسي پيدا كرده بودند و براي همين در آن منطقه تهديد وارد نمي‌‌شدند.

امير خليلي در بحث موافقيت‌هاي تامكت‌ها ايراني عامل انساني يا همان خلبان چقدر تأثير گذار بود؟!

شما به اين مسئله توجه كنيد كه هر چقدر بشر پيشرفت كند و اطلاعات و كامپيوتر در پيشرفت به سطح بالايي برسد،فريب خواهد خورد، هر چقدر هم كه هوشمند باشد. زيرا هوش، عقل و درك ندارد. اما انسان اين ويژگي بسيار مهم را با خود داشته و مي‌تواند تصميم بگيرد و قدرت اراده دارد، انسان مي‌تواند بررسي كند كدام هدف‌ها حقيقي و كدام مجازي هستند. خلبان مي‌تواند از قدرت تجزيه و تحليل و مهم‌تر از همه تجربه خودش بهره‌مند شود. تجربه هرگز قابل انتقال نبوده و نيست، زيرا بايد در كابين باشي و ساعت‌ها پرواز كرده و در حقيقت در ميدان مبارزه و درگيري حضور داشته باشي تا آنها را آناليز و تجزيه و تحليل‌نمايي. بنابراين شكي وجود ندارد كه تمام كننده اصلي نيروي انساني است كه بايد دانش پروازي خوبي هم داشته باشد. البته بيش از هر چيزي كمك و الطاف خداوند هم بايد شامل حال انسان شود. زيرا معتقدم در شرايط دشوار، سخت و بحراني 50-60 درصد تبحر و آموزش به ياد انسان مي‌آيد. من به عكس آن هم اعتقاد دارم چرا كه اگر انسان به خداوند متعال تكيه كند و خداوند حمايتش كند حتي در شرايط سخت پرواز هم نه تنها 60 درصد بلكه ممكن است 70-80 درصدآموزش ها كمك كرده وحتي يك نيرويي فوق آموزش به او كمك كند و او را در مواقع بحراني بر دشمنان خودش پيروز كند.

با توجه به تحريم‌هاي شديد تسليحاتي كشور با توجه به شرايط تحريم در زمان جنگ، چگونه جنگنده‌هاي ايراني به ويژه F14ها توانستند خودشان را تا آخر جنگ حفظ و عمليات‌هاي موافق‌‌آميزي را هم به اجرا در بياورند.

بله بايد عرض كنم، 2 عامل در اين زمينه دخيل بود. يكي تدابيري كه سامانه فرماندهي نيروي هوايي داشت به ويژه در درواني كه شهيد بابايي فرمانده پايگاه هشتم شكاري شد. با توجه به اينكه ايشان افسر جواني بود كه در 31 سالگي از عمر خودش بود تجربه خيلي كمي در سطح فرماندهي داشت، اما وقتي در سال 62 معاون عمليات غربي هوايي شد، مديريت خوبي اعمال كرد. مهم‌ترين دغدغه ها و توجه ما به بحث صرفه‌جويي معطوف شد.

يعني ما تا آنجا كه امكان دا شت، آمديم در پرواز هواپيماها صرفه‌جويي كرديم.

به اين ترتيب كه مناطق را جهت پرواز اولويت‌بندي كرديم. موشك‌هايي كه داشتيم را هم اولويت‌بندي كرديم از طرف ديگر موافق شديم موشك‌هاي هواپيماهاي ديگر نظير F4 يا همچنين موشك‌هاي زميني به هواي هاگ ؟؟؟ كه تعداد نامحدودي از آنها داشتيم هواپيما سوار كرديم در نتيجه رعايت همه اين موارد كمك‌مان كرد.

يكي از ابزار مهم جنگنده‌هاي F14 موشك فونيكس است. پس با يك تقسيم‌بندي درموشك‌ها به صورت تصادفي روي برخي از هواپيماها كه تهديدهاي محدودتري در برخي مناطق داشتند، موشكلي غير موشك فونيكس بر آنها سوار كرديم. البته دشمن نمي‌دانست كه هواپيماي كه برخي از مناطق آنها در حال پر‌واز است موشك فونيكس با خود دارد يا موشك هاگ زمين به هوا، يا موشك M يا اسپر ؟؟؟كه بردش به مراتب كمتر است. اينها همه از ابتكارات ما بود، ضمن اينكه سامانه نگهداري ما هم بسيار اهميت داشت هواپيماي F14 در زمان قبل انقلاب از هر 10 فروندي كه براي پر‌واز آموزشي بلند مي‌شد پنج فروندش Labort ؟؟؟يا عقيم مي‌شد و ايراد پيدا مي‌كرد و نمي‌توانست پر‌واز كند.

بنابر‌اين كار زميني، كه براي هواپيماي F14 انجام مي‌شد بسيار گسترده‌تر بود اگر براي يك ساعت پر‌واز هواپيماي F5، ده ساعت كار زميني ، براي هواپيماي f4 يا موآنتوم 20 ساعت كار‌ زميني انجام مي‌شد، براي هواپيماي F14 كه مي‌خواست يك ساعت پر‌واز كند با 200 ساعت كار زميني انجام شود. چون تمام سيستم اين هواپيما كامپيوتري است، به خاطر اينكه جعبه‌هاي روي آن تنظيم شده كه اين جعبه‌ها روي ناو‌هاي امريكايي اگر ايراد پيدا مي‌كرد خار‌جشان كرده و جعبه‌ها را براي تعمير به امريكا مي‌فرستادند. زيرا روي ناو نمي‌توانند سيستم‌هاي تعميراتي انجام بدهند. در اينجا اهميت و توانمندي نيرو‌هاي فني كه متأسفانه كمتر از آنها ياد مي‌خورد، مشخص مي‌شود. به ويژه همافراني كه بعد‌ها مورد توجه رهبري قرار گرفتند، آنها با كار‌هاي شبانه‌روزي با خون و دل خوردن‌ها و صرف وقت‌هاي و حوصله به روي هواپيما F14 و دستگاه‌ها پيچيده فكر كردند و سيستم نگهداري اش را زياد روان كردند. روان شدن سيستم نگهداري باعث شد كه هواپيما كمتر دچار مشكل و نقص شود و كمتر نياز به تعمير داشته باشد. مدتي بعد توانستند آن جعبه‌ها را در شعبه خود تعمير كنند به اين ترتيب ديگر نيازي به فرستادن آنها به امريكا نبود. با توجه به شرايط سختي كه در تعمير اين جعبه‌ها وجود داشت، بچه‌هاي ما در بحث فني توانستند موفقيت‌هايي دست پيدا كنند. گاهي براي تعمير و اطمينان خاطر از صحت يك آي سي (IC) بيش از 1800 - 1900 تست انجام مي‌دادند اين از هنر افسران خط، در جه داران، همافران و نيرو‌هاي فني ما خبر مي داد ، اما اين تلاش‌ها و ابتكارات كمتر مورد توجه قرار گرفته است.

اميد مروري بر تاريخچه عمليات‌ هايي كه تا مكت‌هاي انجام داده‌اند، داشته باشيم. بزرگترين و ماند گار‌ترين عملياتي كه انجام داديد چه هست؟!

اجازه بدهيد تا يك صحبت كوتاهي درباره نيروي هوايي داشته باشم. نيرو‌هاي هوايي را نمي‌توان در يك منطقه جغرافيايي خاص يا در يك عمليات خاص محدود كرد. در اين صورت هم به نيروي هوايي و هم به آن عمليات ظلم كرده ايم . مثلاً در روند اجرايي شدن عمليات فتح‌المبين، همان زمان كه هواپيما‌هاي نيروي هوايي در حال بمباران هستند و همان لحظه‌اي كه هواپيما‌هاي F14 براي رزمندگان ما پوشش ايجاد مي‌كنند و از تهديدات دشمن نيرو‌هاي ما را مصون مي‌سازند. همان زمان شما مشاهده مي‌كنيد كه هواپيماها در «خارك» گشت‌زني انجام مي‌دهند و از سامانه اقتصادي ما ن حمايت مي‌كنند. اين در حالي است كه هواپيما‌هايي كه از تبريز وارد مي‌شوند و حامل شخصيت‌هاي بر‌جسته كشور يا مهمات، اسلحه و ابزار جنگي مي‌باشند، در همان زمان از مرز تركيه اسكورت كرده و تا تهران يا در شهر‌هاي بزرگ مي‌نشانند.

بنابر‌اين ما نمي‌توانيم نيروي هوايي را به يك عمليات يا نقطه خاصي محدود نماييم. آنچه ما مي‌توانيمبر آن اعتراف كنيم اين است كه هواپيماي F14 توانستند در قبل از جنگ و تا آخرين روز‌هاي جنگتحميلي با اسكورت شناور‌هاي ما در خارك اجازه ندهند حتي يك روز صدور نفت ما قطع شود. با تمام تسليحاتي كه دشمن داشتند، با تمام اطلاعاتي كه امريكا و عربستان در اختيار آنها قرار مي‌دادند با همه اطلاعات ماهواره‌اي و تصميم‌هاي راداري كشور‌هاي حاشيه‌اي جنوب خليج فارس كه درآن زمان همگي در اختيار عراق بود و آنها از آب‌ها و سامانه‌هاي راداري آنها استفاده مي‌كردند. با توجه به مظلوميتي كه خلبانان ماداشتند، حضور پيدا مي‌كردند و مجاهدان اجازه نمي‌دادند صدور نفت‌ ما حتي براييك روز قطع شود اين هنر‌مندانه ترفيع كاري بود كه خلبانان هواپيما‌هاي F14 انجام دادند.

مستندي به نام‌ «نبرد تا ملت‌هاي ايراني» در سيما پخش شد و بسيار هم مورد توجه مردم قرار گرفت نظر شما درباره اين مستند چيست؟ با توجه به اينكه اگر مستندي با اين عنوان از رسانه‌ ملي پخش نمي‌شد ما مجاهدت‌هاي سر‌بازان دلير نيروي هوايي كه متأسفانه مهجور و گمنام مانده‌اند درك نمي‌كرديم ؟!

سه بخش از مستند در نبرد تا ملت‌هاي ايراني» هنوز نشان داده نشده كه اگر نشان داده شود، داراي نكات آموزنده‌اي هست و مي‌تواند به بسياري از ابهامات و سؤالات پاسخ دهد و تا حدي مظلوميت و توانمندي خلبانان ما را نشان دهد.

هواپيما‌هاي F14 براي ما اهميت زيادي داشت همانطور كه دشمن از آن واهمه داشت از طرفي هم دشمن تمام تلاش خود را صرف مي‌كرد تا آنها را مورد هدف قرار دهد. گاهي هواپيما‌هاي F14 ما با ؟؟؟؟فروند از هواپيما‌هاي جنگي دشمن درگير مي‌شد. درست است كه هواپيماي F14 قابليت‌هاي فراواني دارد ولي يك هواپيماي شكاري است كه مي‌تواند با برد راداري مقابل خود را ببيند، هواپيماي F14 هواپيماي رادار پرنده نيست كه قادر باشد 360 درجه پشت خود را ببينيد؛ براي همين F14 هر چقدر هم كه به طرف دشمن برود بايد در جايي به عقب باز گردد. بر اين اساس ما محدوديت‌هايي در تعداد هواپيما‌ها داشتيم.

بايد موارد مهمي را در رعايت مي‌كرديم تا خلأيي نباشد و نيروي هوايي عراق فضا را براي حمله مناسب نبيند. بر اين اساس شهيد بابايي از سال 1364 ابتكاراتي انجام داد كه متأسفانه در اين بعد از شخصيت‌ اين مرد بزرگ سخن چنداني به ميان نمي‌آيد. ايشان چهار پنج سال در بحراني ترين شرايط معاونت عمليات، نيروي هوايي را در آن شرايط سخت جنگي كنترل كرد آن هم با ابتكار و انديشه مثال‌زدني‌اش. يكي از اقدامات مؤثر و ابتكارات متبحرانه شهيد بابايي اين بود كه چهار فروند از هواپيما‌هاي جنگي F14 به جاي اينكه در شيراز يا اصفهان باشند، به پايگاه بوشهر برد و لحظه پر‌واز F14 را از 30 تا 40 دقيقه به 10 دقيقه چه در روز و چه شب رساند. بنا‌بر اين رادار به جاي اينكه يك فروند هواپيماي جنگي F14 در حال گشت‌زني داشته باشد، قادر بود در عرض پنج دقيقه اولي را در دسترس داشته. در عرض 10 دقيقه دومي ، سومي و چهارمي را هم در 20 دقيقه بار‌ها براي خود من اتفاق افتاد جنگنده‌ام را در آن شرايط جوي هواي گرم بوشهر، روشن مي‌كردم ، منتظر مي‌ماندم، اگر تهديد قطعي مي‌شد ما از زمين بلند مي‌ شديم . اگر تهديد قطعي نمي‌شد بر مي‌گشتيم آشيانه كه از فرط گرما بدن ما ن خيس مي‌شد. ما اين دشواري‌ها را تحمل مي‌كرديم كه در حقيقت از يك صوتي پر‌واز بي‌خود جلو‌گيري كنيم يا همچنين ممكن بود ما بلند شويم و عراقي‌ها بيايند در پشت ما تير‌هاي ما را حالي كنند. حتي در اين موارد حواسمان بود و صرفه‌جويي مي‌كرديم، چون فكر مي‌كرديم اگر جنگ طول بكشد در مقابل عراقي‌ها با اين امكانات كم بايد دوام بياوريم، اينها ابتكاراتي بود كه گفته نشده است.

با توجه به آمار‌هاي بالا و خوبي كه در بحث نبرد‌هاي تا ملت‌هاي ايراني داريم، شما به عنوان خلبان اين جنگنده‌ها خود‌تان را قهرمان مي‌دانيد؟!

هيج فردي نمي‌تواند بگو يد قهرمان هستم، ولي بايد بگويم مثلا زماني كه در فوتبال مهاجمي گل مي‌زند، پس بايد گفت كه ماه‌ها براي آن گل تلاش شدكه اين گل ، ماحصل تلاش همه افراد بوده است.

هواپيماي F14 هم همين طور است . ما‌ها روي آن كار مي‌شود 200 ساعت كار زميني صورت مي‌گيرد اما خلبان آن پر‌واز يك كار خوبي را به نتيجه مي‌رساند كسي مثل من به عنوان خلبان نمي‌تواند بگويد تنها كار من بوده است و من قهرمان هستم. از تلاش انسان‌هايي كه پشت پرده هستند تا افرادي كه دست به دعا بردند و افرادي كه آچار به دست گرفته اند، همه در اين موفقيت‌ها سهيم هستند. پر‌سنل پر‌واز از زماني كه هواپيما پر‌واز مي‌كند تا زماني كه بر گردد از مأموريت و به زمين بنشيند آرام و قرار ندارد. وقتي خلبان در در‌گيري هوايي است، او است و خدا و ملائكي كه نظاره‌گر هستند و پشتيباني مان مي‌كنند.

با توجه به افتخارات خلبان‌هاي ما در طول دوران دفاع مقدس اينها چندان شناخته شده نيستند، نظر شما در اين رابطه چيست؟

چرا راه دور برويم، قبل از انقلاب ما يك ستاره‌اي در عرصه هوا نوردي كشور داشتيم كه متأسفانه هنوز هم در كشور خود‌مان شناخته شده نيست. شهيد مصطفي ار‌دستاني خلبان هواپيماي F5 و معاونت نيروي هوايي بودند. اما چندين پر‌واز هم با جنگنده‌هاي F14 در زمان معاونت نيروي هوايي به عنوان خلبان دوم انجام دادند. از لحاظ مذهبي بسيار مقاوم والايي داشتند. علاوه بر رمضان ماه‌هاي رجب و شعبان را هم روزه بودند. در ايام سال هم امكان نداشت هفته‌اي دو بار كمتر روزه باشند. اهل تهجد و نماز شب بودند. حسن خلق و اخلاق نيكوي ايشان هم زبانزد همه همرزمانشان بوده و هست. اما همين شهيد كه روستا زاده بود، در مانور نستوك بين ايران، تركيه و پاكستان اجرا شد در قبل انقلاب با درجه ستواني يعني تجربه بسيار كم در مقابل يك سر‌هنگ خلبان پاكستاني كه مهارت‌هاي زيادي هم داشت و هفت هزار ساعت پر‌واز در جنگ هند و پاكستان داشته است در‌گير شده و به قول خود‌مان پشت او را به خاك مي‌مالد. وقتي پر‌واز تمام مي‌شود، سرهنگ خلبان پاكستاني مدالش را مي‌كند و به سينه اردستاني مي‌چسباند و مي‌گويد اين خلبان،‌ ايراني قهرمان واقعي است. ما معيارهاي زيادي براي خلبانان‌مان همچون شهيد اردستاني داريم ايشان 800 مأموريت جنگي را انجام دادند كه 250 ماموريتش فقط بمباران بوده است. اردستاني كسي بود كه در يك روز 8 ماموريت انجام داده در حالي كه تا به حال كسي بيش از 3 مأموريت در يك روز انجام نداده است. به هر حال ما نمي‌توانيم منكر اين موضوع هم شويم آموزش‌هايي كه ما ديديم با آموزش‌ هواپيماهاي غربي كه بسيار پيشرفته‌تر و كيفيت بالاتري دارد، يكي است.

آقاي خليلي سه فروند از پنج فروند سوپر استاندارد هاي فرانسوي كه توسط ارتش عراق اجاره شده بودند، توسط F14هاي ايراني منهدم شدند در رابطه با اين افتخار نيروي هوايي هم توضيحي بفرماييد.

دو فروند از آن هواپيماها را F14 منهدم كرد. يك فروندش هم توسط هواپيماي F4 منهدم شد. كه جا دارد از خلبانان آنها هم كه شجاعانه با محدوديت‌هايي كه داشتند مبارزه كرد و جنگيدند ياد شود. سوپر استاندارد ها هواپيماي هوا به هوايي نيست كه بتواند در جنگ‌هاي هوايي دوام بياورد. تنها هنر آن سوپر استاندارها اين است كه اين هواپيما مي‌تواند از فاصله 30، 40 كيلومتري موشك‌هايش را رها كرده و كشتي‌ها را بزند. اما از لحاظ هوا به هوا نمي‌تواند در برابر جنگنده‌هاي F14 قدرت‌نمايي كند. اگرچه درگير شدن با هواپيماي سوپر استاندارها راحت است اما زماني كه اين هواپيما از فاصله دور (هفت، هشت مايلي) كشتي را مودر هدف قرار مي‌دهد و موشك خود را رها مي‌كند، جنگنده‌اي كه قصد انهدامش را دارد بايد به قدري به جلو پيش‌روي كند كه تا قبل از رها كردن موشك هواپيماي سوپر استاندارد رود نزديك و با آن درگير شود. اگر هواپيماي سوپر استاندارد بتواند تا بندر امام بيايد قطعاً مي‌تواند كشتي‌هاي ما را بزند. براي همين خلبان با كمك رادارهاي زميني كه مكمل جنگنده‌هاي F14 هستند، جلو رفته و قبل رها كردن موشك سوپر استاندارها ، با آن درگير و از طرفي اجازه ندهد اهداف خودي مورد حمله قرار گرفته و همانجا هم به هواپيماي دشمن ضربه بزند.لذا ما به نوعي در حيطه خود كشور عراق در جاهايي كه تحت كنترل راداري دشمن بود به آنها ضربه زديم.

به طور كلي شما نقش نيروي هوايي را در جنگ تحميلي چطور ارزيابي مي‌كنيد؟ به نظر شما تأثير‌گذاري نيروي هوايي در روندجنگ به چه صورتي بوده است؟!

نيروي هوايي نقش بي‌بديلي داشته است. نيروي هوايي از ماه‌ها قبل جنگ در جريان جنگ و تهاجم دشمن بعثي قرار گرفت. اولين شهيد نيروي هوايي در تاريخ چهارم تيرماه 1359 در شملچه به شهادت رسيد. او اهل مراغه بود. با هواپيماي F5 براي شناسايي منطقه مي‌رود و مورد هدف قرار گرفته و شهيد مي‌شود. در 17 شهريور زماني كه عراقي‌ها به مرز‌هاي ما حمله مي‌كنند مثل پاسگاه خان‌ليلي و ميمك در آن شرايط هم وضعيت نيروي زميني چندان مناسب نبود،يعني هنوز مستقر نشده بودند. خود نيروي هوايي هم گرفتاري‌هاي و مشكلاتي داشت. اكثر ژنرال‌هاي نيروي هوايي بازنشسته شده بودند. فرماندهي به دست شهيد فكوري بود، بخشي از خلبان‌ها در دام ضدانقلاب فريب خورده و گرفتار بودند، برخي اسير توطئه‌ها شده بودند. با تمام اين مسائل 17 شهريور1359 فوآنتوم‌هاي ما درگير شده و مواضع عراقي‌ها را مورد اصابت قرار مي‌دهند .هواپيما ي خلبان شهيد علي ايلخاني كه اولين شهيد هواپيماي F4 است مورد اصابت ،ايشان به شهادت مي‌رسد . 19 شهريور، سرگرد شمس بيگي كه فرمانده گردان 31 شكاري در ايرفورت، در همدان بود براي هماهنگي وشناسايي منطقه براي اينكه مشخص كند، ما چگونه مي توانيم از نيروي زميني دفاع وحمايت كنيم. در منطقه دست ايشان در يك هلي‌كوپتر عازم منطقه دسك بوده كه هلي كوپتر مورد هدف قرار مي‌گيرد و به شهادت مي‌رسد.

در 27 شهريور، سيدالاسرا حسين لشكري كه در اولين مأموريتي كه برا ي شناسايي مسلحانه مي‌رود مورد هدف دشمن قرار گرفته اسير مي‌شود. بايد از اولين جاويدالاثر محمد زارع نعمتي هم نام برد كه در همان نيروي هوايي از ماه‌ها قبل، درگير بوده و در واقع عراق به درستي و خيلي حساب شده . براي يك پيروزي برق‌آسا به ما حمله نمود .دشمن تمام خبرنگاران و رسانه‌ها را دعوت كرده بود كه اين پيروزي بزرگش را اطلاع‌رساني كرده ودر سطح جهاني مطلع نمايد و دشمن جشن بگيرد. ولي آن چيزي كه پيروزي بزرگ عراق را به جنگي فرسايشي تبديل كرد ، به لطف الهي ، رهبري امام خميني (ره) ورشادت‌هاي خلبانان نيروي هوايي بود كه عراق فكر مي‌كرد اين خلبانان از پيكره نظام جمهوري اسلامي جدا شدند. در حقيقت خلبانان غيور كشور زماني كه ديدند كشور مورد هجوم بعثي ها قرار گرفته است همه دلخوري‌ها و كدورت‌ها را كنار گذشته از جانشان گذشتند و از كشور دفاع كردند. در انتها بايد بگويم، ما 214 خلبان شهيد داريم كه اين تعداد شهدا 300 درصد نسبت به جمعيت‌شان بيشتر هم است.

77 نفر از اين شهدا در دو ماه اول جنگ شهيد شدند، شهدايي چون شهيد مقيمي، شهيد ناظريان، شهيد تورج بهرام، شهيد بهمن افشان، رامين زنجاني و...

همه اينها مرداني بودند كه در مقابل نيروي هوايي دشمن ايستادند. آنها پيروزي عراق را به يك حركت فرسايشي تبديل كردند. نيروي هوايي نقش برجسته‌اي در تمام جنگ داشت. به ويژه در اواخر جنگ كه عراق سعي مي‌كرد به نقاط مرزي‌ ما حمله كند نيروي هوايي با همه محروميت‌ها ايستادگي خود در كنار ساير نيروها اجزاه نداد دشمن موفق شود.

در حال حاضر نيرو هوايي كشور ما از چه ميزان پيشرفت و قابليت‌هاي دفاعي برخوردار است؟

ما بر مبناي دكترين كه حضرت امام خميني (ره) پس از پيروزي انقلاب اسلامي ترسيم نمودند و خلف صالح‌ ايشان امام خامنه‌اي نيز آن را تأييد كردند، تلاش بسياري مي كنيم در مسير خودكفايي داريم . نيروي هوايي هم بر همين مبنا پايه‌ريزي ، ما ادعا نمي‌كنيم كه در مصاف با هواپيماي دشمن‌مان امريكا مي‌توانيم پيروز شويم يعني اگر كسي چنين ادعايي كند غلو كرده است، ولي اين ادعا را داريم كه مطلوبيت حمله به كشور را براي دشمان‌مان به صفر برسانيم و آنها را به بازدارندگي وادار ‌كنيم. آنها بايد از خودشان بپرسند آيا در عراق موفق شدند؟ آيا در افغانستان موفق شدند؟! در بعضي موارد براي اينكه چهار چريك را از بين ببرند يك فر وند هواپماي شكاري F15 يا F16 بلند مي‌كردند. ما ساز و كارها و كدهاي ژئوپلتيكي خودمان و راهبرد دكترين ارتش خودمان را بر مبناي دفاعي پايه ريزي كرده ايم و قطعاً مي‌توان به جرئت گفت: مطلوبيت حمله به ايران را براي آنها به صفر رسانده‌ايم مگر اينكه ديوانگي كرده و به ايران حمله نمايند. در قاموس اسلام دفاع ، مقدس است وما دنبال متجاوز بوديم .

اگر زماني جنگ شود شما حاضر هستيد در كنار خلبانان جوان حضور پيدا كرده و خدمت نماييد؟

من سرباز هستم، نه تنها من بلكه همه دوستاني كه با آنها در تماس هستم اكثريت خود را مديون اين ملت مي‌دانند و حتي اگر نتوانيم به صورت فكري كمكي كنيم، از قدرت فيزيكي خودمان استفاده مي‌كنيم و در مقابل دشمن مي‌ايستيم.

شما خاطره‌اي از اول مهر 59 يعني آغازين روزهاي جنگ داريد؟

عراق فكر مي‌كرد كه خلبانان نيروي هوايي محل كارشان را رها كرده و برخي دچار كودتاي نافرجام شده‌اند. آنها نمي‌دانستند روزي كه آنها حمله كرده و مي‌خواستند به برتري هوايي برسند، نيروي هوايي به افتخار همراهي شهيد فكوري در اول مهر (23 سپتامبر) به كليه پايگاه‌هاي عراق حمله كرده و در حقيقت اين تدبير نيروي هوايي يك برداشت غلوآميز و مبالغه‌آميزي از نيروي هوايي ايران در دشمن متجلي كرد. براي همين تمام هواپيماهايش را به كشور‌هاي عربي و در مناطق دوردستي چون آچ 3 (H3) برد ، بزرگ‌ترين لطف خداوند اين بود كه ترس را در دل آنها ايجاد كرد.

در مورد شهيد نوژه برايمان بگوييد؟

شهيد نوژه در 28 مرداد سال 1358 در درگيري‌هاي پاوه در ايام ماه مبارك رمضان ودر شب هاي قدر با زبان روزه مورد هجوم دشمن قرار گرفت و در پاوه سقوط و به همراه كابين عقب خلبان شهيد سيد عبدالله موسوي بشيري به شهادت رسيد. پايگاه سوم شكاري همدان هم به نام اين شهيد نامگذاري شد.

كلام آخر

من در اينجا بايد از استاد خودم شهيد اسدالله بربري كه در 18 مهر شهيد شدند ،ياد كنم . حماسه‌هاي فراواني را خلق كردند . در روز 31 شهريور طي يك مأموريت هوايي عراقي‌ها حمله كرده وباند فرودگاه را زدند ، ايشان مي‌خواستند به زمين بنشيند، ايشان با شجاعت خاص هواپيما را روي باندي كه بمباران شده بود نشاند . روز دوم مهر زماني كه ايشان عازم مأموريت براي زدن پايگاه‌هاي عراقي بود، چهار فروند هواپيماي عراقي را ديد كه با مسلسل و با چشم رهگيري ، خودش يكي از اين هواپيماها را مي‌زند. يك فروند ديگر هم توسط كمكش زده شد.ايشان تنها با مسلسل و چهار بمب هواپيماي عراقي را ‌زد . اتفاقاً خلبانش هم اسير شد. شب آمد به خلبان اسير شده گفت: "I shot you "يعني من تو را زدم. دو روز قبل شهادت به پايگاه كركوك كه مستحكم‌ترين پدافند‌ها را دارد، حمله كرد ،‌ موشك تام به طرف مي‌آيد و ايشان موفق مي‌شود موشك تام را ديليت كند( يعني دفع كند ). اما متاسفانه يكي از اين موشك‌ها در كنار هواپيماي ايشان منفجر شده و بيش از 300 تركش كوچك به هواپيماي ايشان برخورد كرده وهواپيما مانند آبكش شده بود. به رغم اين همه حضور و ايثارگري، در 18 مهر روز جمعه با شهيد ابراهيم دل‌حامي در اين مأموريت شهيد شدند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار