بايد دشمنيها را شناخت. مشكل ما اين است. اينكه بنده مسئله بصيرت را براي خواص تكرار ميكنم، به خاطر اين است. گاهي اوقات غفلت ميشود از دشمنيهايي كه با اساس دارد ميشود؛ اينها را حمل ميكنند به مسائل جزئي. ما در صدر مشروطه هم متأسفانه همين معنا را داشتيم. در صدر مشروطه هم علماي بزرگي بودند - كه من اسم نميآورم؛ همه ميشناسيد، معروفند - كه اينها نديدند توطئهاي را كه آن روز غربزدگان و به اصطلاح روشنفكراني كه تحت تأثير غرب بودند، مغلوب تفكرات غرب بودند، طراحي ميكردند؛ توجه نكردند كه حرفهايي كه اينها دارند در مجلس شوراي ملىِ آن زمان ميزنند، يا در مطبوعاتشان مينويسند، مبارزه با اسلام است؛ اين را توجه نكردند، مماشات كردند.
نتيجه اين شد كه كسي كه ميدانست و ميفهميد - مثل مرحوم شيخ فضلالله نوري - جلوي چشم آنها به دار زده شد و اينها حساسيتي پيدا نكردند؛ بعد خود آنهايي هم كه به اين حساسيت اهميت و بها نداده بودند، بعد از شيخ فضلالله مورد تعرض و تطاول و تهتك آنها قرار گرفتند و سيلي آنها را خوردند؛ بعضي جانشان را از دست دادند، بعضي آبرويشان را از دست دادند. اين اشتباهي است كه آنجا انجام گرفت؛ اين اشتباه را ما نبايد انجام بدهيم.
بيانات رهبر انقلاب
در ديدار اعضاي مجلس خبرگان رهبري 88/12/06