دوست دارم اين احساس در كشور گسترش پيدا كند و اهميت سينما براي همه آشكار شود. هر كسي داعيهاي دارد، جهتگيرياي دارد و توقعي دارد؛ اما بالاخره همه بر اين معنا اتفاقنظر داشته باشند كه اين هنر بسيار پيچيده و برجسته سينما، براي كشور يك ضرورت و يك نياز است. آيا در زمينه انعكاس آن معارف ارزشىِ اسلامي - كه من معتقدم در سينماي ما نشان زيادي از آنها وجود ندارد - به آن سازنده فيلم، به آن كارگردان و حتّي به آن بازيگر، كاري انجام گرفته و منعكس نشده است؟! من به خودم نگاه ميكنم، به حوزه علميهمان نگاه ميكنم و به دستگاههاي مديريت فرهنگيمان نگاه ميكنم، ميبينم نه، ما در اين زمينه كمكاري داشتهايم. بنابراين به قول معروف: «هر بلايي كز آسمان آيد/ گرچه بر ديگري قضا باشد/ به زمين نارسيده ميگويد/ خانه انوري كجا باشد.» نميشود رفت سراغ كارگردان و يقه او را گرفت كه شما چرا؟ خب، من يك مقدار وزارت ارشاد را، يك مقدار سازمان تبليغات را، يك مقدار حوزه علميه را، يك مقدار آن كساني كه صاحبان انديشه ديني هستند، همين انديشههاي عرفاني، حكمت متعاليه و اين چيزهايي كه آقايان گفتيد، اينها را مخاطب قرار ميدهم و ميگويم شما براي برخورداري كشور از اين هنر فاخر - كه در اين جمع هست - چه كردهايد؟ «شما» چه كردهايد؟ چنانچه در آن زمينه كاري انجام نگرفته باشد، من از يك كارگردان خيلي توقع نميكنم. هنرمند بااستعدادِ ما كه اثرش يا خالي است يا حداقل نسبت به اين ارزشهاي مورد نظر ما خيلي پُربار نيست، از او توقع نميكنم كه چرا اين اثر آنچناني كه من ميپسندم، نيست. بنابراين من نميتوانم قبول كنم كه آماج اين ناامني، كارگردانهاي ما باشند و اگر چنين واقعيتي وجود داشته باشد، واقعيت نابحق و نابجايي است.
بيانات رهبر انقلاب در ديدار كارگردانان سينما- 23/3/85