پنج تالاب بختگان، تشک، آمل، جازموریان و گاوخونی آب ندارند و خشک شدهاند. معضلی که رئیس سازمان محیطزیست نیز ضمن تأیید آن از تبدیل تالابها به کانون گرد و غبار هشدار میدهد. مسئلهای که طی چند سال گذشته فقط به دادن همین هشدار ختم شده و هیچ برنامهای برای جلوگیری از خشک شدن یا احیای تالابها در نظر گرفته نشده است. البته در این راستا کارشناسان محیطزیست معتقدند این مشکلات به دلیل عدم همکاری سازمانهای وزارت نیرو، جهادکشاورزی و وزارت صنعت و معدن به وجود آمده است و این بخشها هستند که با نداشتن مدیریت زیست بومی منجر به تاراج رفتن منابع آبی و در نتیجه تبدیل تالابها به کانون ریزگردها شدهاند.
هرجا که پای مدیریت منابع آبی بهلنگد، تالابها و دریاچهها هم یکی پس از دیگری خشک میشوند. مهم نیست سالی چند میلیمتر حجم بارندگیهای ثبتی در منطقه باشد؛ همین که صنایع مختلف بدون قاعده از منابع آبی برداشت کنند، کافی است تا فاتحه این ذخایر ارزشمند خوانده شود. معضلی که امروز بهرغم تغییرات اقلیمی، کاهش نزولات آسمانی و افزایش خشکسالی در مناطق مختلف کشور شاهدش هستیم. حالا هم رئیس سازمان حفاظت از محیطزیست با اعلام خشک شدن پنج تالاب بختگان، تشک، آمل، جازموریان و گاوخونی و تبدیل آنها به کانون گرد و غبار آب پاکی افزایش پدیده ریزگردها را روی دست تمام مردم کشور ریخته است.
در این خصوص عیسی کلانتری تأکید میکند: «پنج تالاب کشور آب ندارند؛ چراکه حقآبه آنها گرفته شده و امروزه خشک و به مرکز گرد و غبار تبدیل شدهاند.» وی اضافه میکند: «احیای تالابها جزو سختترین وظایفی است که بر عهده سازمان محیطزیست قرار گرفته است؛ چراکه نیازمند آب است.» رئیس سازمان محیطزیست ادامه میدهد: «متأسفانه حتی شهرهای بزرگ شیراز، کرمان، زابل، اهواز و اصفهان هم بهشدت تهدید میشوند.» وی، میگوید: «قبلاً کارهایی به صورت ناقص انجام شده که امروزه خسارت آنها را میدهیم و متأسفانه برخی از خسارتها هم قابل جبران نیستند.»
مدیریت زیست بومی وجود ندارد
در حال حاضر احیای برخی از تالابها سخت، اما غیر ممکن نیست؛ این را رئیس سازمان محیطزیست در خصوص تالاب زریبار در استان کردستان میگوید و تأکید میکند: «مشکلات دریاچه مریوان با تکنولوژی پیشرفته غیرمکانیکی برطرف و امکان احیای تالاب فراهم میشود.» در حال حاضر دریاچه زریبار با مواد آلی انباشته شده پر شده است. همچنین تالاب انزلی هم که وسعت آن به ۱۶ هزار هکتار میرسد نیز امکان احیای دوباره دارد، اما کمبود اعتبارات به عنوان معضلی برای نجات آن از خشکسالی مطرح میشود. سه سال گذشته این تالاب نیاز به ۴۹ هزار میلیارد تومان داشت که تأمین نشد. تالابهای دیگر هم یا حقآبه دریافت نکردند، یا به علت افزایش سطح نیزارها و عدم تخلیه رسوبات خشک شدند.
در خصوص عدم تخصیص حقآبه که به نظر میرسد به عنوان اصلیترین معضل پیش روی حیات تالابها مطرح است؛ یک کارشناس محیطزیست در گفتوگو با «جوان» میگوید: «نبود مدیریت زیست بومی است که نمیگذارد منابع آبی به تالابها برسد.» حمیدرضا میرزاده اضافه میکند: «مدیریت منابع آبی بر عهده وزارت نیرو است؛ مسئولان این وزارت خانه با اهدا مجوز برداشت بیرویه و غیراصولی به جهادکشاورزی، تولید محصولات را در شرایطی افزایش میدهند که تالابها و زیست بوم کشور روز به روز به سمت بیشتر خشک شدن پیش میروند.»
این دوستدار محیطزیست ادامه میدهد: «در کنار جهادکشاورزی، صنایع و معادن آببر هم با مدیریت سازمان صنعت و معدن کشور مایه حیات را تمام و کمال به تاراج میبرند. اگر بعد از اولویتهای مصرف آب شرب، کشاورزی و صنایع و معادن منابع آبی بماند، در آخر به زیست بوم اختصاص داده میشود.» میرزاده تأکید میکند: «با این تفاسیر مدیریت زیست بومی در بین سازمانهای کشور وجود ندارد و تا وقتی هم این هماهنگی بین سازمانهای وزارت نیرو، جهادکشاورزی و وزارت صنعت و معدن به وجود نیاید، باید شاهد همین وضعیت باشیم.»
مدیران بازنشسته برنامهای برای آینده ندارند
در حالی به گفته کارشناسان؛ استانهای کشور تنها از یک سوم دنیا از میزان بارندگیهای دنیا برخوردار میشوند که در مقابل حجم تبخیر منابع آبی سه برابر است. کارشناس محیطزیست با تأیید مطلب فوق میگوید: «متأسفانه هرکدام از سازمانها به دنبال افزایش عملکرد خودشان هستند. جهادکشاورزی افزایش تولید را رقم میزند، اما نمیداند این کار به چه بهایی انجام میشود و همین خودکفاییهای بیحساب و کتابی که در بخشهای مختلف رقم میخورند در نبود آب به وابستگی شدید تبدیل میشوند.»
میرزاده از عواملی که نمیگذارد صنایع به سمت تصفیه و استفاده مکرر از منابع آبی بروند و جهادکشاورزی هم توجهی به سیستمهای نوین آبیاری توجهی نکنند، بهای کم آب است. وی در این خصوص ادامه میدهد: «تا وقتی برای صنایع و کشاورزان تولید صنعتی و ذخیره منابع آبی صرفه نداشته باشد، همین روال ادامه دارد.» از این رو برای مدیریت زیست بوم، ضرورت اصلاح چرخه اقتصادی کشور است که به شدت نیاز است. این دوستدار محیطزیست اضافه میکند: «با این تفاسیر این بیعرضگی محیطزیست نیست که روز به روز بر تعداد تالابهای خشک شده میافزاید؛ بلکه بها دادن به توسعه ناپایدار است که در همه دولتها دنبال میشود. دلیل این موضوع هم چیزی جز سیستم مدیریت پیر نیست. چراکه این مدیران نهایتاً بازده زمانی کوتاهی را برنامهریزی میکنند و برای آینده دور برنامهای ندارند.»