سرویس ایران جوان آنلاین: سالهاست دولتها برای روی کار آمدن، شعار اشتغال بهخصوص در روستاها و شهرستانها را سر میدهند و بعد از استقرار هم از حمایتهایشان از مشاغل خرد در جهت توسعه بازار کار حرف میزنند. کاری که با اختصاص اعتبارات کلان بر سر زبانها میافتد و با بینتیجه ماندن و سردرگمی بیکاران و کارآفرینان به دست فراموشی سپرده میشود. با این حال همیشه انگشت اتهام قبل از هر چیز به سمت یک مجموعه میچرخد که نه کسی به آن کاری دارد و نه تغییری در شیوه رفتار و تصمیمگیریهایش اتخاذ میشود. بانکها؛ نهادی که حاضر است هر گونه انتقاد و فشار را تحمل کند، اما از سنگاندازیها و کاغذبازیهایش کم نکند. موانعی که باعث اکثر شکستها در طرحهای اشتغالزایی و کارآفرینیها به شمار میآید.
طی روزهای اخیر و با تماسهایی که با روزنامه صورت گرفت، تعدادی از جوانان زنجانی از سخت گیریهای بانکها در پرداخت وامهای اشتغالزایی گله کرده و خواستار رسیدن این خبر به گوش مسئولانی شدند که در رسانهها حاضر شده و از اعتبارات و حمایتهایشان از کارآفرینان حرف میزنند.
به گفته این جوانان، بانکها و قوانین آنها اصلاً چیزی در مورد اشتغال نمیدانند و کار خودشان را میکنند. تعداد ضامنها، سپرده گذاریها، تعهدات و نحوه بازپرداختها طوری است که عملاً به کارآفرین میگوید: «بهتر است قید این پول را بزنی و عطای اشتغالزایی را به لقایش ببخشی.»
حرفهای تلخ و تکراری سخنگو
«متأسفانه بانکهای کلاسیک ما تمایلی به رشد فراگیر ندارند و اصولاً عادت کردهاند پولها و وامهای ۳ هزار و ۴ هزار میلیاردی بدهند.»
این جملهای است که بیشتر مردم آن را شنیده و شاید بارها و بارها هم به انحای گوناگون تکرار کرده باشند. اما وقتی سخنگوی دولت که تا چندی قبل وزارت کار را مدیریت میکرد، گفته باشد خیلی سخت و سنگین است.
مسئولی که در بالاترین رده مدیریتی باید گره گشای مشکلات باشد، خودش به یک داستان سرا تبدیل شده و قصه تکراری نظام بانکی و بیتوجهیها به حمایت از پروژههای اشتغال روستایی را برای مردم میخواند.
خوب است در مورد چند طرح روی زمین مانده صحبت کنیم تا شاید علی ربیعی متوجه شود، مردم و کارآفرینان و بخصوص جوانان بیکار، درد را بهتر از او میشناسند و به دنبال درمان هستند نه حرفهای بینتیجه.
در راستای ایجاد اشتغال در روستاها طی همین سالهای اخیر طرحی مطرح شد که دولت هم ادعا میکرد به شدت برایش مهم است. طرح ایجاد مشاغل سبز که بر اساس بسته سیاستی - اجرایی توسعه اشتغال پایدار دبیرخانه شورای عالی اشتغال مطرح شده بود. طرحی که هیچ کس نفهمید چطور آمد و چطور شکست خورد و اعتباراتش به کجا رفت.
در کنار آن، طرح اشتغالزایی از طریق تأمین مالی خرد هم روی میز قرار گرفت. این طرح هم با هیاهو مطرح و اعلام شد یکی از سیاستهای مهم دولت در توسعه بازار کار محسوب میشود. اما جالب اینکه شکست آن را میتوان در میزان انتقاداتی که از نظام بانکی صورت گرفت، متوجه شد.
جالب اینجاست که هر وقت از طرحهای اشتغالزایی در روستاها صحبت میشود، هدف همه آنها مشترک است که میتوان در توسعه و پایدارسازی کسب و کارهای کوچک در مناطق روستایی از طریق توانمندسازی افراد در قالب گروههای محلی، کاهش نرخ بیکاری، افزایش پایداری کسب و کارهای مرتبط، ایجاد اشتغال برای زنان خانهدار و حمایت از مشاغل خرد و خانگی و... خلاصه کرد.
اما مشخص نیست چرا در میان این همه هدف مشترک هیچ مسئولی از عامل شکستهای مشترک حرفی نمیزند. بانکها که همیشه برای توزیع تسهیلات پا پیش میگذارند، مهمترین و اصلیترین کارشکنان به شمار میآیند.
حال باید به سخنگوی دولت گفت به جای صحبت در مورد طرحهای اشتغالزایی بعدی در مورد برنامههای دولت برای تغییر سیستم و روش حمایتها سخن بگوید. وگرنه این دور باطل همچنان ادامه خواهد داشت و بیکاران و کارآفرینان در همان نقطه اول، علاف میمانند.