جوان آنلاین: ولادیمیر پوتین متولد هفتم اکتبر۱۹۵۲ و رئیسجمهور فعلی روسیه است. او رئیس حزب روسیه واحد از ۱۵آوریل ۲۰۰۸ است. پوتین از سال۱۹۹۹ تاکنون همواره پست ریاست جمهوری یا نخستوزیری روسیه را در اختیار داشته و در سال۲۰۰۰ برای اولین بار به مدت چهار سال رئیسجمهور فدراسیون روسیه شد، سپس بار دیگر در سال ۲۰۰۴ انتخاب شد و تا سال ۲۰۰۸ این سمت را عهدهدار بود. او پس از آن از سال ۲۰۱۲ تاکنون رئیسجمهور روسیه بوده که قرار است تا سال ۲۰۲۴ این سمت را تصدی کند. پوتین در سال۲۰۱۸ حاضر نشد زودتر از موعد اعلام کاندیداتوری کند، با این حال در دسامبر همان سال در دیدار با کهنهسربازان روس از قصد خود برای شرکت در انتخابات خبر داد.
دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین در ۲۷ آذر (۱۸ دسامبر) حضور پوتین در کمیته مرکزی انتخابات این کشور را برای ثبتنام در دور بعدی ریاست جمهوری که در اواسط مارس ۲۰۲۴ (اواخر اسفند ۱۴۰۲) برگزار خواهد شد، تأیید کرد. پوتین مدارک لازم برای ثبتنام به عنوان نامزد ریاست جمهوری را ارائه کرده است. او پیشتر در مراسمی با حضور بیش از ۲۰۰ نفر از شخصیتهای نظامی و افتخارآفرینان روس برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری آتی اعلام آمادگی کرده بود. این بار هم پوتین یک روز پس از اعلام تاریخ برگزاری انتخابات ریاست جمهوری از طرف شورای فدراسیون در اسفند ۱۴۰۲ (اواسط مارس ۲۰۲۴) برنامه انتخاباتی خود را اعلام و ثبتنام کرد.
تدبیر قانون اساسی
دوره فعلی ریاست جمهوری پوتین در هفتم می۲۰۲۴ به پایان میرسد. این پنجمین باری است که ولادیمیر پوتین برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری روسیه نامزد خواهد شد و در صورت پیروزی در این دور از انتخابات، دوره ریاست جمهوریاش تا شش سال دیگر یعنی سال۲۰۳۰ میلادی تمدید خواهد شد. بر اساس یکی از مفاد اصلاحشده قانون اساسی روسیه که در سال۲۰۲۰ انجام شد، محدودیت دوره ریاست جمهوری بدون توجه به دورههای ریاست جمهوری قبلی پوتین اعمال میشود. این به آن معناست که وی میتواند برای دو دوره دیگر در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند. قانون اساسی قبلی به رئیسجمهور روسیه اجازه نمیداد بیش از دو بار در این سمت به صورت متوالی باقی بماند، اما قانون جدید انتخابات ریاستجمهوری روسیه که بعد از همهپرسی درباره اصلاح قانون اساسی به تصویب پارلمان این کشور رسید و پوتین نیز آن را امضا کرد، به او امکان میدهد بدون محدودیت تا سال۲۰۳۶ پست ریاستجمهوری را در دست داشته باشد. پوتین پیش از این گفته است در سال۲۰۲۴ تصمیم خواهد گرفت که آیا بار دیگر برای دورهای جدید رئیسجمهوری روسیه شود یا خیر. مردم روسیه در ژوئیه ۲۰۲۰ به اصلاحات در قانون اساسی روسیه رأی مثبت داده بودند. «شعیب بهمن» کارشناس مسائل روسیه میگوید: «روند تغییر و تحولات در قانون اساسی روسیه، وضعیتی را به وجود خواهد آورد که بر اثر آن سایر گزینهها یعنی گزینه جانشینی پوتین تا حد زیادی کمرنگ میشود و شخص وی همچنان میتواند به عنوان نفر اول و تصمیمگیرنده اصلی در قدرت باقی بماند.»
تداوم حکمرانی
با اصلاح قانون اساسی روسیه، راه برای پوتین به منظور ادامه حکمرانی تا سال ۲۰۳۶ همواره شده است. این مسئله خبر ناخوشایندی برای مخالفان داخلی پوتین و حامیان غربی آنهاست. پوتین به عنوان یک رئیسجمهور مقتدر و اثرگذار برخلاف رویکرد قبلی خود به این جمعبندی رسیده است که اگر قدرت در روسیه در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ به سیاستمدار دیگری برسد، به رغم همه تدابیری که او در چارچوب اصلاحات قانون اساسی اتخاذ کرده تا بتواند همچنان در عرصه سیاست روسیه شخصی تأثیرگذار و تعیینکننده باشد، ممکن است اوضاع در روند مدنظرش جریان پیدا نکند، بنابراین اکنون به این نتیجه رسیده که راهکار مطمئن این است که خود بار دیگر قدرت را در دست گیرد. در مقابل، مخالفان غربگرای پوتین در روسیه به شدت از تداوم ریاست جمهوری پوتین انتقاد میکنند و با متهمکردن وی به حمایت از الیگارشی مالی و سیاسی، خواهان تغییر و چرخش نخبگان از جمله امکان رقابتهای واقعی در عرصه انتخابات ریاست جمهوری روسیه هستند، با این حال به دلیل حمایت غربیها از مخالفان به ویژه الکسی ناوالنی، عملاً آنها جایگاه قابل توجهی نزد مردم روسیه ندارند، ضمن اینکه طبق نظرسنجیها پوتین هنوز از حمایت مردمی قابل توجهی برخوردار است. بر اساس آخرین نظرسنجی مرکز افکارسنجی روسیه، سطح اعتماد مردم این کشور به ولادیمیر پوتین ۵/۷۸ درصد و میزان موافقت فعالیتهای وی از سوی جامعه ۸/۷۵ درصد برآورد شده است. همچنین بر اساس اطلاعات بنیاد «افکار عمومی» روسیه، ۷۰درصد مردم این کشور از نامزدی مجدد پوتین برای انتخابات ریاست جمهوری حمایت میکنند. این عدد در دو سال گذشته و پس از آغاز جنگ در اوکراین افزایش پیدا کرده است.
مسلم است که پوتین به عنوان رئیسجمهور روسیه نقش بسیار مهمی در تحولات این کشور در دو دهه گذشته ایفا کرده و در صورت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آینده و تداوم زمامداری تا سال ۲۰۳۶ انتظار میرود نقش کلیدی خود را تا آن زمان در وسیعترین کشور جهان ایفا کند. با توجه به تداوم جنگ بین روسیه و اوکراین و تحریمهای گسترده و بیسابقه غرب علیه روسیه، پوتین توانسته است تا حد زیادی مشکلات روسیه را مهار کند. به رغم مواجهه روسیه با معضلات ناشی از کمبود نیروی کار، تورم و نرخهای بالای بهره، اما موفقیت مسکو در زیر بار نرفتن سقف قیمت تعیینشده غربیها برای نفت روسیه و نیز گسترش روابط اقتصادی و تجاری با شرق، به تثبیت وضعیت اقتصادی و نیز بهبود رشد اقتصادی این کشور منجر شده است.
نگاه به غرب
ولادیمیر پوتین، روز یکشنبه ۲۶ آذر (۱۷ دسامبر) در سخنانی بیسابقه به اشتباه بودن خوشبینی و اعتماد به غرب و اینکه روسیه با غرب اختلافی ندارد، اذعان کرد. او گفت: به اشتباه فکر میکردم بین روسیه و غرب هیچ اختلاف نظر و درگیریای وجود نخواهد داشت و جهان تغییر کرده است. اذعان رئیسجمهور روسیه به خوشبینی به غرب و اشتباهبودن این نگرش با توجه به تحولات دوره پساجنگ سرد و اقدامات غرب علیه روسیه در چند دهه اخیر معنا پیدا میکند. روسیه به عنوان کشور جانشین شوروی در دهه ۱۹۹۰ در دوره زمامداری بوریس یلتسین رویکرد خوشبینانه و مبتنی بر حسننیت را در قبال غرب اتخاذ کرد و حتی مقامات ارشد روسیه بر این باور بودند میتوانند به نهادهای غربی و اروپایی بپیوندند، با این حال این نگاه خوشبینانه با توجه به اقدامات و رویکرد خصمانه غرب به ویژه تلاش ناتو برای گسترش به سوی شرق و به عضویت درآوردن کشورهای شرق و مرکز اروپا که قبلاً عضو پیمان ورشو بودند به تدریج تغییر کرد. در مرحله بعد ناتو به سرکردگی امریکا تلاش آشکاری برای عضویت کشورهای حوزه خارج نزدیک روسیه به خصوص اوکراین و گرجستان در این سازمان نظامی غربی صورت داد که به معنای تلاش برای مهار روسیه بود و همین امر واکنش شدید مسکو را برانگیخت. در واقع ریشه دو جنگ یعنی جنگ روسیه و گرجستان در سال ۲۰۰۸ و جنگ روسیه و اوکراین از فوریه ۲۰۲۲ تاکنون درباره همین مسئله است. رویکرد خصمانه ناتو و ادامه تلاش آن برای پیشروی به سوی شرق باعث شده است روسیه در استراتژی امنیت ملی خود، ناتو را به عنوان تهدیدی برای امنیت ملی روسیه تلقی کند. از دیدگاه واشینگتن، جنگ اوکراین فرصتی طلایی برای تضعیف روسیه و پوتین و کاهش مشروعیت و در نهایت کنار رفتن وی از قدرت به وجود آورده است. امریکا در اسناد بالادستی خود همواره از روسیه به عنوان رقیب و قدرت تجدیدنظرطلب یاد کرده است. منظور واشینگتن از این اصطلاح، خواسته مسکو برای تغییر نظم جهانی با توجه به تحولات ماهوی در سیاست و اقتصاد بینالمللی و نیز دادن اختیارات و نقش بیشتر به سازمان ملل برای حلوفصل مناقشات منطقهای و بینالمللی است. ایالاتمتحده که از افزایش مدام قدرت و نفوذ منطقهای و بینالمللی روسیه نگران است، تمام تلاش خود را برای ارائه چهرهای تهدیدآفرین از این قدرت اوراسیایی صورت داده است که میتوان آن را به طور خلاصه روسیههراسی نامید.