جوان آنلاین: طرح هوشمندسازی پلیس در بدنه اجتماعی در حالی مطرح است که عمده سازوکارهای انتظامی همچنان به شیوه سنتی در جریان است، از همینرو با بروز پدیدههای نوظهور جهت کاهش امنیت اجتماعی ضرورت دارد سازوکارهای لازم از سوی همه ساختارهای قانونی برای هوشمندسازی پلیس صورت گیرد.
از دورترین نقطه مرز تا قلب پایتخت عملکرد مأموران پلیس بیش از کارکنان هر سازمان و نهاد دیگری در معرض داوری مردم قرار دارد. آنچه خواسته عمومی است چیزی جز احساس امنیت نیست. با این حال احساس امنیت در گرو تولید امنیت است که بخش مهمی از آن وظیفه ذاتی فرمانده انتظامی کشور است. فردی که در خیابان هدف زورگیری قرار میگیرد ناامنی را تجربه و احساس ناامنی را به دیگران هم منتقل میکند. وقتی مأموران پلیس در پاسگاههای مرزی سیستان و بلوچستان به شهادت میرسند یا شمار شهدای پلیس در جریان درگیری با مخلان امنیت افزایش پیدا میکند، روشن میشود تقویت، بدنه انتظامی کشور باید مورد توجه قرار گیرد. بخش مهمی از این تقویت، عملکرد پلیس در مواجهه با تهدیدها را شامل میشود. تهدیدهایی که مأموران به دلیل عدم آموزش کافی توان مقابله با آن را ندارند برای همین جانشان به راحتی در معرض خطر قرار میگیرد. انتشار گزارشهایی درباره شهادت مأموران پلیس هنگام تعقیب و گریز حکایت از این موضوع دارد. وقتی یک سرباز به عنوان راننده راهی چنان مأموریت پرخطری میشود، روشن است که عدم مهارت کافی او این امکان را ایجاد میکند که خودرو در جریان عملیات حساس واژگون و جان سرنشینان به خطر بیفتد، از همینرو تقویت و آموزش در بدنه انتظامی و به کارگیری نیروهای آموزشدیده متناسب با مأموریتهای محول شده هم میتواند فرصت ارتکاب جرم را کاهش دهد و هم به تولید و احساس امنیت کمک کند.
پلیس هوشمند
بخش دیگر موضوع، حمایتهای مادی و قانونی از فرماندهی انتظامی است که باید به سوی پلیس هوشمند متناسب با آنچه در جوامع پیشرفته وجود دارد، حرکت کند. وقتی داعش موفق میشود از مرزهای امنیتی عبور کند و خودش را به ساختمان مجلس برساند یا در مراکز زیارتی عملیاتهای موفق داشته باشد متوجه میشویم که حفرههای امنیتی بسیاری در این چرخه وجود دارد. حفرههایی که سالهای زیادی است مجرمان و مخلان امنیت از آن عبور و جامعه را برای مردم ناامن میکنند.
اقتدار نیروهای مسلح
محسن آصفری، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی درباره ضرورت حمایت از پلیس در مواجهه با تهدیدهای موجود، خصوصاً در استان سیستان و بلوچستان به «جوان» میگوید: «جریان تروریستی فعال است و با توجه به شکستهایی که صهیونیستها از کشور ما میخورند و اقتداری که نیروهای مسلح ما از خودشان نشان دادهاند، جریانهای تروریستی جرئت رویارویی با نیروهای مسلح ما را ندارند برای همین دست به اقدامهای تروریستی کور میزنند. اینکه آنها جایی کمین کنند و خودروی پلیس را به رگبار ببندند کار شاقی نکردهاند، اگر جرئت دارند بیایند و در خط حمله مقابل پلیس ما قرار بگیرند. این اقدامها بیشتر عملیات کور است که یک پاسگاه را شبانه به رگبار میبندند. این موضوعها نشاندهنده توانمندی جریان تروریستی نیست، بلکه نشان از عجرشان دارد که جرئت رویارویی ندارند.»
تقویت مرزها
وی با اشاره به ضرورت تقویت مرزهای کشور میگوید: «مشکل ما مرزهاست که باید مرزهایمان را مستحکم کنیم. مثلاً پاکستان مرز خود با افغانستان را با دیوار مستحکم و آن را به امکانات انفجاری مسلح کرده، به طوری که تردد از آن امکان ندارد، اما در کشور ما کمتر به این موضوع توجه شده که باید مرزهایمان را بهگونهای مستحکم کنیم که کسی نتواند به راحتی از آن عبور کند. باید در این زمینه هزینه کنیم و مدیریت داشته باشیم. همینطور در شهرها باید پلیس هوشمند وجود داشته باشد، بهگونهای که با کوچکترین ترددهای خلاف یا رفت و آمد مشکوک پلیس بتواند آن را کنترل کند و این مشکلات تا زمانی که مرزهایمان را مستحکم نکنیم و پلیس مجهز به سیستم هوشمند نباشد، وجود دارد. در حال حاضر ممکن است یک نفر در پایتخت باعث ناامنی شود و به شهر یا استان دیگری برود و بعداً کشف شود، در حالی که اگر در همه شهرها و روستاها سیستم هوشمند وجود داشته باشد هم میتوانیم آمار سرقت را کنترل کنیم و هم دیگر شاهد بروز ناامنیها نباشیم.»
با سرباز نمیشود از مرزها مراقبت کرد
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس با تأکید بر تقویت و تجهیز پلیس عنوان میکند: «پلیس باید تقویت و تجهیز شود، اما اینکه صرفاً بیاییم و چند سرباز را برای نگهدار مرزها بگذاریم، نمیشود گفت امنیت ایجاد کردهایم. سرباز به تنهایی نمیتواند به اندازه کادر آموزشدیده انجام وظیفه کند، از همینرو نیروهای توانمند باید در مرزها مستقر شوند. دستگاهای امنیتی باید اعتبارهای لازم و آموزشهای لازم را داشته باشند که سرباز حرفهای تربیت شود، به طوری که شاهد چنین عملیاتهایی نباشیم. همچنین توافق امنیتی با کشورهای همسایه برای تعقیب مجرمان باید مورد توجه قرار گیرد.»
بیتوجهی به تدبیر
آصفری درباره اقدامهای مجلس شورای اسلامی برای موضوعهای مورد اشاره هم میگوید: «مجلس همه ساله بودجه و اعتبار لازم را در اختیار ستاد کل نیروها قرار میدهد که برای تأمین نیروها و تجهیزات انتظامی هم صرف میشود. مجلس در حد توان خود هر کاری از دستش بربیاید، انجام میدهد. با این حال نیاز به این دارد که تدبیر بیشتری در این حوزه اندیشیده شود. بودجه در اختیارشان گذاشته میشود، اما همهاش بحث بودجه نیست، بحث تربیت و آموش درست نیروهای انتظامی است. بخشی از آن استفاده از نیروهای کادری است، به جای آن از سرباز استفاده میشود. بنابراین تدبیر و برنامهریزی هم باید در کنار بودجه باشد. وقتی مرز را رها میکنیم یا در اختیار سربازان میگذاریم، یا نیروی امنیتی میخواهد متهم فراری را از شهری به شهر دیگر منتقل کند بدون اسکورت و امکانات انجام میشود، این موضوع بیتدبیری را نشان میدهد و از این بیتدبیریها استفاده سوء میشود.»
قانون استفاده از سلاح
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس با مخالفت درباره ضرورت بازنگری قانون استفاده از سلاح هم میگوید: «مأموری که به جای زدن لاستیک، فرد را هدف قرار میدهد، آموزش بهکاریگیری سلاح را درست طی نکرده، چراکه این فرد لاستیک را نشانه میر ود، اما فرد را هدف قرار میدهد. نمیشود گفت که مشکل از قانون بهکارگیری سلاح است. ما در قانون بهکارگیری سلاح هیچ منعی نداریم. وقتی هم فرد مسلح مقابل نیروی انتظامی قرار میگیرد اگر پلیس مقابل او ایستادگی کند هیچ دادگاهی نمیتواند بگوید چرا با اسلحه ایستادهای، اما وقتی به جای اینکه لاستیک را بزند فرد را میزند، مشکل قانون بهکارگیری سلاح نیست، بلکه این عدم آموزش دیدن و ناتوانی مأمور است.» آصفری در پاسخ به این پرسش که وقتی مأمور پلیس بخواهد سه تیر هوایی شلیک کند و همزمان فرمان ایست بدهد و بعد به سمت لاستیک یا پایین تنه متهم شلیک کند، فرصت فرار متهم در همان زمان محدود فراهم میشود هم میگوید: «این فرضیه را نمیپذیرم.»