محمود احمدينژاد در سفرهاي استاني سال ۹۲ نشان داده است كه تا زمان انتخابات آينده، برنامههاي تبليغاتي خود را براي ارتقاي جايگاه كانديداي موردنظرش دنبال ميكند.
اين رفتارها طي مدت اخير بارها مورد انتقاد دلسوزان نظام جمهوري اسلامي و ملت ايران قرار گرفته است؛ از آن جهت كه مبناي سفرهاي استاني بر اساس اهداف عدالتطلبانه بود نه بر پايه تبليغات انتخاباتي كه اكنون زير چتر شعارهاي تهديدآميز برنامهريزي ميشود.
سفرهاي استاني ۹۲، سكانسهايي از يك فيلم تبليغاتي
سفرهاي استاني دولت به سمنان و خوزستان و سفر به قم براي افتتاح چند پروژه عمراني در سال ۹۲ بيشتر از آنكه در راستاي تحقق عدالت باشد، شبيه سكانسهايي از يك فيلم تبليغاتي بود كه به چند گوشه آن اشاره ميشود: احمدي نژاد وارد ميشود، مشايي پشت سر او يا در كنار اوست، احمدي نژاد پرچم را به دست مشايي ميسپارد، تقديم چفيه به احمدينژاد و مشايي، دعوت از مشايي براي سخنراني، تشويق مشايي توسط يك عده خاص و خلاصه ساير سكانسهايي كه همگي نشاندهنده حمايت احمدي نژاد از مشايي براي انتخابات يازدهم رياست جمهوري است.
اما به برخي از سناريوهايي كه براي اجراي اين نمايش، نگارش يافته و توسط احمدي نژاد ابراز شده نيز بد نيست دقت كنيم: «به من پيغام دادهاند اگر رويت را زياد كني پدرت را درمي آوريم»، «شما عددي نيستيد، گوشهاي از پروندههايتان را بالا بزنيم ديگر جايي بين ملت نخواهيد داشت»، «برخي از آوردن نام ايران نگران هستند»، «هرجا ديديد وارد شديم تا كاري بكنيم و سر و صداها بالا رفت، بدانيد كه حق و عدالتي در حال احيا است»، «هزاران احمدي نژاد فداي يك قطره عدالت و يك موي سر مردم ايران»، «عدهاي تمايل دارند مملكت در چنگ آنها باشد»، «ردصلاحيتها به دليل وجود انسانهاي كجفهم است»، «عدهاي دوزار در جيب مردم ميگذاريم جيغ ميزنند ولي همانها هزاران ميليارد تومان را ميبرند.»
انتقادات ملت از تبليغات انتخاباتي آقاي رئيسجمهور اين حركات و سخنان كه نشاندهنده تلاش احمدي نژاد براي تخريب ديگران و سوءاستفاده از سفرهاي استاني در مسير انتخابات ۹۲ است، انتقادات زيادي را در بين مسئولان، نخبگان و مردم به دنبال داشته است. استفاده ناصحيح از بيتالمال و رفتارهاي ناشايست البته از نگاه ملت و مردم هر استان خارج نبوده است؛ آنچنان كه با دقت در تصاوير استقبال مردمي به هنگام سفرهاي استاني اخير رئيسجمهور به راحتي ميتوان كاهش آشكار جمعيت نسبت به سفرهاي استاني دولت نهم و سالهاي قبل را مشاهده كرد كه اين نوعي انتقاد ملت از تبليغات انتخاباتي آقاي رئيسجمهور محسوب ميشود.
وقت شناسي و تحليل صحيح از اوضاع فعلي با اين اوضاع آنچه در اين شرايط ميتواند براي آقاي رئيسجمهور مفيد واقع شود، وقتشناسي و توجه به اين واقعيت است كه هر سخن جايي و هر نكته مكاني دارد. تحليل صحيح از اوضاع فعلي و استفاده از مشاوران عاقل ميتواند رئيسجمهور را به مسير صداقت و مردمداري دولت نهم بازگرداند؛ دولتي كه رئيس آن ميدانست در سفرهاي استاني بايد به دنبال عدالت بود نه تبليغات، دولتي كه رئيس آن اثبات خود و اطرافيانش را در نفي ديگران نميديد. احمدينژاد براي رسيدن به آرزوهايي كه براي آينده دارد نيز چارهاي غير از بازگشت به احمدينژاد سال ۸۴ ندارد. رئيسجمهور حتي اگر مسائلي در مورد ديگران ميداند كه افشاي آنها را تكليفي براي خود ميپندارد بايد به اين نكته نيز واقف باشد كه جاي گفتن اين حرفها در ميان مردم نيست و بازگويي آنها در سفرهاي استاني راه به جايي نميبرد غير از اختلافافكني ميان مردم و مسئولان كه البته نتيجه نهايي آن عدم اعتماد به شخص رئيسجمهور است؛ آنگونه كه بعد از اظهارنظر احمدينژاد درباره ليست ۳۰۰ نفره مفسدان اقتصادي كه ظاهراً فقط در تصورات رئيسجمهور نقش بسته بود، اعتماد عمومي از وي تا حدود زيادي سلب شد.
بنابراين رئيسجمهور و تيم انتخاباتياش اگر تا زمان انتخابات ۹۲ با رفتارهاي معقول و منطقي در مسير جلب اعتماد عمومي و منافع ملي حركت كنند، اين موضوع هم به نفع آنان و هم به نفع كشور است و در غير اين صورت ملت با هوشياري و پشتيباني از ولايت فقيه اجازه كجروي را به آنان نخواهد داد.