کد خبر: 1144101
تاریخ انتشار: ۱۶ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۲:۱۱
در گفت‌و‌گوی «جوان» با نویسنده کتاب «شرح الف خمیده» مطرح شد
داستان زندگی حضرت فاطمه (س) و وقایعی که پس از شهادت رسول اعظم (ص) بر ایشان گذشت، همواره محل بحث و بررسی محدثان، مورخان، علمای سیره و نویسندگان بوده و است. از پربسامدترین وقایع و مباحثی که در این زمینه وجود دارند، بحث غصب فدک، اتفاقات منجر به شهادت ودیعه رسول‌الله (ص) در بین مسلمانان و کتمان حق وصایت و ولایت بلافصل امیرالمؤمنین (ع) بر امت پس از رسول‌الله (ص) است. پرداختن به وقایع آن روزگار با استناد به نقل تواریخ و روایات معتبر به دور از هر گونه تعصب جاهلی و علاقه‌مندی کورکورانه مسئله بسیار مهمی است. لیلا مهدوی، نویسنده کتاب «شرح الف خمیده» که از سوی انتشارات کتابستان معرفت منتشر شده، سعی کرده است در این کتاب با استفاده از فرم و تکنیک خاصی به مسائل آن ایام در قالب داستان بپردازد. «جوان» با وی درباره چگونگی استفاده از عناصر فرمی و دراماتیک در روایت یک ماجرای تاریخی بدون تحریف حقایق و نیز مشکلات تألیف یک اثر با محوریت زندگی معصومین (ع) گفتگو کرده است.
مصطفی شاه‌کرمی

 


محتوای شرح الف خمیده با دیگر آثار شما از منظر‌های مختلف، تفاوت دارد، چطور شد به فکر تألیف این کتاب متفاوت افتادید؟
بله این اثر متفاوت است، چون فضای کلی ذهن من داستان و رمان است. شرح الف خمیده روایت داستانی از زندگی حضرت صدیقه طاهره (س) است. واقعیت این است که من خیلی دوست داشتم یک کاری برای حضرت زهرا (س) انجام دهم. از طرفی انتشارات کتابستان به من پیشنهاد کرد در مورد بحث جنگ خیبر و ماجرای فدک و اتفاقات پس از آن یک اثری را بنویسم، ولی متأسفانه از آنجا که به لحاظ داستانی ما خیلی منابع مفصل و متنوعی در اختیار نداریم که بتوانیم یک رمان از آن بنویسیم یا از آن یک داستان بلند تألیف کنیم، من خودم به ویراستار داستانی انتشارات کتابستان پیشنهادی را مطرح کردم مبنی بر اینکه اگر امکان داشته باشد سراغ روایت داستانی حضرت فاطمه (س) برویم. انگار راه و مسیری به من نشان دادند، چون قبل از نوشتن این کتاب اصلاً بلد نبودم که روایت‌گونه بنویسم و آن را تجربه نکرده بودم و مسیر به گونه‌ای طی شد که نتیجه آن کتاب شرح الف خمیده است.

شرح الف خمیده به چه بازه زمانی از زندگی حضرت صدیقه طاهره (س) می‌پردازد؟
این کتاب از تولد حضرت زهرا (س) شروع می‌شود و با دوران شهادت و خاکسپاری شبانه و پنهانی ایشان خاتمه پیدا می‌کند و در ۳۱ فصل مجزا که هر کدام به بخش‌ها و وقایع متنوعی از زندگی ایشان می‌پردازد، تألیف شده است.

برای روایت این محتوای خاص چه فرمی را انتخاب کردید؟
فرم نوشتاری کتاب بر اساس روایت اول شخص و با سه راوی طراحی و تألیف شده است. راوی اول کتاب حضرت خدیجه (س) هستند. راوی بخش دوم قصه حضرت زهرا (س) هستند و راوی بخش پایانی قصه شامل دوران پس از رحلت پیامبر (ص) تا انتهای داستان اسما بنت عمیس است.

علت انتخاب فرم روایت اول شخص برای این کتاب چه بود؟
واقعیت این است که من وقتی شروع به روایت قصه کردم، ابتدا با فرم روایی دانای کل نوشتم، بعد اول سوم‌شخص محدود و بعد سوم‌شخص هدف نوشتم که در هر کدام از آن‌ها سه راوی متفاوت داشتم. بعد دوباره به فرم دانای کل برگشتم و به دلیل اینکه این فرم نمی‌توانست موضوع را پوشش دهد، دوباره روایت انفرادی را انتخاب کردم و به خاطر حساسیت‌هایی که در مورد روایت خود معصوم وجود دارد، نمی‌خواستم خود خانم روایت کنند. برای بار سوم دوباره کار جلو نرفت و انگار همه چیز قفل شده بود. این در حالی بود که من تمام وقت و انرژی‌ام را برای آن گذاشته بودم تا اینکه یک استخاره‌ای کردم و با چند نفر از استادان برای آنچه در ذهنم بود، مشورت کردم که خوشبختانه هم جواب استخاره خوب آمد و هم مشورت‌ها کارگر افتاد. در واقع من در نظر داشتم خود حضرت زهرا (س) راوی باشند، از ابتدا تا پایان اثر، منتها یک اشکالاتی در فرم به وجود می‌آمد، چون روایت کردن ایشان درباره برخی وقایع خاص (مثل سخن گفتن ایشان با مادرشان زمانی که در بطن ایشان بوده) اگر چه مورد تصدیق همه مسلمانان است، اما حضرات معصومین (ع) فرموده‌اند، جوری ما را روایت کنید که باورپذیر باشد (فرازمینی و ماورایی نباشد). از طرفی دیگر اگر شهادت و تولد را خود ایشان روایت می‌کردند، ممکن بود فضای قصه برای برخی مخاطبان به فضای سوررئال برود، برای همین به سمت دو راوی دیگر یعنی حضرت خدیجه (س) و اسما بنت عمیس هم رفتم و نهایتاً نتیجه این شد که قسمت اعظم داستان را خود خانم حضرت زهرا (س) روایت می‌کنند و جا‌های دیگر را مادر ایشان و اسما بنت عمیس روایتگری می‌کنند. احساس می‌کنم این یک مسیری بود که خودشان به من نشان دادند، چون من قبل از این اثر از منتقدان روایت اول شخص معصوم بودم تا اینکه این اتفاق برای خودم افتاد.

قاعدتاً الان دیگر نباید جزو منتقدان روایت اول شخص معصوم باشید، آیا برای منتقدان فعلی این فرم روایی استدلالی هم دارید؟
البته، الان برخلاف گذشته برای این کار استدلال فرمی هم دارم، به هر حال وقتی ما این زبان حال‌ها را می‌خوانیم، بسیاری از آن‌ها مستند و معتبر هستند، ضمن اینکه به هر حال تاریخ را یک نفر وقتی نوشته آن تخیل از زبان آن نفر و افراد مختلفی که مورخ بودند یا اگر اسم آن را گزارش بگذاریم، مداخله داشته است و هیچ گریزی از این واقعه نیست و ما هر چقدر هم بخواهیم از چنین کاری اجتناب کنیم، نهایتاً مجبوریم از بیرون یک چیزی را بگیریم و در ذهن‌مان پردازش کنیم و آن را بنویسیم. این اتفاق بار‌ها و بار‌ها در تاریخ رخ داده است و تمام تلاشم این بود اسنادی که از آن‌ها یاد می‌کنم، معتبر باشند و حتی برخی از آن‌ها خیلی اوقات به نفع درام من بود، اما به دلیل غیرمعتبر یا مستندبودن آن‌ها را حذف می‌کردم. به همین علت حجم داستان هم خیلی زیاد نیست، در حالی که در مورد داستان زندگی حضرت فاطمه (س) حرف‌های زیادی وجود دارد، اما حساسیت‌های مستندنگاری وقایع این داستان و درام برای من به حدی بود که گاهی درام قصه را فدای سندیت و اعتبار یک اتفاق می‌کردم تا لطمه‌ای به روح اسنادی وقایع کتاب شرح الف خمیده وارد نشود.

آیا گمان می‌کنید با این تعابیر می‌توانیم کتاب شرح الف خمیده را مستند داستانی قلمداد کنیم!
بله، من در ابتدای کتاب شرح الف خمیده در همین مورد توضیحاتی نوشته و در آنجا قید کرده‌ام که این اثر روایتی داستان‌گونه است و به قول دوستان در همان ابتدا تکلیف خودم و مخاطب را روشن کردم. آنجا نوشتم که اثر حاضر روایتی داستان‌گونه و پژوهش‌محور در مورد زندگی حضرت صدیقه طاهره (س) است که بر اساس قرآن کریم و منابع متقدم و متأخر از میان کتب معتبر شیعه و سنی به رشته تحریر درآمده است. در مورد منابع و مآخذ کتاب هم باید این نکته را تذکر دهم که همه اسامی این منابع در پایان کتاب ذکر شده‌اند.

عنصر زنانگی به دلیل اینکه محور اصلی داستان کتاب حضرت زهرا (س) هستند و همچنین وجود دو راوی دیگر کتاب حضرت خدیجه (س) و اسما بنت عمیس که آن‌ها هم زن هستند، برای مخاطب امری معلوم و البته لابد است، به همین علل وجه زنانگی این اثر بیشتر می‌شود. آیا در این کار عمدی وجود داشته یا حسب اتفاق و بدون تدبیر ابتدایی شکل گرفته است؟
هنگامی که پیرنگ پژوهش‌های اولیه صورت‌گرفته برای این کتاب را نگاه می‌کردم، هم کسانی که می‌توانستند سهم بیشتری از خط سیر این داستان را روایت کنند، مدنظرم بود و هم آن عنصر زنانگی که شما به آن اشاره کردید. خیلی طبیعی است که هر نویسنده‌ای در آثارش روی نقاطی که قدرت بیشتری دارد، مانور می‌دهد و کتاب قبلی‌ام (نشان حسن) عناصر زنانگی داشت، یعنی هم از منظر زنانه و هم مسائل زنان، رگ و پی زیادی داشت و پررنگ‌تر از وجوه دیگرش بود، کما اینکه داستانی هم که الان در دست دارم، باز هم از نوع زنانه‌نویسی محسوب می‌شود، کنار هم گذاشتن این دو مسئله و هم امکان راویان-، چون برای من راویان در درجه اول اهمیت هستند- و هم اینکه فضای داستان را به عنوان یک زن دوست داشتم، همه دست به دست هم می‌دهند تا زنانه بنویسم، چون می‌خواستم از منظر یک بانو، از منظر یک زن تمام و کمال که بهترین زن عالم است، چیزی بنویسم که برای زن مسلمان ایرانی باورپذیر و قابل الگو گرفتن باشد. ما می‌دانیم که دلیل خلقت حضرت زهرا (س) هستند{اشاره به حدیث قدسی مشهوری که خطاب به پیامبر اعظم (ص) بیان می‌کند: «یا احمد لولاک لما خلقت الافلاک و لولا علی لما خلقتک و لولا فاطمه لما خلقتکما»،‌ای احمد اگر تو نبودی افلاک را خلق نمی‌کردم و اگر علی نبود تو را خلق نمی‌کردم و اگر فاطمه نبود شما دو نفر را خلق نمی‌کردم. } ولی به هر حال به عنوان پیشوا و سرمشق ما باید یک نگاهی به ایشان داشته باشیم و به همین علت زنانه نوشتن برای من خیلی مهم بود. دومین دلیل هم همان امکان راویان دیگر بود که حجم خیلی بیشتری از این سیر داستانی مربوط به وقایع حضرت فاطمه (س) را می‌توانستند پوشش بدهند.

آیا عنصر خیال و نویسنده هم در این اثر ساری و جاری است یا نه؟
من همان ابتدا به ویراستار گفتم که اگر من یک جا‌هایی احساسی نوشتم، این همه عرض ارادت من به ساحت حضرت زهرا (س) ست و این‌ها را حفظ کنید و سعی نکنید با حذف آن‌ها اثر را به قصه رئالیستی تبدیل کنید. الان هم احساس می‌کنم که اگر هزار بار دیگر هم فرصت نوشتن این کتاب را داشته باشم، همچنان سبک و فرمم را همین فرم انتخاب می‌کنم، چون نوشتن این کتاب از مهرماه امسال تا اوایل دی ماه سال جاری طول کشید، ولی فکر کردن، آزمون و خطا و پژوهش آن خیلی بیشتر زمان برده است، در واقع در نمایشگاه کتاب سال گذشته من با آقای حقی، رئیس انتشارات کتابستان معرفت مشورت می‌کردم و از آنجا که ایشان در حوزه روایت و حدیث کارشناس هستند، با دقت و وسواس زیادی منابع را پیدا می‌کردم و مدام در حال مطالعه و تفکر در مورد فرم روایی کتاب بودم و به جرئت می‌توانم بگویم انرژی‌ای که برای کتاب شرح الف خمیده گذاشتم، چندین برابر کتاب قبلی‌ام «نشان حُسن» بود. هر چند نشان حسن هم تاریخ بود و چیزی از فضای بیرون به آن اضافه نکردم ولی داستان و تخیل داشت. شرح الف خمیده به جز یک رشته باریکی از کلماتی که این روایات را به هم پیوند می‌دهد، هیچ تخیل دیگری در آن وجود ندارد.

چه ملاحظاتی باعث اتخاذ چنین رویکرد یا تدبیری از جانب شما شد؟
ما با یک تاریخی مواجه نیستیم که از همه ابعاد ماجرا صحبت شده باشد و یک جا‌هایی تاریخ سکوت کرده ولی منطق حکم می‌کند تا یک حرفی زده شود، مثلاً یک تصور غلطی که از ائمه (ع) وجود دارد این است که انگار روی یک تخته نشسته‌اند و در حال امامت و هدایت مردم هستند و نه شغلی دارند و نه پوشاک و غذایی می‌خواهند! تاریخی که ما داریم تاریخی است که روایت‌ها را گفته یا همه چیز را خیلی کلی گفته است، اما وقتی آن را در زبان داستان می‌آوریم، نمی‌توانیم پرش داشته باشیم و ناگزیریم که یک خط روایی یا بستری را تعریف کنیم که کمترین مداخله را در روایت‌ها داشته باشد و البته این روایت‌ها در آن قالب نشینند که به نظر من کار بسیار سختی است. از یک طرف ملاحظات بیرونی وجود دارد. از طرف دیگر ملاحظات خودم که مثلاً اگر یک کلمه از زبان معصوم بخواهم بگویم، برای من خط قرمز است. این‌ها در کنار این نکته که نمی‌توانیم ذرات روایات را به مثابه یک مخلوط ناهمگن بیاوریم و باید که یک خط وصل باریکی بین آن‌ها وجود داشته باشد و آن خط وصل همان نسخ تسبیحی است که گفتم، من به عنوان نویسنده نقش آن را ایفا کرده‌ام. تخیل در شرح الف خمیده در همین حد بوده است و در هیچ کدام از روایت‌ها تخیل به معنای واقعی آن وجود ندارد.

آیا این روایت زنانه کتاب آنقدر جذابیت دارد که خواننده نگاه جنسیتی به آن نداشته باشد؟
به نظر من این اثر چنین شاخصه‌ای را دارد، چون اولاً طیف مخاطب اولیه این اثر مخاطب عامی است که دغدغه مذهبی دارد. داستان من منظر درون دینی است نه برون‌دینی و ارجاعاتی که من می‌دهم برای مخاطب مسلمان است، چون اگر قرار بود منظر برون‌دینی داشته باشد، لازم بود از خلقت حضرت رسول (ص) حرف بزنیم و تاریخ بنویسیم. من احساس می‌کنم چه مخاطب زن و چه مخاطب مرد در مورد حضرت زهرا (س) دغدغه دارند و مایل به دانستن اطلاعات بیشتری در مورد ایشان هستند. با توجه به بازخوردی که من از چند مخاطب متفاوت کتاب گرفتم و اتفاقاً همه آن‌ها آقا هم بودند و همچنین در جلسه رونمایی و نقد کتاب که همه آن‌ها هم آقا بودند، کتاب آن‌ها را جذب کرده بود، البته نمی‌توانم برای پاسخ به این سؤال استدلالی بیاورم، اما از سر تجربه باید عرض کنم که برآیند چند هفته اخیر از بین مخاطبان اثر نشان می‌دهد شرح الف خمیده برای همه مخاطبان جذابیت داشته است، البته زنانه نوشتن و بررسی مسائل زنان در داستان زنان در ادبیات ما یک سبک نسبتاً نویی هست که الان به نسبت گذشته با توجه بیشتری در حال پیش رفتن است و تفاوتی بین مخاطب آن وجود ندارد. امیدوارم که این اثر هم جزو همین آثار باشد.

امتیاز این اثر در مقایسه با دیگر آثاری که سعی در معرفی شخصیت حضرت زهرا (س) دارند، چیست؟
من شرح الف خمیده را نوع بسط داده‌شده‌ای از کتاب کشتی پهلوگرفته استاد شجاعی‌طباطبایی می‌دانم، چون اثر ایشان فرم داستان‌گونه ندارد، ضمن اینکه من از دریچه ادبیات به زندگی حضرت زهرا (س) پرداختم ولی آثار مشابه دیگر از منظر علمی و تاریخی. شرح الف خمیده برای کسانی که در مورد حضرت فاطمه (س) شناختی ندارند و می‌خواهند ایشان را بشناسند، احساس می‌کنم که کتاب خوبی است، هر چند صد‌ها کتاب دیگر بهتر از این اثر در رابطه با شخصیت صدیقه طاهره (س) هم نوشته شود، باز هم کافی نیست، اما برای آشنایی یک مسلمانی که جزئیاتی در مورد ایشان را می‌داند و حتی مسلمان هم نباشد، ممکن است جذب کتاب بشود، چون روی فرم و نثر خیلی دقت کردم و انرژی گذاشتم تا حجم وسیع‌تری از مخاطب را در بر بگیرد، اما همه این‌ها ادعای من است و باید ببینیم در تجربه چه اتفاقی می‌افتد، البته من در این اثر هیچ کدام از شخصیت‌های دوران زندگی حضرت زهرا (س) را قضاوت نکردم ولی در مورد وقایع تاریخی که در موردشان یقین وجود دارد، منابع و مآخذ آن‌ها (مانند قرآن، تاریخ طبری، تاریخ کامل، شرح نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید، الغدیر، طبقات الکبری، تاریخ سیاسی اسلام تألیف حسن ابراهیم حسن و ده‌ها نمونه دیگر) را بدون کم و کاست، ذکر کرده‌ام.

اگر قرار باشد چند مورد از محاسن کتاب شرح الف خمیده بگویید، آن‌ها کدامند؟
اولین حسن این اثر وفای به تاریخ، رعایت اصول تاریخ و خط تاریخی کامل است و من سعی کردم نثر کتاب برای مخاطب عام روان و به دور از هر گونه تکلف و ادبی نوشتن باشد. سعی کردم واقع‌گرایانه بنویسم و همان نخ داستانی که قبلاً عرض کردم برای جلوگیری از تکه‌تکه شدن روایات و کم کردن جذابیت داستان وجود داشته باشد، به شکلی که به اصل روایت و داستان آسیب نزند که این مورد اخیر انرژی زیادی از من گرفت، البته همه این‌ها در حد ادعای من است و بستگی به نظر مخاطبان محترم دارد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار