به گزارش جوان آنلاین به نقل از فارس، سردار عبدالحسین رحیمی در عملیات بیت المقدس جانشین عملیاتی فرماندهی تیپ ۴۱ثارالله کرمان بود.
بهمناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر پای صحبت این رزمنده هشت سال دفاع مقدس نشستم که ماحصل این گفتوگو را در اینجا میخوانید:
سردار رحیمی صحبت خود را اینگونه شروع میکند: در ابتدای جنگ بهدلیل نا بهسامانی ارتش، نیروهای مسلح و قوام پیدا نکردن سپاه و بسیج، عراق توانست قسمتی از خاک ایران را به تصرف خود در آورد.
وی عنوان کرد: بهتدریج در مقابل این تجاوز، نیروهای مردمی و سپاه شکل گرفتند و با عملیاتهای ایضایی با هدایت افرادی مانند شهید چمران، مقام معظم رهبری و دیگر مسؤولان کشور توانستند جلوی تجاوز دشمن را بگیرند.
سردار رحیمی ابراز داشت: نیروهای عراقی، تا نزدیکیهای اهواز آمده بودند و منطقه حمیدیه و سوسنگرد را تصرف کرده بودند و قصد تصرف اهواز را داشتند که با تلاشها و پایمردیهای رزمندگان و ملت قهرمان ایران موفق نشندد و محاسباتی که در این زمینه انجام داده بودند درست از آب در نیامد، زیرا اطلاع درستی از مردم و رهبری امام راحل نداشتند و امام راحل با مدیریت خود توانست سیل عظیم مردم مشتاق را راهی جبهههای جنگ کند و مدیریت جنگ را به دست گرفتند.
وی ادامه داد: در زمان جنگ تحمیلی بنیصدر رئیسجمهور کشور بود که با بیتدبیری و شاید هم، خیانت موجب گستاختر شدن عراق شد و بعد از عزل بنیصدر امام راحل خود مسؤولیت کل قوا را بر عهده گرفتند و عملیاتهایی مانند حصر آبادان، بستان، طریقالقدس با کمک ارتش و سپاه پایهگذاری شد.
رحیمی عنوان کرد: بعد از عزل بنیصدر شهید صیاد شیرازی و سردار رضایی، بنا را در جنگ تحمیلی بر همکاری گذاشتند و میخواستند با اجرای عملیاتی بهعنوان کربلا بتوانند دشمن متجاوز را از خاک ایران بیرون کنند.
سردار رحیمی با اشاره به اینکه اولین عملیات موفق ما بستان بود، گفت: در زمان جنگ تحمیلی ما هنوز لشکر نبودیم بلکه تیپ ۴۱ ثارالله استان کرمان بودیم که با دو گردان در عملیات کربلای یک و بعد از آن با چهار گردان در عملیات فتحالمبین حضور موفقیت آمیزی داشتیم.
تعقیب دشمن در تنگه ابوغریب توسط سردار سلیمانی و جمعی از فرماندهان
سردار رحیمی یک خاطره از عملیات فتحالمبین یادش آمد که آن را اینگونه نقل میکند: بعد از اینکه عملیات فتحالمبین به پایان رسید و عراق عقبنشینی کرد، سردار سلیمانی و تعدادی از فرماندهان در تعقیب دشمن بعثی در جاده تنگه ابوغریب بودند که ماشین سردار سلیمانی روی مین رفت و خدا در آن زمان لطف کرد و حاجقاسم زخمی شدند اما از بین ما نرفت.
وی ادامه داد: در عملیات فتحالمبین شوش، دزفول و دیگر مناطقی آزاد شده بود و تنها خرمشهر هنوز در اختیار عراقیها بود و آنها میدانستند خرمشهر یک شهر استراتژیک است و صدام گفته بود که «اگر خرمشهر را آزاد کردید من کلید شهر بصره را به شما میدهم».
جانشین عملیاتی تیپ ۴۱ ثارالله استان کرمان در عملیات بیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر افزود: دشمن میدانست ما در خرمشهر عملیات خواهیم کرد و به همین دلیل شروع به آمادهسازی و تقویت نیروهای خود در خرمشهر کرد و در طول نوار مرزی اهواز تا خرمشهر فعالیتهای گستردهای انجام میداد تا ما نتوانیم عملیات موفقی داشته باشیم.
سردار رحیمی ابراز داشت: شهید حسن باقری در آن زمان مسؤول اطلاعات سپاه بود و اشراف اطلاعاتی خوبی داشت و بعد از عملیات فتحالمبین نشستی با فرماندهان برگزار کرد و در آنجا گفته بودند«نیروها استراحت کنند و خوب آماده شدند عملیات آزادسازی خرمشهر را شروع میکنیم» .
وی گفت: شهید حسن باقری میگفت «اگر ما به دشمن فرصت دهیم دیگر خرمشهر را نمیتوانیم آزاد کنیم» و قرار شد لشکرها و تیپها از جمله تیپ ۴۱ ثارالله کرمان آماده عملیات برای آزادسازی خرمشهر شوند و ۴۰ روز بعد از عملیات فتحالمبین به ما ابلاغ کردند برای شناسایی منطقه خرمشهر و آزادسازی آن آماده شویم.
عملیات بیتالمقدس یکی از عملیات پیچیده هشت سال دفاع مقدس بود
این رزمنده دفاع مقدس با اشاره به اینکه عملیات بیتالمقدس یک عملیات بسیار پیچیدهای بود و دشمن تصور نمیکرد ما این عملیات را با این میزان موفقیت انجام دهیم ، گفت: برای اجرای این عملیات طرحهای فریبی اجرا کردیم و توانستیم دشمن را در روزهای اول غافلگیر کنیم و به هدف خود برسیم.
سردار رحیمی خاطرنشان کرد: برای آزادسازی خرمشهر سه قرارگاه طریقالقدس، فتح و نصر وارد عملیات شدند و تصمیم بر این بود که برای آزادسازی خرمشهر از کارون عبور کنیم و دشمن شاید اصلا فکرش را هم نمیکرد ما از کارون برای رسیدن به خرمشهر عبور کنیم .
وی افزود: تیپ ۴۱ ثارالله کرمان در این عملیات عضوی از قرارگاه فتح بود و در ابتدا قرار بر این بود که تیپ ۴۱ ثارالله کرمان از منطقه کارون عبور کند و ما حتی شناسایی انجام دادیم اما به دلایلی تدبیر این شد ما به طرف اهواز برویم و در حمیدیه و منطقه فرسیه و شمال کرخه عملیاتی را آنجا طرحریزی و انجام دهیم.
سردار رحیمی ادامه داد: به سمت حمیدیه رفتیم و در اردوگاهی در آنجا مستقر شدیم و در منطقه فرسیه خطی را به ما دادند و قرار شد اطلاعات و عملیات تیپ ثارالله، عملیات شناسایی دو معبر سید جابر و دوکوهه را انجام دهد و در اینجا ما با تیپ ذوالفقار ارتش همکاری میکردیم و برای انجام عملیات با هم ادغام شدیم.
دشمن فریب سپاه را خورد
وی تصریح کرد: بر اساس طرح فریبی که سپاه در نظر گرفته بود و تصور خود عراق هم این بود که ما از منطقه شمال اهواز یعنی جاده اهواز خرمشهر برای بازپس گرفتن خرمشهر اقدام خواهیم کرد و به همین دلیل عراق قویترین نیروهای خود یعنی لشکر ۵ و ۶ زرهی را در جاده اهواز خرمشهر مستقر کرد و دشمن تصور نمیکرد، سپاه از کارون عبور کند و بتواند به دل دشمن بزند و با نقشههای خود دشمن را فریب دهیم و به هدف خود برسیم.
جانشین عملیاتی تیپ ۴۱ ثارالله استان کرمان در عملیات بیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر گفت: ثیپ۴۱ ثارالله کرمان به فرماندهی شهید سلیمانی با شش گردان طراحی عملیاتی برای فریب دشمن را انجام داد و برای انجام این عملیات دو گردان از تیپ ذوالفقار ارتش به ما ملحق شدند.
سردار رحیمی بیان کرد: ۱۰ اردیبهشت سال ۱۳۶۱ عملیات را با رمز«یا علیبن ابیطالب (ع)»شروع کردیم و در ابتدا توانستیم با طراحی که شهید سلیمانی و نیروهایی که آنجا بودند ازجمله شهید عربنژاد و شهید حمید ایرانمنش که مشهور به حمید چریک، شهید سعیدغلامی، شهید ابوسعید و ... در اولین شب عملیات به هدفهای خود که شکستن خط و رسیدن به خط دوم بود، برسیم، اما به دلایلی یگانهایی که سمت راست و چپ ما بودند آنها نتوانستند از کرخه عبور کنند و عبور ناموفقی داشتند و تنها تیپ ثارالله موفق شد خط را بگیرد و به دلیل درگیریها مجبور بودیم از یک طرف دفاع کنیم و روز دوم توانستیم دفع حمله کنیم و از طرفی هم قرارگاه به ما فشار میآورد مقاومت کنید تا لشکرها و یگانها بتوانند با موفقیت از کارون عبور کنند و به اهدافشان برسند.
وی تاکید کرد: یکی از اهداف عملیاتی فریبی که ما انجام دادیم این بود که دشمن تصور کند این محور اصلی است و همه تلاش خود را میکردیم که دشمن نیروهای قوی خود را در اینجا مستقر کند و از پشت غافلگیر شود و نیروها بتوانند از کارون عبور و به اهداف خود برسند.
عقبنشینی گسترده نیروهای عراقی حاصل مقاومت تیپ ثارالله
رحیمی اضافه کرد: با مقاومتهایی که تیپ ثارالله انجام داد لشکر ۵ و ۶ زمانی احساس کردند نیروهای ما از کارون عبور کردند و میخواهند عقبه آنها را ببندند عقبنشینی کردند و این عقبنشینی بسیار گسترده بود یعنی کل منطقه شمالی دست عراق بود همه را تخلیه کرد.
جانشین عملیاتی تیپ ۴۱ثارالله دوران دفاع مقدس اظهار داشت: دشمن زمانی که در حال عقبنشینی بود، همراه با سردار سلیمانی و بچههای اطلاعات دنبال عراقیها راه افتادیم ببینیم آخرین نقطهای که دشمن ایستاده و یا میخواهد بایستد کجاست و تعقیب دشمن تا نزدیکی جبهه طلائیه ادامه داشت و منطقه صاف بود و به دلیل گرمای ظهر سراب دیده میشد و ما نمیتوانستیم دشمن را بهدرستی ببینیم.
وی اضافه کرد: سردار سلیمانی جایی که حدس میزد که دشمن در آنجا استقرار یافته ماشینها که یکی از آنها مربوط به بچههای اطلاعات و دیگری قرارگاه بود را نگه داشت و بالای ماشین رفت و با دوربین نگاه کرد و از دور چیزهایی دید و گفت احتمالا دشمن همینجا است و ما هم یکییکی بالای ماشین دوربین انداختیم، دیدیم حد و حدودی دشمن همانجا است، دفعه آخر حاج قاسم رفت دوباره بالای ماشین منطقه را نگاه کند گفت «بچهها سوار شوید برویم، پرسیدیم چی شده؟ گفت «فکر کنم شلیک کردند» در همین حین که ما سوار ماشین شدیم و به سرعت حرکت کردیم، یک گلوله پشت ماشین ما خورد و سقف ماشین را برد و چند نفر از بچهها که پشت نشسته بودند سرهای آنها زخمی شد. اگر کمی دیرتر حرکت کرده بودیم گلوله به خود ماشین میخورد.
سردار رحیمی به بخش دیگری از آن روزها اشاره کرد و خاطرنشان کرد: از قرارگاه آمدند به ما گفتند همین امشب باید عملیات انجام دهید سردار سلیمانی گفتند «بچهها از صبح تا کنون عملیات انجام دادند، زخمی و شهید شدهاند و خسته هستند ونیرو هم نداریم» اما در نشستی که در قرارگاه با حضور فرماندهان برگزار شد، آنها گفتند اگر شما امشب این عملیات را انجام ندهید، فردا همین تانکها با تعداد بیشتری مجددا پاتک خواهند زد و اگر خط شما بشکند و جاده خرمشهر را بگیرند عملیات با شکست مواجه میشود و همه ما قانع شدیم که با هر توانی که داریم امشب عملیات انجام دهیم و تانکهایی که در دست هستند را منهدم کنیم.
لطف خدا بود که خرمشهر آزاد شد
وی ادامه داد: یک شب در گردان یک و دو خونینشهر تصمیمگیری شد هر نیرویی که در تیپ میتوانست تفنگ به دست بگیرد به آنها تفنگ، نارنجک،آرپیجی و ... دادیم و با همه توان آماده عملیات شدیم و با لطف الهی توانستیم آن شب بین ۳۷ تا ۴۰ تانک دشمن را منهدم کنیم و دشمن غافلگیر شد و همین عملیات موفق سبب شد خطر حمله احتمالی دشمن از بین برود و توانستیم خط و دژ کوشک را حفظ کنیم.
این یادگار دفاع مقدس ابراز داشت: عراقیها روی دیوارهای خرمشهر نوشته بودند «آمدهایم اینجا بمانیم » اما به لطف خدا توانستیم خرمشهر را بعد از سه سال اسارت آزاد کنیم و نیروهای بعثی را با خفت و خواری از شهر بیرون کنیم و همه این موفقیتها به لطف خدا بود.