به گزارش جوان آنلاین به نقل از جهان نیوز، یکی از مسائلی که از سالهای گذشته در آموزش و پرورش تبدیل به یک بحران شده، موضوع برجسته شدن و توجه به برخی رشتهها و علوم است. به گونهای که آموزش رشتههای فنی و مهارتی با وجود اهمیت بسیار زیاد آن در جامعه، به اندازه کافی مورد توجه قرار نمیگیرد.
رهبر انقلاب در دیدار اردیبهشت ماه با معلمان فرمودند: «الان نسبت این آموزشهای عمومی که در دبیرستانهای ما رایج است، با آموزش فنی وحرفهای آیا نسبت متعادلی است؟ بنده چقدر در دورانهای گذشته راجع به آموزشهای فنیوحرفهای سفارش کردم! خب حالا ایشان گفتند که یک مقداری افزایش پیدا کرده، اما باید نسبت، یک نسبت متعادلی باشد. یا مثلاً آیا نیروی کارِ ماهر در نظام آموزشی ما پرورش پیدا میکند؟ مهارت در کار، به انواع خدمات لازم، در تولید و در امثال اینها. خب آموزشوپرورش باید فکر اینها را بکند».
در این زمینه، به چند نکته باید توجه کرد:
یک: یک جامعه برای پیشرفت خود، به رشتهها و همچنین مهارتهای گوناگون نیاز دارد. از طرفی انسانها هر کدام دارای ظرفیت و استعداد هستند که میتوانند برای بخشی از نیازهای جامعه، مثمر ثمر باشند.
دو: به طور کلی، مسیر فعلی دبیرستانهای ما یک مسیری است به سمت دانشگاه. یعنی یک دانش آموز از همان دبستان و دبیرستان برای دانشگاهی شدن تربیت میشود. این در حالی است که اساساً ما این همه نیاز به افراد دانشگاهی نداریم.
یکی از نشانهها این است که بسیاری از جوانان با انتخاب اشتباه و پس از رفتن به دانشگاه و مأیوس شدن از آینده رشتههایی که در آن تحصیل کرده اند، به دلیل نبود بازار کار، نبود علاقه و استعداد یا هر دلیل دیگر، اساساً مسیرهای دیگری را برای آینده شغلی خود بر میگزینند.
سه: اگر همه دانش آموزان مسیر دانشگاهی شدن و دوری کردن از آموزشهای فنی و حرفهای را دنبال کنند، هم هزینه زیادی به دولت و خانوادهها تحمیل میشود و هم اینکه عمر برخی از آنها تباه خواهد شد. آن هزینهها نیز به سرانجام نمیرسد.
چهار: بسیاری از دانش آموزان در زمینههای مهارتی و فنی، استعداد فوق العادهای دارند؛ اما نبود امکانات کافی در مدارس، افکار غلط والدین و تحمیل آن بر دانش آموزان، اطلاعات غلط دادن از سوی برخی معلمان، چشم و هم چشمی و ... موجب میشود که استعداد دانش آموزان هدر رفته و نبوغ و خلاقیت آنها نادیده گرفته شود.
پنج: بسیاری از دانش آموزان استعداد و علاقه خاصی به برخی گرایشها و آموزشهای فنی و حرفهای دارند و اگر از همان کودکی این استعداد آنها به درستی دنبال شود و آنها را در گیر و دار فرمولها و حفظ کردنیها غیر نافع معطل نکنند، در جوانی و بزرگسالی میتوانند آینده شغلی خود را تضمین کنند و دیگر اینگونه نمیشود که منتظر دولت بمانند تا برایشان شغل ایجاد کند. اینگونه نمیشود که این همه افراد کارشناسی و کارشناسی ارشد بیکار، معترض و ناامید در کشور داشته باشیم!
شش: برخی از دانش آموزان نمرات پایینی در دروسی نظیر ریاضی، فیزیک، شیمی و مانند اینها دارند و علاقهای هم به آنها ندارند، اما وقتی علاقه و ذوق آنها را در امور فنی و مهارتی دنبال میکنیم، در مییابیم که برای خود، نخبهای هستند. اگر این افراد در بستری مناسب پرورش یابند، حتی میتوانند به مخترعانی بزرگ تبدیل شوند.
هفت: هنر آموزش و پرورش باید این باشد که کاری کند که در جامعه، منابع انسانی به طور صحیح توزیع شود. مقدمه این کار، توزیع مناسب آموزشی در مدارس و استعداد سنجی مناسب است. هر چند که این کار نیاز به مقدمات و مراحل خاصی دارد و باید همراه با کار کارشناسی همه جانبه صورت گیرد.
هشت: نکته پایانی اینکه خداوند استعدادهای متراکمی را در وجود انسانها قرار داده است. پیغمبر اکرم میفرمایند: «اَلنَّاسُ مَعَادِنُ کَمَعَادِنِ اَلذَّهَبِ وَ اَلْفِضَّةِ»، مردم، معادنی همچون معادن طلا و نقرهاند. (من لا یحضره الفقیه، جلد۴، صفحه۳۸۰)
بنابراین، سعی کنیم تا جایی که میتوانیم قدر این معادن و آنچه که در درون آنهاست را بدانیم.