کد خبر: 1177108
تاریخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۰:۲۰
حکومت و شهادت، هیچ یک هدف قیام سیدالشهدا (ع) نبود
یک سؤال اساسی پیرامون نهضت امام حسین (ع) این است: هدف قیام سیدالشهدا (ع) «شهادت» بود یا «حکومت»؟! اندکی بررسی نشان می‌دهد این بحث اصلاً تازه نیست
روح‌الله شمسی‌کوشکی

یک سؤال اساسی پیرامون نهضت امام حسین (ع) این است: هدف قیام سیدالشهدا (ع) «شهادت» بود یا «حکومت»؟! اندکی بررسی نشان می‌دهد این بحث اصلاً تازه نیست. این همان بحث قدیمی کتاب جنجالی «شهید جاوید» پیش از انقلاب است که علمای قم را هم دو دسته کرده بود و حتی بسیار قدیمی‌تر از آن در کتب شیخ مفید و شیخ طوسی هم ردپایی از این مسئله وجود دارد. جالب آنکه مقام معظم رهبری در خرداد۱۳۷۴ در خطبه‌های نماز جمعه به این سؤال پاسخ داده‌اند. ایشان معتقدند هدف قیام سیدالشهدا (ع) نه رسیدن به «حکومت» بود و نه رسیدن به «شهادت»! این‌ها نهایتاً «نتیجه» قیام است نه «هدف». ایشان می‌گویند: این فرض که امام بار دیگر حکومت علوی را درست کند با توجه به شواهد تاریخی، منتفی است و نیز این فرض که امام قیام کرده باشد که صرفاً برود تا شهید شود و رضایت خدا را جلب کند هم منتفی است! پس هدف چه بود؟ هدف قیام حضرت این بود که امام یک پیام بزرگ به کل تاریخ برساند و آن اینکه هر زمان فردی مثل یزید بر مسلمین حاکم شد، بر همه واجب است که علیه او قیام کنند، ولو بدانند به شهادت می‌رسند و بدانند خانواده‌شان هم به اسارت می‌رود (چنانکه امام حسین (ع) هم همه این را می‌دانست) تا اینگونه نسبت به این انحراف از اصل اسلام، آگاهی تاریخی ایجاد شود.
سپس آیت‌الله خامنه‌ای این روایت را نیز از خود سیدالشهدا (ع) را به عنوان شاهد ذکر می‌کنند: «مَنْ رَأى سُلْطاناً جائِراً مُسْتَحِلاًّ لِحُرُمِ اللهِ...» (هرکس سلطان جائری را ببیند که علناً حرام خدا را حلال، عهد‌های الهی را نقض، با سنت رسول الله (ص) مخالفت، با بندگان خدا با ظلم و گناه تعامل می‌کند و در برابر او با قول و فعلش تغییری ایجاد نکند، پس حقش است که در جهنم همنشین او باشد).
بدون هیچ شک و تردیدی سیدالشهدا (ع) قبل از قیام خود از جزئیات شهادت خود آگاه بود. ایشان با علم به شهادت خود به سمت مکه و سپس کوفه و کربلا رفت، همانطور که امیرالمؤمنین (ع) با علم به شهادت خود به محراب مسجد کوفه عزیمت کرد. امام حسین (ع) نه تنها قبل از قیام، بلکه از کودکی و نوجوانی، از زمان، مکان و چگونگی شهادت خود و یارانش آگاه بود! بار‌ها پیامبر (ص)، پدر، مادر و برادر بزرگوارش او را از نحوه شهادتش باخبر کرده بودند و روایات در این زمینه متواتر معنوی است! خود امام هم در مکه به محمد حنفیه گفته بود: پیامبر (ص) را در خواب دیده‌ام که به من فرمود: «اُخْرُجْ فَإِنَّ اللّهَ قَدْ شاءَ اَنْ یراک قَتیلا... إِنَّ اللّهَ قَدْ شاءَ أَنْ یریهُنَّ سَبایا». قیام کن! خدا دوست دارد تو را کشته و خانواده‌ات را اسیر ببیند! ایشان به محمد حنفیه گفته بود که در مکه نمی‌مانم تا یزید با کشتن من در مکه، حرمت سرزمین مقدس را نشکند و همه این نکات (به ضمیمه مباحث مربوط به «علم امام») دلالت بر این دارد که امام کاملاً آگاه به سرنوشت خویش بود، اما این آگاهی امام از شهادت خود مانع این نبود که امام به حق شرعی حاکمیت خود تأکید نکند و آن اصل پیش‌گفته را برای تاریخ باید مشخص می‌کرد!) لذا در نامه خود خطاب به سران کوفه فرمود: انّی أحقّ بهذا الامر حکومت لقرابتی برسول الله».
بحث دیگر در همین راستا این است که آیا سیدالشهدا (ع) «قیام» کرد یا «خروج»؟! منظور پرسش‌کنندگان از «قیام» براندازی مسلحانه و منظورشان از «خروج» این است که:، چون امام حاضر به بیعت با یزید نبود، جانش در خطر بود و برای امنیت جانی‌اش از مدینه فرار کرد! خب با آن مبنایی که گفتیم، پاسخ به این سؤال هم معلوم می‌شود: وقتی امام از ابتدا می‌دانست که در کربلا شهید می‌شود، دیگر فرار به هدف حفظ جان معنا ندارد، همانطور که سفر با اهل و عیالش هم بی‌معنا می‌شود! از طرف دیگر، وقتی امام از شهادتش آگاه است و می‌داند براندازی اتفاق نمی‌افتد، بحث قیام به هدف براندازی مسلحانه هم بی‌معنا می‌شود. نتیجه آنکه امام نه فرار کرد و نه قیام براندازانه مسلحانه بلکه همان نظر رهبر معظم انقلاب. امام «قیام به تکلیف» کرد و تکلیف امام هم همان بود که ذکر شد، یعنی حضرت به مردم آن زمان و کل تاریخ این پیام را برساند که در برابر حاکمی مثل یزید باید قیام کرد، ولو اینکه به قیمت جان امام زمان و جان انسان‌ها تمام شود تا برای همه معلوم شود که چنین حکومتی اسلامی نیست، از این رو امام به دعوت کوفیان لبیک گفت. آنجا که امام در گفتگو با محمد حنفیه بحث امنیت جانی را مطرح می‌کند، به این دلیل است که ظاهراً حضرت نمی‌خواهد در ابتدا ابن‌حنفیه را از عاقبت خودش آگاه کند!
نکته بعد اینکه اساساً هیچ دو گانه‌ای بین «خروج» و «قیام» وجود ندارد! چون خروج اعم از قیام است. از لحاظ لغوی، «خَرَجَ» وقتی با «علی» متعدی می‌شود به معنای تمرّد و قیام است و در سایر موارد، این قرائن هستند که معنا در محل را مشخص می‌کنند. نکته دیگر اینکه برخی افراد معتقدند حرکت امام حسین (ع) «خَرَجَ مِن» (خروج از بیعت) بوده است و نه «خَرَجَ علی» (قیام) که این حرف هم غلط است! چون «خرج من» وقتی به کار برده می‌شود که کسی قبلش به جایی داخل شده و حالا می‌خواهد از آنجا خارج شود.
در حالی که سیدالشهدا (ع) اساساً داخل در بیعت یزید نشده بود که حالا بخواهد خارج شود. به نظر می‌رسد برخی از این افراد می‌خواهند چهره‌ای مثل عبدالله‌بن‌عمر و عبدالله‌بن‌زبیر و عبدالرحمن‌بن‌ابوبکر، از امام حسین (ع) بسازند. این چند نفر هم با یزید بیعت نکردند و به گوشه‌ای خزیدند و اتفاقاً هرازگاهی نامه‌ای به یزید می‌نوشتند و او را نهی از منکر هم می‌کردند. تحریف‌گران هم می‌خواهند بگویند امام حسین (ع) نیز می‌خواست بیعت نکند و برای حفظ جانش فرار کند و برود در گوشه‌ای بنشیند و هرازگاهی نهی از منکری بکند. این در حالی است که دقیقاً همین پیشنهاد را عبدالله‌بن‌عمر به حضرت داد و حضرت با خشم فرمود: افّ لهذا الکلام. به راستی آدمی که می‌خواهد فرار کند، به سمت مکه (مرکز اجتماع مسلمین و آن هم در موسم حج) می‌رود؟ به سمت شهر بزرگ کوفه می‌رود؟ آدمی که می‌خواهد فقط حکومت را نهی از منکر کند، می‌رود در گوشه‌ای فقط خطاب به «حکومت» «مکاتبه» می‌کند نه که برود با «مردم» «مخاطبه» کند، نامه رد و بدل کند، سفیر بفرستد، مردم را تحریک کند. امام می‌خواست یزید نباشد! نه که یزید باشد و صرفاً با او بیعت نکند و نهی از منکرش کند. امام با اساس حکومت نامشروع یزید مشکل داشت. با نظم اجتماعی و سیاسی حاکم بر جامعه یزیدی مشکل داشت. امام می‌گفت: مجموعه مسلمین نباید زیر یوغ کسی مثل یزید باشند، نه که فقط من نباشم و با او بیعت نکنم. او به مسلمین زمان خود و همه زمان‌ها می‌خواست بگوید: نباید کسی مثل یزید هیچ وقت حاکم بر شما شود، ولو اینکه برای رسوا کردنش جان بدهید. فکر می‌کنید که مستکبران عالم با کدام «حسین» (ع) بیشتر راه می‌آیند؟ حسین فراری یا حسین قائم؟!

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر