تنش بین ایالات متحده و حوثیها در دریای سرخ رو به افزایش است. ۳۱ دسامبر، قایقهای کوچک حوثیها در تلاش برای حمله به یک کشتی تجاری با پاسخ بالگردهای نیروی دریایی امریکا مواجه شدند و به آنها شلیک کردند. نیروهای امریکایی نیز در مقابل به تیراندازی پاسخ دادند و سه قایق حوثیها را غرق کردند و ۱۰ خدمه را کشتند. نهم ژانویه، حوثیها یکی از بزرگترین حملات خود را در دریای سرخ صورت دادند که شامل ۱۸ پهپاد، دو موشک کروز ضدکشتی و یک موشک بالستیک ضدکشتی بود که نیروهای امریکایی و انگلیسی آنها را رهگیری کردند. از اواسط نوامبر، حوثیها بیش از ۲۰ حمله به کشتیهای تجاری در دریای سرخ- تنگه راهبردی که ۱۵ درصد تجارت جهانی از مسیر آن صورت میگیرد- انجام دادهاند. حوثیها با توصیف حملات خود به عنوان پاسخی به جنگ اسرائیل و حماس، موشکها و پهپادها را به سمت جنوب اسرائیل شلیک کردهاند. در این بین، حملات دریای سرخ برخی از شرکتهای کشتیرانی را مجبور کرده است تا به طور موقت حرکت از مسیر کانال سوئز را متوقف کنند. البته این حملات هنوز به اختلال قابلتوجهی در تجارت جهانی منجر نشده است، اما در درازمدت، افزایش هزینههای حملونقل، احتمالاً قیمت نفت و هزینه کالاهای مصرفی را در سراسر جهان افزایش میدهد. بیم از پیامدهای این حملات بر تجارت جهانی باعث شده ایالات متحده برای پاسخ نظامی تحت فشار قابلتوجهی قرار گیرد به همین دلیل، واشینگتن شرکای بینالمللی خود را گرد آورده و در اواسط دسامبر یک ابتکار چندملیتی را با هدف حفاظت از کشتیهای تجاری در دریای سرخ آغاز کرده است. اما ایالات متحده باید به جای حملات تلافیجویانه، به رویکرد دیپلماتیک روی آورد. اگرچه حوثیها به تازگی به عناوین روزنامههای بینالمللی تبدیل شدهاند، اما آنها دو دهه است که ایالات متحده و شرکای خلیجفارس را به چالش میکشند. استفاده از زور علیه حوثیها در گذشته، چه از جانب رژیم علی عبدالله صالح، رئیسجمهور سابق و چه با تلاش عربستان برای بازگرداندن دولتی که حوثیها در اواسط دهه ۲۰۱۰ سرنگون کردند، صرفاً باعث شده این گروه تواناییهای نظامی خود را ارتقا بخشد و در قالب یک جنبش مقاومت قهرمان، مشروعیت خود را در داخل کشور تقویت کند. جنبش حوثیها از دهه ۱۹۹۰ آغاز شد. گروهی که آن زمان خود را انصارالله مینامیدند، شروع به مقاومت در برابر تبلیغ وهابیت سعودی و تأکید بر هویت زیدی و اعمال مذهبی در سراسر یمن کردند. در واکنش به رشد روزافزون جنبش از آغاز سال ۲۰۰۴، دولت صالح شش دور جنگ بیرحمانه را آغاز کرد و رهبر کاریزماتیک این گروه، حسین بدرالدین الحوثی را کشت. اما این تلاشهای نظامی در ریشهکن کردن جنبش ناکام ماند. در عوض، انصارالله طرفداران جدیدی پیدا کرد و اعضای خانواده بنیانگذاران خود را به عنوان رهبران خود ثبت کرد.
تمایلی برای همراهی با امریکا وجود ندارد
بازیگران بینالمللی باید به حملات حوثیها پاسخ دهند. این اقدام هم برای حفظ مسیر کشتیرانی دریای سرخ و هم برای جلوگیری از تشدید بیشتر در منطقه مهم است. اما ایالات متحده با مجموعهای از گزینههای بد و بدتر برای چگونگی انجام این کار مواجه است. برخی از سیاستمداران و تحلیلگران به این نتیجه رسیدهاند که بهترین راه برای مقابله با تجاوزات حوثیها، تشدید تنش نظامی است، اما طرفداران حملات هوایی علیه حوثیها نمیتوانند این موضوع را روشن کنند که پس از این حملات چه اتفاقی باید رخ دهد. ضمن اینکه تصور چگونگی بازدارندگی حملات هوایی در برابر حملات حوثیها دشوار است، آنهم در حالی که چنین رویکردی در دهه گذشته موفق نبوده است. حملات هوایی علیه اهداف حوثیها ممکن است توانایی حوثیها را برای پرتاب موشک و پهپاد کاهش دهد، اما هدف قرار دادن و ریشهکن کردن قایقهای کوچک، ارزانقیمت و بدون سرنشین حوثیها بسیار سختتر خواهد بود. علاوه بر این، قرار دادن حوثیها به عنوان یک سازمان تروریستی خارجی، همانطور که دولت ترامپ برای مدت کوتاهی در سال ۲۰۲۰ انجام داد، احتمالاً تأثیر چندانی در تغییر شرایط نخواهد داشت. رهبران آنها مدتهاست که تحت تحریمهای ایالات متحده بودهاند و بدون شک از قرار گرفتن در این فهرست به عنوان مدرک دیگری استفاده میکنند که نشان میدهد میتوانند قدرتمند بیرون بیایند. علاوه بر همه اینها، در عرصه جهانی تمایل چندانی برای پاسخ نظامی به حوثیها وجود ندارد. حتی عربستان سعودی هم که مداخله نظامی سال ۲۰۱۵ علیه حوثیها را رهبری کرد، اکنون به ایالات متحده هشدار میدهد که با خویشتنداری عمل کند. به همین دلیل، واشینگتن نمیتواند روی حمایت عمومی شرکای خود در خلیج فارس حساب کند. اگرچه برخی از کشتیهای تجاری که حوثیها هدف قرار دادهاند هیچ ارتباط آشکاری با اسرائیل ندارند، اما این واقعیت که آنها بارها حملات خود را تلاشی برای حمایت از فلسطینیها خواندهاند، میزان پاسخگویی کشورهای عربی به تجاوزات حوثیها را محدود میکند. به عنوان مثال، افکار عمومی در عربستان سعودی بیش از پیش مخالف برقراری روابط دیپلماتیک با اسرائیل است و کشورهای حاشیه خلیج فارس انگیزهای برای تحریک خشم مردم خود ندارند.
منبع: فارن افرز/ ۱۱ ژانویه ۲۰۲۴