امروزه، مشارکت مردم در تمام فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، اصلی پذیرفتهشده در اکثر جوامع متمدن است که روزبهروز بر اهمیت آن نیز افزوده میشود. فرایند انتخابات و صندوق رأی، در نظامهای مردمسالار، کارکردهای ممتاز و در عین حال متمایزی دارد که ضرورت توجه به انتخابات را روزبهروز قابل توجهتر میسازد.
عرصه انتخابات، عالیترین و متعالیترین مظهر حضور مردم در صحنههای سیاسی و در عین حال اجتماعی است. نظام مردمسالار، نظام حاکمیت مردم بر سرنوشت و مشارکت مؤثر و راهگشای آنان در اداره امور جامعهشان است که در منظومه فکری امامین انقلاب اسلامی نیز از ابتدای شروع انقلاب اسلامی وجود داشته است. عرصه انتخابات فرصتی است که مردم نظر مکتوب خود را در مورد مدیریت دولتها و مجالس کشورها بیان میکنند و شخص یا گروهی را که مناسبتر میدانند برای کرسی مجالس یا ریاست جمهوری انتخاب میکنند. انتخابات از مسالمتآمیزترین بسترهای لازم برای نقشآفرینی مؤثر نخبگان علمی، اجتماعی و سیاسی است.
از طرف دیگر انتخابات دارای جنبه عبادی- معنوی و همچنین دارای کارکردهای گسترده فرهنگی- اجتماعی است. اساساً در یک جامعه ایمانی، همه فرایندهای جامعه با مقوله مقدس دین و معنویت پیوندی مستحکم و دیرینه خورده است، به همین خاطر است که هر نوع فعالیت اجتماعی، فرهنگی و سیاسی که بر قدرت دین و معنویت در جامعه اضافه کند، میتواند خود نوعی عبادت شمرده شود، بنابراین حضور در انتخابات، فارغ از اینکه وظیفهای سیاسی- اجتماعی است، یک هنجار و تکلیف دینی و معنوی نیز به شمار میآید. هر ایرانی به عنوان پاسدار این آیین و مرز و بوم، وظیفه دارد در شرایط حال و آینده کشورش مؤثر باشد و در بهبود شرایط جامعهاش به بهترین شکل بکوشد.
اما آنچه در انتخابات اسفند ماه میتوانیم آن را تمرین کنیم و برای انتخابات بعدی از یک ارزش به هنجار اجتماعی- سیاسی ارتقایش دهیم، حضور «خانوادهمحور» در انتخابات است. خانوادهمحوربودن انتخابات، از دو بعد علنی و غیرعلنی است.
بعد غیرعلنی آن ناظر بر این است که تا زمان شروع انتخابات، در محفل گرم خانه و کاشانه، با کودکان در خصوص انتخابات و اهمیت آن برای رشد و بهبود جامعه صحبت کنیم. این صحبتها به مرور در ضمیر ناخودآگاه کودکان تأثیر میگذارد و آنها را به سرنوشت جامعه و مشارکت در بهبود شرایط کشورشان ترغیب میکند. به بیان دیگر، این جلسات خانوادگی، به نوعی کلاس آموزشی آموزنده در مباحث اجتماعی- سیاسی برای کودکان خواهد بود.
بعد علنی، ناظر بر حضور در پای صندوق رأی به همراه تمامی اعضای خانواده و به خصوص کودکان است. چنانچه کودکان و خردسالان را با خود به پای صندوقهای رأی ببریم و آنها ببینند که انتخابات و رأی چه مفهومی دارد و با آن به طور عینی آشنا شوند، ذهن ناخودآگاه آنان، به مرور هم به سمت سرنوشت جامعه و هم به صندوق رأی متمرکز خواهد شد و علاقهمندی آنان را به تحولات اجتماعی بیشتر خواهد کرد. در واقع این کنش، نوعی کارگاه عملی و تأثیرگذار برای آنان خواهد بود. آنان با این کار، از کودکی لحظهشماری خواهند کرد تا روزی سن آنان نیز برسد و بتوانند رأی خود را به صندوق بیندازند و بر بهبود شرایط جامعه خویش تأثیرگذار باشند، بنابراین با توجه به مطالب گفتهشده، به این نتیجه میرسیم که حضور «خانوادهمحور» در پای صندوق رأی، بسیار بیشتر از حضور فردی در پای این صندوق، برای جامعه منفعت خواهد داشت و ما در روزگاری که «سرطان مجازی و نرم» در حال نفوذ فرهنگی غیرمنصفانه در جوامع مستقل است، با این کار ساده خود، نسلی را پرورش خواهیم داد که کمترین آسیب را از فضای مسموم مجازی ببیند و حضور در پای صندوق رأی را نه فقط یک ارزش، بلکه «یک هنجار و یک باید» برای خود از سنین کودکی تلقی کند.