جمعه انتظارمان را در عصر جمعه‌ای که گذشت در بیت یکی دیگر از شهدای دفاع مقدس به جماعت مغرب و عشا پیوند زدیم، باشد که در جمعه پیش رو به امام منتظر اقتدا کنیم.عصر روز جمعه،29 دی‌ماه پرچم موسسه حفظ آثار شهدای دستجرد را به خانه نوجوان شهید محمدرضا غدیری در خیابان خاوران تهران بردیم.
بسیجی شهید سیدمحمدرضا غدیری، نوجوانی 17 ساله بود که راهی جبهه شد. آن زمان تکلیف بود هر که که توان دارد اسلحه بردارد و مقابل دشمن بعث بایستد. محمدرضا و برادر بزرگش هم احساس تکلیف کردند. عملیات کربلای 5 که شروع شد محمدرضا از اولین مرخصی به جبهه برگشته بود. در میانه نبرد ترکش یک خمپاره راهش را به سینه محمدرضا پیدا کرد و او چند روز بعد روی دستان مردم در بهشت زهرا تشییع و به خاک سپرده شد. قبل از خاکسپاری مادرش خواست بداند نوجوانش چگونه به شهادت رسیده است. پیراهن او را کنار زد سینه شکافته شده اش را دید.
در خانه شهید
جلسه ما با تلاوت آیاتی از کلام‌الله مجید توسط سیدمحسن مقدسی آغاز شد. پس از آن حجت‌الاسلام غدیری برادر شهید محمدرضا غدیری ضمن تقدیر از فعالیت‌های موسسه حفظ آثار شهدای دستجرد برای زنده نگه‌داشتن یاد شهدا گفت که برقراری امنیت در جامعه ثمره خون شهدایی است که از دوران انقلاب، دفاع مقدس و در حال حاضر جریان دارد و منجر به تثیت اعتماد عمومی به ساختار امنیتی شده است. وی با تاکید بر تاثیر پذیری رزمندگان اسلام از نقش محوری رهبری حضرت امام خمینی رحمت الله در دوران دفاع مقدس گفت که رزمندگان با حضرت امام آمیخته بودند و کلام و پیام امام را می‌گرفتند و امام را می‌دیدند. برادر شهید غدیری همچنین به نقش پررنگ جوانان در مناسبات دینی و مذهبی در عصر حاضر از جمله پیاده‌روی اربعین، اعتکاف و ... اشاره کرد و ادامه داد: جوانان بسیاری در حال حاضر آماده به رزم هستند. نباید فراموش کنیم که حضور جوانان در مناسبت‌های دینی و مذهبی در اوج تبلیغاتی که علیه کشور فعال هستند صورت می‌گیرد. در حال حاضر بیش از 250 شبکه ماهواره‌ای و کانال‌های بسیار فضای مجازی علیه کشور فعال است با این حال با همه تلاش‌های صورت گرفته علیه انقلاب باید در معرفی انقلاف و دستاوردهای آن به جامعه فعال عمل کنیم.
مادر شهید
در بخش دیگری از مراسم مادر شهید غدیری به نحوه شهادت فرزند شهیدش اشاره کرد و گفت که فرزندم با اصابت ترکشی که به کمرش برخورد کرده و سینه‌اش را شکافته بود خودش را به کاروان شهدا رساند. او درباره آخرین وداع با پیکر شهیدش هم گفت:روزی که مراسم تشییع پیکرش به سمت بهشت زهرا انجام می‌شد، هر کس درباره نحوه شهادت محمدرضا چیزی می‌گفت برای همین گفتم که می‌خواهم پیکر فرزندم را ببینم. در تابوت را که باز کردند دیدم که اورکتش از قسمت سینه به اندازه چهار انگشت شکافته شده است. دست انداختم و دیدم که ترکش به کمرش اصابت کرده و از قسمت سینه خارج شده است و این طور بود که با فرزند شهیدم وداع کردم.
در پایان مراسم و پس از برگزاری نماز جماعت به امامت برادر شهید، تابلو فرش مزین به تصویر شهید توسط اعضای موسسه حفظ آثار شهدای دستجرد به مادر شهید تقدیم شد.
