کد خبر: 1218201
تاریخ انتشار: ۰۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۷:۳۱
نفر به نفر راجع به نامزد‌ها تحقیق می‌کرد؛ مخصوصا اگر انتخابات مجلس و شورا‌ها بود که باید به چندین نفر رای می‌دادیم. هیچ وقت ندیدم به لیست‌هایی که فلان حزب و گروه می‌دهند اعتنا کند.

جوان آنلاین: انتشارات حماسه یاران در کتابی تحت عنوان «اثر انگشت»، خاطرات شهدا از فعالیت و حضورشان در زمان انتخابات را گردآوری کرده است. در این کتاب، به خاطراتی خواندنی از شهدای دفاع مقدس و مدافع حرم برمی‌خوریم که نشان دهنده اهمیت موضوع انتخابات برای این بزرگواران است. در ادامه با انتخاب چند خاطره، مروری بر شور آن‌ها در زمان انتخابات شهدا داریم.

انتخابات و آبروی انقلاب

برادر شهید حسن محمودنژاد، در خاطره‌ای درباره فعالیت‌های شهید در زمان انتخابات می‌گوید: «بچه حزب‌اللهی‌ها توی خیابان چهارمردان ستاد زده بودند. رفته بود بهشان سر بزند. دیده بود شور و حال ندارند. گفته بود چرا بیکار نشستید؟ گفته بودند نه پول داریم نه بودجه. حقوقش را همان روز گرفته بود؛ ۱۲۰۰ تومان. ۳۰۰ تومانش را همانجا درآورده بود. گفته بود: «در انتخابات آبروی انقلاب اسلامی در میونه. همه باید کمک کنیم تا پرشور برگزار بشه. بیایید، اینم سهم من.»

محقق شدن آرمان‌های انقلاب

فرزند شهید حاج سعید سیاح طاهری خاطره‌ای خواندنی از نظر پدرش درباره انتخابات مجلس بیان می‌کند: «حرف مجلس و شورای شهر که می‌شد، تاکیدش روی دو واژه بود؛ مومن و انقلابی. می‌گفت «ما پای آرمان‌های امام و انقلاب خون داده‌ایم. باید کسی رو انتخاب کنیم که این آرمان‌ها رو محقق کنه. به کسی رای بدیم که دنبال منافع انقلاب اسلامی باشه، نه اینکه پی باندبازی و حزب خودش بره.»

در نظر گرفتن مبانی فکری نامزدها

همسر دانشمند شهید محسن فخری‌زاده نیز خاطره‌ای جذاب از شهید را تعریف می‌کند: «شور انتخابات که در کشور بالا می‌رفت، کار محسن هم در می‌آمد. نفر به نفر راجع به نامزد‌ها تحقیق می‌کرد؛ مخصوصا اگر انتخابات مجلس و شورا‌ها بود که باید به چندین نفر رای می‌دادیم. هیچ وقت ندیدم به لیست‌هایی که فلان حزب و گروه می‌دهند اعتنا کند. به این هم کار نداشت که این نامزد اصلاح‌طلب است، اصولگراست یا مستقل آمده. مبانی فکری نامزد‌ها و موضع‌گیری‌هایشان را در نظر می‌گرفت و بعد کلی تحقیق و بررسی به لیست دلخواه خودش می‌رسید. روز انتخابات همان لیستی را که از قبل یادداشت کرده بود می‌نوشت توی برگه رای.»

بردن صندوق رای به روستایی دورافتاده

یکی از همرزمان شهید منصور جلالی، جانشین گردان کربلا لشکر علی‌ابن ابیطالب را روایت می‌کند که نشان از اهمیت رای دادن همه دارد. علی‌اصغر بازوی در خاطره‌ای چنین می‌گوید: «هرجا حرف از تکلیف وسط بود منصور هم بود. نمونه‌اش انتخابات اولین دوره ریاست جمهوری. کسی پیدا نمی‌شد صندوق رای را ببرد تا روستا. یک روستای دورافتاده، پشت یک کوه پر از برف. آمد و گفت «صندوق رو بدید من می‌برم، رای اون‌ها هم قدر خودش ارزش داره.» پشت سرش برادرم هم راه افتاد. دوتایی صندوق را برداشتند و رفتند. خدا می‌داند چطور از آن مسیر صعب‌العبور خودشان را رسانده بودند به روستا. وقت برگشت هم توی برف و بوران گیر افتاده بودند، اما هر طور بود صندوق را سالم آوردند شاهرود.»

قانع کردن مخالفان

همسر شهید حاج عباس عاصمی نیز، حضور شهید را اینگونه روایت می‌کند: «درست روز انتخابات خواهر‌ها و برادر‌ها جمع شده بودیم خانه پدر. چند نفر از اقوام هم آمده بودند. حرف از رای و انتخابات که شد، بحث بالا گرفت. بعضی‌ها گفتند ما رای نمی‌دهیم. می‌شناختمش. آدمی نبود که اینجور وقت‌ها ساکت بماند. اما راهش را هم خوب بلد بود. از در استدلال و منطق وارد شد و همه سوال‌هایشان را جواب داد. آخر سر قانع شدند. قرار شد همگی با هم برویم مسجد که حاجی گفت «بچه‌ها رو هم با خودمون ببریم تا از همین الان یاد بگیرن.»

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار