این روزها که سروصدای صدور مجوز حرفهای برای باشگاههای فوتبال حسابی بالا گرفته، بد نیست یک نگاه دقیق به شرایط فعلی فوتبال ایران و باشگاههایی که قرار است به نمایندگی از کشورمان در رقابتهای آسیایی شرکت کنند، بیندازیم.
جدای از تمام الزمات قانونی که هر باشگاهی موظف است برای حضور در رقابتهای آسیایی آنها را مراعات کند، برخی شرایط دیگر نیز وجود دارد که به نظر میرسد نشانههای حرفهای بودن فوتبال یک کشور است و باید آنها را رعایت کرد تا حداقلهای حرفهای بودن در فوتبال را داشت. اینکه یک باشگاه ورزشگاه اختصاصی داشته باشد، طراز مالی درست داشته باشد، بدهی خارجی و داخلی نداشته باشد و وضعیت مالکیت آن مشخص باشد، همه درست و ما قصد نداریم در این کوتاه باشگاههای مدعی ایران را بابت داشتن یا نداشتن آنها به چالش بکشیم، اما حرف این است که آنچه در فوتبال باشگاهی ایران طی هفتههای اخیر و در طول مسابقاتی که در لیگ فعلی دیدهایم، آیا کوچکترین شباهتی به فوتبال حرفهای دنیا و آنچه کنفدراسیون فوتبال آسیا قصد رسیدن به آن را دارد، دارد یا خیر؟
پاسخ قطعاً باب میل آقایان فدراسیون و سازمان لیگ و مدیران، مربیان و بازیکنان مثلاً حرفهای فوتبال ایران نیست. آنچه در جریان رقابتهای لیگ برتر و بدتر از آن رقابتهای لیگهای پایینتر که جلوی چشم نیست، دیده و شنیده میشود تنها بیاخلاقی، هوچیگری، بیانیهنویسی و توهینهای ریز و درشت است. چیزی که هنوز به وضوح دیده میشود، اعتراضهای شدید به داوری است که حتی هر سال بدتر از قبل میشود. اگر هشت سال پیش تنها سه بازیکن بازی را رها کردند و به سمت داور یورش بردند و شد آنچه که نباید میشد، امروز شاهد این هستیم که تمام ۱۱ بازیکن یک تیم به همراه کادر فنیشان به زمین مسابقه و داور یورش میبرند. جای تأسف است که این تنها شامل حال یک یا چند تیم نمیشود و کل فوتبال با آن درگیر است.
از اینها که بگذریم، میرسیم به سطح فنی لیگ برتر که طبیعی است وقتی همه درگیر مسائل حاشیهای و انتشار بیانیه و توهین به یکدیگر هستند دیگر جایی برای توجه به آن باقی نمیماند و اینگونه میشود که بسیاری از بازیها، حتی ارزش تماشا کردن را هم ندارد و خیلی از تیمها تنها «توپ بازی» میکنند، نه فوتبال. این اتفاق بد در حالی رخ میدهد که کشورهای رقیب با گام برداشتن در مسیر درست حرفهای شدن روز به روز در حال پیشرفت هستند، اما ما هنوز به تصور اینکه روزگاری آقای فوتبال آسیا بودیم در رؤیاهای خودمان سیر میکنیم.
حرفهای شدن و حرفهای بودن یک پارل با تکههای مختلف است که بارگذاری مدارک لازم تنها بخشی از آن است. تکهای که حتی کشورهایی که هنوز صاحب فوتبال هم نیستند، میتوانند آن را سرجای خودش بگذارند، اما سؤال اینجاست که آیا صرف داشتن مدارک مورد تأیید کنفدراسیون آسیا یک تیم یا باشگاه را حرفهای میکند؟ هرچند فوتبال ایران حتی در جاگذاری درست همین تکه مهم هم با مشکل روبهروست، اما واقعیت این است که حرفهای شدن تنها به مدرک نیست و فوتبال آماتور ما فرسنگها با آن فاصله دارد، حتی اگر بتواند مدارک را هم با صداقت و درستی برای کنفدراسیون فوتبال آسیا ارسال کند.