کد خبر: 1225929
تاریخ انتشار: ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۳:۰۰
در گفت‌وگوی «جوان» با دکتر عبدالحمید نقره‌کار، نظریه‌پرداز و پژوهشگر معماری مطرح شد
کسی که به علم بدون تزکیه مجهز می‌شود تبدیل به ابزاری در خدمت اشرافیت و قدرت و ثروت و هوا‌های نفسانی جامعه می‌شود. در گذشته امثال شیخ بهایی تعلیم و تربیت و تزکیه را مورد توجه قرار می‌دادند و آن مباحث در آثارشان تجلی پیدا می‌کرد، برای همین است که آثارشان ماندگار می‌شود
مصطفی شاه کرمی
جوان آنلاین: شرایط فرهنگی هر جامعه‌ای متشکل از ارکان فراوانی است که نوع معماری شهر‌ها و ساختمان‌ها یکی از مؤلفه‌های تأثیرگذار این مسئله است. چندین سال پیش بود که رهبر انقلاب در دیدار با مسئولان جشنواره فیلم عمار فرمودند: «تهران یک معماری وحشی مضطربِ بی‌نظمی دارد که از ۴۰- ۵۰ سال پیش تا حالا ادامه دارد.» همه دلسوزان معتقدند که محیط زندگی باید به‌گونه‌ای طراحی و ساخته شود که تحقق سبک زندگی اسلامی و ایرانی که در معماری گذشته کشورمان نمود بسیار زیادی داشته، امکان پذیرشود. سوم اردیبهشت زادروز حکیم، فقیه، فیلسوف و ریاضیدان فرزانه شیخ بهاء‌الدین محمدبن حسین عاملی، معروف به شیخ بهایی به نام معمار نامگذاری شده است. به همین بهانه «جوان» برای بررسی شرایط فرهنگی اوضاع معماری و راه‌های تحقق ایجاد سازه‌هایی متناسب با فرهنگ اسلامی و ایرانی کشورمان با دکتر عبدالحمید نقره‌کار، پژوهشگر ایرانی معماری و شهرسازی و دانشیار دانشگاه علم و صنعت و نظریه‌پرداز برجسته کشورمان گفتگو کرده است. 
 
 
طی سال‌های اخیر رهبر انقلاب و دیگر دلسوزان نسبت به شرایط ناهنجار و اصطلاحاً وحشی و بی‌نظم معماری سازه‌ها و عدم تناسب آن‌ها با فرهنگ اسلامی- ایرانی کشورمان هشدار‌هایی مطرح کرده‌اند. ارزیابی شما به عنوان یک معمار و نظریه‌پرداز از شرایط فعلی معماری کشورمان چیست؟
وضع کلی معماری و به طور کلی شهرسازی ما از دو بعد قابل توجه است؛ از بعد کمی و کیفی یا از بعد مهندسی و بعد هنری و محتوایی. از بعد مهندسی مثل سایر علوم فنی و مهندسی و همچنین ترکیبات مواد که پیشرفت‌های چشمگیری در کشورمان ایجاد شده، این عرصه هم پیشرفت‌های زیادی داشته است. منتها در حوزه سرعت ساختمان‌سازی و سهولت ساخت و ارزان‌سازی متأسفانه به اندازه نیاز کشور و ایجاد سرپناه و خانه مسکونی کاستی‌هایی وجود دارد. اما متأسفانه از نظر هنری و محتوایی و از نظر مباحث فرهنگی و هویت اسلامی و حتی انسانی در حوزه معماری و شهرسازی ما نه تنها پیشرفت نکردیم که به پسرفت و عقبگرد هم مبتلا شدیم. 
 
چه دلایلی برای این پسرفت و عقب‌ماندگی که به آن اشاره کردید، وجود دارد؟
این مسئله دلایل زیادی دارد که یکی از آن‌ها رویکرد کمیت‌گرایی و پرداختن به مسائل اقتصادی و درآمد‌زایی در مراکز اجرایی دولتی است. متأسفانه در حوزه معماری و شهرسازی به مسائل محتوایی و هویتی و فرهنگی توجهی نمی‌شود. یکی از خاستگاه‌های مهم این مسئله دانشگاه‌های ماست. چه اینکه در دانشگاه‌های ما متأسفانه هنوز سرفصل و محتوای دروس ما ترجمه‌ای و تقلیدی از کشور‌های غربی است. تا بحث محتوای دروس معماری و شهرسازی ما اسلامی نشود، هویت اسلامی پیدا نکند و تا اساتید ما غرب‌زده هستند و با فلسفه و حکمت هنر و معماری اسلامی آگاهی و آشنایی ندارند، چون آموزش ندیده‌اند، طبیعتاً دانش‌آموختگان ما که در حوزه‌های کاری مهندس مشاور، شهردار یا حتی وزیر می‌شوند، عملاً با فرهنگ غربی و غرب‌زده تحصیل کردند و آشنایی ندارند که چگونه می‌شود هویت اسلامی ایرانی را در معماری پیاده‌سازی کنند. نکته مهم دیگر مسئولانی هستند که برای مثلاً شهرداری‌ها و وزارت راه و شهرسازی انتخاب می‌کنیم، چون بسیاری از آن‌ها متخصص حوزه معماری و شهرسازی و هنر و فرهنگ نیستند و در این زمینه آموزش ندیده‌اند، خودسازی نکرده و تجربه هم ندارند، متأسفانه غرب‌زدگی غوغا می‌کند. بیشتر مهندس عمران، مکانیک و برق هستند! مهندسین برای راه و سازه خوب هستند، اما همانطور که عرض کردم از فرهنگ معماری و هویت اسلامی در معماری اصلاً آگاهی ندارند و از این جهت بسیاری از مسئولان ما تخصصی در این زمینه ندارند. 
 
یعنی شما معتقدید که منابع ترجمه شده غربی و غرب‌زدگی برخی اساتید دانشگاه‌ها و مسئولان دلایل اصلی و عمده این مسئله هستند؟
خیر، مسئله دیگری هم وجود دارد و آن عدم تعهد و پایبندی برخی از آن‌ها نسبت به استاندارد‌ها و مبانی و منابع اسلامی در فرهنگ معماری و شهرسازی است؛ فقط رویکرد مادی و آمار‌سازی و اجرایی دارند و حاضر نیستند که از اساتید مبرز و برجسته حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌های ما که روی این مسائل تحقیقات و پژوهش‌های گسترده‌ای داشتند و نظریه‌پردازی کردند، مشورت بپذیرند. متأسفانه چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی کار‌های ملی به دست افراد غیرمتخصصی مثل بساز و بفروش‌ها و بنگاه‌دار‌ها افتاده است و این‌ها اساساً با فرهنگ معماری اسلامی و ایرانی نه آشنا هستند و نه تعهدی دارند. بحث معماری و شهرسازی جزئی از علوم انسانی و هنر و مباحث میان‌دانشی است و کسی که می‌خواهد برای این‌ها قانون یا برنامه بنویسد باید با فلسفه هنر، زیبایی‌شناسی، جامعه‌شناسی، انسان‌شناسی و نیاز‌های روحی و فرهنگی انسان آشنایی داشته باشد. 
 
معمولاً به محل زندگی مسکن یا منزل گفته می‌شود که از منظر ترمینولوژی معانی خاص خودشان را دارند. آیا ساخت‌وساز‌های فعلی که غالباً به شکل عمودسازی و آپارتمان‌سازی است، تناسبی با این دو واژه دارند؟
همانطور که شما اشاره کردید کلمه مسکن از ریشه سَکَنَ است که به معنای سکون و آرامش است. چه موقع انسان آرامش دارد؟! وقتی در جایی نیاز‌های مادی و روحی افراد بدون مزاحمت همجواری تأمین شود قطعاً آرامش دارد. انسان باید قرارگاه و خلوتگاه خصوصی داشته باشد، خانواده نیاز به فضای خصوصی و امن دارد. الان همه فضا‌های ما به سیر در آفاق و عبوری تبدیل شده‌اند، مزاحمت‌های همجواری در آپارتمان‌سازی‌ها و برج‌سازی‌ها غوغا می‌کند. این عمودی‌سازی‌ها و کوچک‌سازی‌ها همه‌شان غیرانسانی هستند. انسان نیاز به سیر در انفس و سکون دارد؛ سکون مقدمه تفکر و تفکر مقدمه عبادت و عبادت مقدمه تکامل است. اگر در معماری‌ها دقت کنید همه سیال، مواج و عبوری و برون‌گرا شدند. معماری و شهرسازی ما به بت‌سازی تبدیل شده است و ساختمان‌ها بت شده‌اند؛ جاهلیت مدرن معماری را به بت تبدیل کرده و معماران را بت‌ساز. فضا‌های معماری ما در گذشته همه درون‌گرا، معناگرا و انسانی بودند، عبادتگاه بودند و ضامن تکامل فردی ما. خانه و خانواده باید حریم داشته باشند، اما الان ما حریم نداریم. معماری و شهرسازی امروز ما نه علمی است نه انسانی است و نه اسلامی. وقتی جمعیت کثیری را در فضای کم و عمودی متراکم می‌کنیم حتماً دچار بحران‌های فرهنگی، عاطفی، اقتصادی و محیط زیست می‌شویم. 
 
در معماری گذشتگان ما مباحث علمی و فنی به خدمت فرهنگ اسلامی و ایرانی درمی‌آمدند و سازه‌های کم‌نظیری ساخته می‌شد، اما امروزه از آن ابداعات فنی و هنری فاصله زیادی گرفته‌ایم. به نظر شما علت این مسئله چیست؟
روز ولادت شیخ بهایی به عنوان روز معمار نامگذاری شده است. وقتی به شخصیت ایشان نگاه می‌کنیم فردی ذوالفنون می‌بینیم که در عرصه‌های متنوعی از جمله فقه، فلسفه، عرفان، شعر، ریاضی، نجوم و هندسه به درجه استادی رسیده است. هنر به معنای ارتباط با عالم بالاست و معماری و شهرسازی که تعالی و تکامل وجودی نداشته باشد، عالم بالایی ندارد. کسی مثل شیخ بهایی تزکیه نفس کرده و اهل تفکر بوده و خب سازه‌ای که شخصی مثل او آن را بسازد باید هم از نظر فنی و هنری ماندگار باشد. متأسفانه امروز دانشگاه‌های ما فقط تعلیم می‌دهند ولی از تربیت و تزکیه خبری نیست. کسی که به علم بدون تزکیه مجهز می‌شود تبدیل به ابزاری در خدمت اشرافیت و قدرت و ثروت و هوا‌های نفسانی جامعه می‌شود. در گذشته امثال شیخ بهایی تعلیم و تربیت و تزکیه را مورد توجه قرار می‌دادند و آن مباحث در آثارشان تجلی پیدا می‌کرد، برای همین است که آثارشان ماندگار می‌شود. 
 
برای اصلاح معماری غیر فرهنگی و ناهنجار فعلی چه باید کرد؟
طی چهل‌واندی سال که از عمر انقلاب گذشته اساتید ما چه در دانشگاه‌ها و چه در حوزه‌های علمیه تلاش‌هایی داشتند، پژوهش‌های زیادی انجام دادند و به نوعی تولید محتوا کردند، اما متأسفانه این پژوهش‌ها مورد بهره‌برداری و استفاده قرار نگرفت. ما بایستی برای هر قانونی یا طرح تفصیلی که مهندسان مشاور ارائه می‌کنند یک پیش‌نگار فرهنگی داشته باشیم که متأسفانه الان چنین نیست. در جا‌هایی مثل شورای عالی معماری و شهرسازی بایستی از اساتید دانشگاه‌ها و کسانی که در زمینه فقه معماری و شهرسازی کار کردند، آنجا باشند. بنابراین این شورا باید کمیسیون تخصصی از اساتید و فقهای برجسته‌ای که روی مباحث فرهنگ معماری و شهرسازی کار تخصصی کردند، داشته باشد تا در مورد طرح‌ها و قوانین نظر بدهند. یا شورای انقلاب فرهنگی باید یک کمیسیون تخصصی در حوزه فرهنگ معماری و شهرسازی داشته باشد تا در نوشتن قوانین و اسناد و برنامه‌ها دخالت مثبت کنند؛ همین کار در شهرداری هم باید انجام شود. همانطور که امامین انقلاب تأکید داشته و دارند حوزه‌های علمیه هم باید روی مباحث فقهی و شرعی این حوزه کار کنند، چه اینکه عالی‌ترین و کامل‌ترین مباحث زیبایی‌شناسی، فلسفه و حکمت هنر و سبک هنری در منابع و مبانی اسلامی وجود دارند. فقها بایستی زیبایی‌شناسی اسلامی، فلسفه و همچنین اصول و سبک هنر اسلامی را تبیین کنند و دانشگاهیان، معماران و شهرسازان باید برای آن مباحث خلق اثر و مصداق‌سازی کنند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار