کد خبر: 505696
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۳۹۱ - ۰۹:۴۶
نيم‌نگاهي به رويكرد پاره‌اي خواص سياسي و فرهنگي در واقعه درگذشت تختي
علي احمدي فراهاني
اينان به گمان اينكه شادروان تختي خودكشي كرده است، تجليل از او را عملي مكروه و حرام دانستند. مشاهده اسناد موجود اين‌باور را در انسان به وجود مي‌آورد كه طيف وسيعي از مدعيان روشنفكري كه قاعدتاً مي‌بايد پيشتاز خلق باشند حتي در ساده‌ترين مسائل سياسي و اجتماعي از بسياري از افراد جامعه كه شايد سواد كافي هم نداشته باشند، عقب‌ترند. اين درحالي بود كه دستگاه امنيتي نيز در تحليل‌هاي خود نسبت به جريانات سياسي تحليل درستي نداشت. براي مثال اداره سوم ساواك در نامه‌اي با ارجحيت «خيلي فوري» به ساواك درباره خودكشي تختي مي‌نويسد:
«با توجه به اينكه نامبرده بالا [تختي] عضو شوراي مركزي سابق جبهه ملي و بين عناصر اين جبهه داراي محبوبيت فراوان بوده و به علاوه از جهت اينكه مدت‌ها قهرمان كشتي بوده، در طبقات اجتماع نيز علاقه‌منداني داشته و احتمال فراوان است كه در جريان مجالس ترحيم و شب هفت مرگ او مراسم و حتي تظاهراتي صورت بگيرد... دستور فرماييد به كليه منابع مربوطه توجه لازم داده شود كه در جريان هر‌گونه فعاليت عناصر جبهه ملي به اين مناسبت بوده است و اخبار و گزارش‌هاي رسيده را در اسرع وقت و با سريع‌ترين وسيله به اين اداره ارسال كنند.» (۱) 

حركت متضاد نيروهاي اسلامي و ملي 

بررسي تطبيقي مواضع نيروهاي سياسي موسوم به ملي‌گرا در مقابل نيروهاي اسلامي در جريان مرگ تختي از يك‌سو و از طرف ديگر نيروهاي به اصطلاح ملي‌گرا با توده‌هاي مردمي، بسياري از ناگفته‌هاي تاريخ را در عقب‌ماندگي روشنفكران ايراني از خيل عظيم مردم آزاده، غيور و مبارز بازگو مي‌كند.
اسناد موجود به وضوح گوياي سازشكاري و محافظه‌كاري برخي از گروه‌ها و كج‌فهمي يا بدفهمي برخي ديگر از مدعيان روشنفكري و رهبري توده‌هاي ملت است. در ذيل ديدگاه‌هاي:
نهضت آزادي (به استثناي مرحوم آيت‌الله طالقاني)، حزب زحمتكشان، حزب ملت ايران (داريوش فروهر)، احسان نراقي، دكتر مظفر بقايي‌كرماني، ديدگاه حزب سوسياليست، عباس رياضي‌كرماني، سيدجلال‌الدين تهراني
را مرور مي‌كنيم. اين بررسي تفاوت ديدگاه مدعيان و در مقابل ديدگاه جريان مذهبي موجود در جامعه حتي جرياني كه در نهضت آزادي حضور فعال داشت ـ ‌امثال آيت‌الله طالقاني‌ـ را نيز به‌خوبي نشان مي‌دهد. 

موضع نهضت آزادي ايران 

منبع ۵۸۱ ساواك در تاريخ ۳۰/۱۰/۴۶ در گزارشي نوشت: «عناصر جمعيت نهضت آزادي، تختي را به مناسبت اينكه برخلاف دستورات صريح اسلام دست به خودكشي زده و مبادرت به قتل نفس كرده است، كافر مي‌دانند و به همين مناسبت از اعضاي اين جمعيت كمتر در مراسم ترحيم و شب هفت او شركت كرده‌اند.»(۲)
منبع مزبور تأكيد كرد: «از سران نهضت آزادي فقط سيدمحمود طالقاني و خانواده‌اش و تعدادي شايد كمتر از ۱۰ نفر از دانشجويان وابسته به اين جمعيت در مراسم مذكور شركت داشته‌اند.»
 
اظهارات يدالله سحابي 

دكتر يدالله سحابي كه در مراسم چهلم تختي حضور داشت با اظهار گلايه از تظاهرات و بعضي شعارهاي مراسم چهلم تختي چنين گفت: «اراني و روزبه و ويت كنگ چه ارتباطي به ما دارد.» وي افزود: «اينگونه تظاهرات منحصراً مورد بهره‌برداري دستگاه واقع مي‌شود و باعث سركوبي نهضت خواهد شد.» (۳) توضيح اينكه در مراسم چهلم تختي شعارهاي زيادي داده شده كه تعدادي از آنها درباره اراني، روزبه و ويت كنگ بود، گزارش مراسم چهلم جداگانه بررسي خواهد شد. 

اظهارات مهندس حاتم‌زاده 

منبع ۴۸۲ ساواك در ۲۱/۱۰/۴۶ از تشكيل جلسه حزب زحمتكشان ملت ايران در تاريخ ۱۹/۱۰/۴۶ و اظهارات مهندس حاتم‌زاده در مورد خودكشي تختي گزارش داد: «به نظر من مطالبي كه روزنامه‌هاي اطلاعات و كيهان در اين‌باره نوشته‌اند مقرون به صحت است و اين خودكشي به خاطر وجود اختلافات خانوادگي بوده است، زيرا خانواده تختي قديمي و چادري هستند و زني كه تختي اختيار كرد مكشوفه و امروزي بود و از اين جهت به هم نمي‌خوردند.» وي افزود: «بعضي‌ها مي‌خواهند از آب گل‌آلود ماهي بگيرند. سعي مي‌كنند اين جريانات را به امور سياسي بستگي دهند، در صورتي كه نيست.» (۴)
ديدگاه فوق را به خاطر بسپاريد و سپس آن را در بخشي از ديدگاه شخصيت‌هاي روحاني و مذهبي حوزه و دانشگاه با نگرش دگرانديشان امروزي و روشنفكران ديروز مقايسه كنيد. 

ديدگاه حزب زحمتكشان ملت ايران 

دكتر حسن واعظي از اعضاي حزب زحمتكشان ملت ايران در جلسه ۱۹/۱۰/۴۶ گفت: «به نظر من اين افراد بي‌هدف‌اند و ايمان پابجايي ندارند و ممكن است به كمترين ناراحتي دچار جنون آني شوند. اصولاً اينگونه افراد هدفي در زندگي ندارند والا شخص عاقل كه خودكشي نمي‌كند.» (۵)
حاج محمدعلي مدني از ديگر افراد حاضر در جلسه حزب زحمتكشان نيز با تأييد اظهارات دكتر واعظي گفت: «اگر اين شخص [غلامرضا تختي] مسلمان واقعي بود و نماز مي‌خواند و تا حدي از احكام دين مبين اسلام باخبر بود، مي‌دانست كه از نظر اسلام خودكشي خلاف شرع است». (۶) 

ديدگاه حزب سوسياليست 

حزب سوسياليست حزبي بود كه گاهي تختي در جلسات آنها شركت مي‌كرد. به نظر مي‌رسد اين حزب بايد نسبت به روحيات جهان پهلوان آشنايي بيشتري داشته باشد و لااقل نسبت به توده‌هاي مردمي جلوتر حركت كند، اما درحالي كه هيچ‌يك از مردم دور و نزديك به تختي و رهبران مذهبي و رسانه‌هاي داخلي و خارجي خودكشي تختي را باور نكردند، اعضاي حزب سوسياليست خودكشي تختي را امري عادي مي‌دانستند.
اداره كل ساواك در اين باره نوشت: «آنها [عناصر حزب سوسياليست] بودند كه همواره مردم را دعوت به آرامش مي‌كردند و برخلاف ساير دستجات و گروه‌ها تنها دسته‌اي بودند كه كمتر مسئله به قتل رسيدن او را عنوان كردند و تا حدود زيادي نشان دادند كه خودكشي تختي امري عادي واقع شده است.» (۷)
اداره سوم ساواك در گزارش مزبور ضمن بيان چگونگي تشكيل حزب سوسياليست و عضويت غلامرضا تختي در آن نوشت: «اگر چه بعد از خودكشي تختي چون [او] دكتر خنجي يا مسعود موسوي حجازي را قيم فرزند و وصي خود نكرد، اين امر باعث دلخوري و ناراحتي آنها شد، معهذا اعضاي اين حزب فعالانه براي تجليل از تختي در برگزاري مراسم ترحيم و شب هفت كوشش كردند.» 

ديدگاه داريوش فروهر 

منبع ۱۱۷۸ ساواك در گزارش ۲۳/۱۰/۴۶، خبري از داريوش فروهر و فرزند بيات كه از اراك آمده بود داده و پاسخ به سؤال بيات كه در انظار عمومي شايع است كه تختي را كشته‌اند؛ فروهر مي‌گويد:‌«اين موضوع حقيقت ندارد، زيرا مدارك و قرائن مكتسبه عكس چنين شايعاتي را نشان مي‌دهد». (۸)
در اين ملاقات فروهر در پاسخ اين جمله «شهرستان‌ها اميدشان به مركز است»، مي‌گويد: «چشم و اميد ما هم به مرده‌هاست كه موقعيت مناسبي را براي تشكيل اعضا به دست آوريم».
ديدگاه دكتر مظفر بقايي
منبع ۵۹۷ ساواك نيز در تاريخ ۲۳/۱۰/۴۶ درباره خودكشي يا قتل تختي از قول بقايي مي‌نويسد:‌«آخر مرحوم تختي وزنه سياسي نبود كه به خاطر فعاليت‌هاي سياسي او را بكشند و چون مردم از دستگاه ناراضي هستند به تمام كارهاي دستگاه بدبين‌اند و عقيده دارند كه ممكن است تختي به دست شاه كشته شده باشد». (۹)
دكتر بقايي در پايان اظهار مي‌دارد: «تختي يك انسان دوست‌داشتني بود و فوت او واقعاً مرا متأثر كرد».
 
ديدگاه دكتر عباس رياضي كرماني 

دكتر عباس رياضي كرماني در ديدار با دكتر بقايي برخلاف دكتر بقايي و ديگر افرادي كه در بالا از آنها نقل شد، مي‌گويد: «شايعات زيادي درباره خودكشي تختي وجود دارد، اما با اكثر دوستاني كه صحبت شده است، خودكشي تختي را بعيد مي‌دانند و اغلب دوستان و خودم نيز بر اين عقيده هستيم كه تختي به دست دستگاه كشته شده است...‌». (۱۰) 

ديدگاه احسان فيلسوف و احسان نراقي 

منبع ساواك در دو گزارش يكي به نقل از احسان فيلسوف و ديگري به نقل از احسان نراقي درباره مرگ جهان پهلوان مي‌نويسد:«احسان فيلسوف در يك صحبت خصوصي مي‌گفت من از دخترعموي تختي شنيدم كه تختي خودكشي كرده است و اين شايعه شهيد شدن و كشتن تختي از اعتبار طبقه روشنفكر خواهد كاست». (۱۱)
در گزارش ديگري كه سه روز بعد نوشته شده، منبع ساواك از قول كيامرز شاملو مطالب ذيل را درباره احسان نراقي نقل كرده است: «كيامرز شاملو به يكي از دوستان خود اظهار داشته كه آقاي دكتر احسان نراقي كه مربوط به مطالعات و تحقيقات سازمان امنيت است، در ظاهر خود را طرفدار دانشجويان جبهه ملي نشان مي‌دهد. به اين جهت در روز ۲۰/۱۰/۴۶ عده‌اي از دانشجويان را دور خود جمع كرده كه جلب نظر و اطمينان كند و عده‌اي از دانشجويان گول مي‌خورند و باورشان مي‌شود، ولي عده‌اي هم مثل من مي‌دانند كه دروغ مي‌گويد و مي‌خواهد خود را در جريان بگذارد تا براي دستگاه كار كند. سپس نامبرده (كيامرز شاملو) درباره خودكشي تختي گفت علت خودكشي تختي اختلافات خانوادگي نبوده است، بلكه اين عقده از طرف دستگاه بود كه او را به بازي نگرفتند و دست و پايش را بستند». (۱۲) 

ديدگاه عناصر وابسته به جريان اسلامي 

مرگ نابهنگام و سؤال‌برانگيز تختي، علاوه بر انعكاس در ميان طيف روشنفكر در ميان روحانيون و نيروهاي مذهبي نيز بازتاب گسترده‌اي داشت. مأموران هميشه به‌گوش ساواك نيز كه به‌دنبال كشف نظرات و انعكاس آن به اربابان خود بودند، در اين زمينه اطلاعات درخور توجهي را منعكس كرده‌اند كه در ذيل از نظر مي‌گذرانيم: 

اظهارات چند روحاني 

منبع ۳۶۸ ساواك در گزارشي به نقل از شخصي به نام پاينده مي‌نويسد: «روز جمعه ۲۲/۱۰/۴۳ در يكي از مساجد، واعظ روي منبر بعد از اشاره به اينكه انتحار از نظر اسلام و شرع و عرف پسنديده نيست گفته است، چون تختي باتقوا بود، خودكشي نكرده است، بلكه وي را كشته‌اند و گفت همان شب واعظ مذكور را دستگير كرده‌اند». (۱۳)
روحاني هيئت كفاش‌ها (جوانان صنف كفاش) نيز كه هر شب جمعه از قم به تهران مي‌آيد و برنامه و وعظ و تفسير دارد نيز گفته است: «مثلاً مي‌گويند تختي خودش را كشت! آيا شما باور مي‌كنيد؟! تختي خودش را كشت يعني چه؟ مگر مي‌شود؟ مگر آدم ضعيفي بود! آن هم از دست يك زن!»
وي ادامه داد: «دستور داريم كه اگر زن و مرد با هم توافق نداشتند عاقلانه و طبق دستور شرع اسلام متاركه كنند. او را طلاق مي‌داد. نه؟! اين‌طور نيست؟!»
روحاني مزبور افزوده است: «در موقع تاجگذاري اين‌بار فرستاده بودند كه چون دستور است و قاعده‌اش اين است كه شما پهلوان پايتخت هستيد، شنل شاهنشاه را بايد بگيريد و روي دوش شاه قرار دهيد. تختي هم گفته بود بنده نه مي‌آيم و نه كاري دارم و نرفته بود. پس از مدت زماني كه از جشن گذشت چند نفري مأمور محرمانه او را به هتل مي‌برند، بدون اينكه زن و بچه‌اش بفهمند، با دوا او را مسموم كرده‌ و كشته‌اند و بعد به خاطر سياست و فرار از جرم، گناه را به پاي زن بيچاره‌اش گذاشتند». (۱۴)
روحاني ديگري به نام شيخ ابوالقاسم ابوطالب دماوندي معروف به نجات فرزند عباسعلي كه در بخش ۳۱۶ ساواك سابقه سياسي داشت، درباره تختي اظهاراتي كرد كه گزارش آن سريعاً به ساواك رسيد. در اين گزارش كه در تاريخ ۲۶/۱۰/۴۶ نوشته، آمده است:«قبل از ظهر روز ۲۳/۱۰/۴۶ عده‌اي از روحانيون مسجد جامع آمده بودند... شيخ نجات اظهار داشت: خانم من با چند نفر زن به مجلس ترحيم رفته بودند. زن تختي درحالي كه گريه مي‌كرد گفته بود چندي قبل تختي گفت به من پيشنهاد شده است كه از عقيده خود دست بردارم يا مرا از بين خواهند برد....»
شيخ نجات افزود: «موقعي كه شاهپور غلامرضا به فدراسيون مي‌آمد كف مختصري مي‌زدند، ولي وقتي تختي وارد مي‌شد مدت ۱۰ دقيقه كف مي‌زدند. روي همين اصل شاهپور با تختي ميانه خوبي نداشت»(۱۵)

پي‌نوشت‌:
(۱) تختي در اسناد ساواك ، سند ۷۳
(۲) همان، سند ۲
(۳) همان، سند ۷۴
(۴) ‌همان، سند ۷۵
(۵)‌ همان
(۶) همان
(۷) تختي در اسناد ساواك‌، سند ۷۶
(۸) همان، سند ۷۷
(۹) همان، سند ۷۸
(۱۰) همان
(۱۱)‌تختي در اسناد ساواك ، سند ۷۹
(۱۲) همان، سند ۸۰
(۱۳) همان، سند ۸۱
(۱۴) ‌همان، سند ۸۲
(۱۵) همان، سند ۸۳
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار