سرویس فرهنگی جوان آنلاین: رمان «مستوری» تازهترین اثر صادق کرمیار است که اخیراً انتشارات کتاب جمکران منتشر کرده است. کرمیار پیش از این رمان نامیرا درباره واقعه عاشورا را نوشته بود که از سوی انتشارات نیستان چاپ و با استقبال خوبی از سوی مردم و اهالی فرهنگ روبهرو شد اما «مستوری» با موضوع زندگی شهید زینالدین به نگارش درآمده است.
صادق کرمیار پیش از این با کتاب نامیرا نام خود را بر سرزبانها انداخته بود. در این کتاب واقعه کربلا را در قالب داستانی روایت کرد تا فضای شهر کوفه پیش از حادثه عاشورا را نشان دهد و شک و تردید مردم در حمایت از امام حسین (ع) و علل آن را روشن سازد. رهبر معظم انقلاب از آن کتاب به نیکی یاد کردند و خواندن آن را توصیه نمودند. «نامیرا»، کتاب شایسته تقدیر دوره بیست و هشتم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شناخته و چندین بار تجدیدچاپ شده است.
رد پای شهید زینالدین در «مستوری»
کرمیار پس از این موفقیت حالا با داستان تازهای به نام مستوری بار دیگر بخت خود را در عرصه کتاب میآزماید و خوانندگان این اثر درباره آن نظر خواهند داد. داستان تازهترین رمان خالق «نامیرا» با نام «مستوری» با نامزدی سیامک و سپیده آغاز میشود. سیامک فرزند دکتر خسروی در شرکت تولید مواد غذایی طیور فعالیت میکند و سپیده دانشجوست؛ ماجرایی که باعث میشود سیامک از شرکت استعفا دهد و همزمان نسبت به اینکه دکتر خسروی پدر اوست، دچار شک و تردید شود. در این شرایط ترجیح میدهد زندگی سپیده را به سرنوشت خود گره نزند و تلاش میکند نامزدی و ازدواج با سپیده را به هم بزند، امّا سپیده که عاشق سیامک است، وقتی متوجه موضوع میشود، با سیامک همراهی میکند تا به راز زندگی او پی ببرد. در همین مرحله شواهدی به دست میآید که پای مهدی زینالدین را به داستان باز میکند و سیامک و سپیده به تصور اینکه ممکن است با پیدا کردن زینالدین، پدر سیامک را نیز پیدا کنند، راهی قم میشوند و به کتابفروشی پدر زینالدین میروند و وارد خانواده میشوند. خانواده زینالدین به پرسشهای آنها جواب میدهند و با زندگی مهدی و برادرش بیشتر آشنا میشویم و کمکم با دوستان دوران دبیرستان آنان آشنا میشویم تا اینکه سیامک در تحقیقاتش به سؤالات جدیدی برمیخورد.
تجربه داستاننویسی اجتماعی
همزمان با انتشار کتاب مستوری خبرگزاری مهر به این نکته اشاره میکند که رمان «مستوری» اثر صادق کرمیار را نیز باید در زمره آثاری دانست که تاب مستوری در برابر مخاطبش را از دست داده و برای او از آنچیزی گفته که این روزها در جامعه ایران درباره آن حرفهای زیادی میتوان گفت و شنید. بنمایه و پیرنگ «مستوری» فساد سیستماتیک اقتصادی در جامعه ایران معاصر است. ماجرای یک رزمنده سابق که حالا مبدل به رئیس یک کارتل اقتصادی کلان و البته فاسد شده است و در منجلابی که برای خود ساخته دست و پا میزند و پسرش که در میانه قصه درباره رابطه پدر و پسری با وی دچار شک میشود و دختر جوانی که همسر اوست و البته راوی داستان. کرمیار نویسندهای شناخته شده در ژانر رمان تاریخی است. «نامیرا»، «درد» و «دشتهای سوزان» شاخصترین آثار او در این ژانر هستند که همگی با استقبال مخاطبان و منتقدان روبهرو شده است. با این همه در اتفاقی تازه که او با رمان «مستوری» رقم زده است نشان داده است که میتواند خود را از قالب نویسندهای تاریخی و حتی جنگینویس به یک داستاننویس اجتماعی نیز ارتقا دهد. اتفاق جالبی که در «مستوری» رخ میدهد احاطه نویسنده به جزئیات فساد سیستماتیک اقتصادی است که در رمان با پیرنگ آن جلو میرود. او روابط میان افراد در این سیستم و فعالیت آنها و نیز نوع تنظیم روابط میان آنها را به روشنی ترسیم میکند و از این منظر حتی میتوان گفت که فصلی تازه و بکر از روابط سیستماتیک فساد اقتصادی در جامعه ایران امروز را به تصویر میکشد. تلاش فوقالعاده و موفقیت کرمیار در شخصیتپردازی و ساخت چهرههای متفاوت در این سیستم، خلق دیالوگهای متناسب با شخصیتها و رفتارهایی که انتظار میرفت تا از آنها سر بزند در این رمان ستودنی است. رمان دو فراز تاریخی را نیز چاشنی خود کرده است که بخشی به رابطه شهید مهدی زینالدین با قهرمان داستان و خانواده او و بخشی دیگر به ماجراهایی از مبارزات سیاسی در سالهای قبل از انقلاب اسلامی باز میگردد. در این بخش به ویژه زمانی که کرمیار تصمیم به شکلدادن به حوادث و روابطی در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی گرفته است، اتفاقی تازه و نو در رمان شکل نگرفته است. روابط، آدمها و اتفاقات پیرامون کلیشههای همیشگی داستاننویسی موسوم به انقلاب اسلامی است و از این منظر داستانی تازه برای مخاطب شکل نمیگیرد.
«مستوری»، رک و بدون رودربایستی
«مستوری» با این همه رمانی قابل قبول است. رمانی که متعلق به زمانه خودش است و بدون تعارف داستانی درباره همین روزگار و زمانه را روایت میکند؛ داستانی که مخاطبش انتظار آن را دارد و در مواجهه با آن روایتی سفارشی را نیز مشاهده نمیکند. کرمیار تند و رک و بدون رودربایستی مینویسد، اهل مماشات با جریانی نیست و قهرمانان داستانش نیز همگی تکلیفی روشن با خود و داستان دارند و داستان نیز با تعلیق مناسب و کافی توانسته راه خود را در ذهن و روان مخاطب باز کند. با این همه این سؤال باقی است که چنین آثاری با تغییر دغدغه مخاطبان آن تا چه اندازه میتواند در قفسه کتابخوانان ایران باقی بماند. آیا با گذر زمان و تحولات تازه در جامعه ایران و حتی تغییر دغدغههای اجتماعی و سیاسی مردم، چنین آثاری کماکان جایی در ذهن و قلب مخاطبان خواهند داشت و از آنها یاد خواهد شد؟ برای پاسخ به این سؤال باید بار دیگر به رمان رجوع کرد. رمان کرمیار با وجود خوشخوانیاش به نظر نمیرسد که توانسته باشد راهی به درون زندگی و زمانه شخصیتها و اتفاقاتی که راوی آن است پیدا کرده باشد. این رمان با وجود خوشخوانی خود رمانی است تکلایهای. «مستوری» با وجود چابکی در روایت قصد ندارد به ریشههای داستانی که بیان میکند و بنمایههای فکری و فلسفی شکل گرفتن چنین اتفاقاتی سر بزند و لاجرم چنین داستانی تا زمانی سکه خواهد داشت که آنچه میگوید نقل محافل مخاطبانش باشد و در نتیجه وقتی التهابات فروکش کند و چیزی جز لایههای رویی قصه برای توجه مخاطب اهمیت پیدا کند، «مستوری» تنی نحیف برای عرضه کردن و در ذهن ماندن دارد و این شاید مهمترین نقد به خلق آثار داستانی با چنین مضامینی باشد؛ آثاری که در سالهای اخیر با شمارگان و عناوین متعدد پیرامون انقلاب اسلامی و دفاع مقدس نوشته شده است، اما چیزی جز روایت و قصهپردازی در پس خود برای بیان شدن ندارند. با این وجود تلاش و گام برداشتن کرمیار در این عرصه ستودنی است و نشان میدهد که توان بالا و البته زمین و عرصه تمرین بالایی برای خلق آثاری با چنین موضوعاتی پیش روی جامعه ادبی ایران گشوده است که سری سودایی و نترس برای طی طریق در آن نیاز دارد.