سرویس اجتماعی جوان آنلاین – مهسا گربندی: یاد آن روزها بخیر که بهبهانه ازدواج دختر و پسر جوان، تمام آشنایان دور هم جمع میشدند و در یک مهمانی ساده عروس و داماد را راهی خانه بخت میکردند. آن روزها حیاط خانه پدر داماد یا عروس چراغانی میشد، میز و صندلیهایی را در آن میچیدند و با یک نوع غذای ساده از مهمانان پذیرایی میکردند. همه چیز ساده و بیآلایش بود، مهمانان یکییکی میآمدند و شاهد شروع زندگی ساده و بادوام عروس و داماد میشدند. اما این روزها سبکزندگیها تغییر کرده و یک زلزله فکری در ذهن دختران و پسران ایرانی و خانوادههایشان ایجاد شده که تمام سادگیهای ازدواج را ویران کرده است. حالا دیگر عروس و داماد و بهخصوص خانوادههای آنها تالارهای شیک و پرهزینه، خانههای لوکس و جهیزیههای گرانقیمت طلب میکنند و به مهریه کمتر از سال تولد عروس خانم راضی نمیشوند. نتیجه تمام این سختگیریها نیز باعث بههم خوردن ازدواج بسیاری از زوجهای جوان شده که هر سال سن ازدواجشان بیشتر میشود و به بهانه مشکلات اقتصادی حاضر به ازدواج نمیشوند.
در این میان اما هستند کسانی که ازدواج را سخت نمیگیرند و با حقوق حداقلی زندگی مشترکشان را شروع میکنند. آنها برایشان مهم نیست که حتما خانهشان نوساز باشد و متراژ زیادی داشته باشد. حتی اینکه در کدام منطقه از شهر قرار است زندگی کنند نیز دغدغهشان نیست. خیلی از این دختران و پسران جوان، مهمانی خودمانی و دورهمی ساده را بهعنوان جشن عروسیشان انتخاب کردهاند و لوازم خانه ضروری و ارزانقیمتی را برای شروع زندگیشان خریدهاند. این زوجهای جوان معتقدند که حرف و حدیث مردم تحت هر شرایطی بدرقه زندگیشان خواهد بود پس چه بهتر که شرایط ازدواج را به خود و خانوادههایشان سخت نکنند.
زوج جوانی که بعد از جشن عقدی ساده زندگی مشترکشان را شروع کردندمیلاد که ۴ سال پیش به همراه همسرش از تجملات مراسم عروسی صرفنظر و زندگیشان را ساده آغاز کردند به خبرنگار «جوان آنلاین» میگوید: «آن موقع من ۲۸ سالم بود و همسرم ۲۳ سال داشت که ازدواج کردیم و در همان محضری که عقد کردیم یک ساعت در سالن ماندیم و یک جشن خودمانی گرفتیم. از همان سال ۹۳ بود که همه به ما میگفتند اگر جشن عروسی نگیرید، پشیمان میشوید، اما حالا که ۴ سال از زندگی مشترکمان میگذرد نه تنها پشیمان نیستیم بلکه به کاری که کردیم افتخار میکنیم.»
او ادامه میدهد: «برای شروع زندگیمان بعد از عقد، یک خانه قدیمی و کوچک در شرق تهران اجاره کردیم و فقط لوازم ضروری مانند یخچال، گاز و فرش برای خانهمان خریدیم. ما حتی تا دو سال بعد از ازدواجمان تلویزیون هم نداشتیم. زیرا که قصد داشتیم با پساندازهایمان زندگیمان را بسازیم و تا جایی که توانستیم از هزینههای اضافی صرفنظر کردیم.»
جشن عروسی لاکچری برای بستن دهان مردم!
میلاد به پیشرفتها و پساندازهایی که در این ۴ سال کردهاند اشاره میکند و میگوید: «من و همسرم هر دو شاغل هستیم و در این ۴ سال به جای هزینههای اضافی جشن عروسی یا خرید لوازم غیرضروری پول پسانداز کردیم و خوشبختانه توانستیم در این زمان کم یک خانه کوچک در جنوب شرق تهران بخریم.»
این مرد ۳۲ ساله به مراسمهای مجللی که سایر دوستان و اقوامشان در این ۴ سال گرفتهاند اشاره میکند و میگوید: «خیلی از دوستانمان در این مدت جشن عروسیهای لاکچری گرفتند و بخاطر همین زیر بار بدهی و قسط رفتهاند. یکی از دوستانمان که برای برگزاری جشن عروسی گرانقیمت و تهیه جهیزیه لوکس ۴ سال عقد ماندهاند و به همین دلیل اختلافات شدیدی پیدا کردهاند تا جایی که حتی زندگیشان به مرز طلاق نیز رسیده است.»
ملاک ازدواج، ساختن یک زندگی آرام یا فرو کردن زندگی مجلل در چشم دیگران؟!
میلاد میگوید: «اکثر اطرافیانمان که جشن ازدواجشان را تجملاتی برگزار کردهاند دغدغه حرف مردم را داشتند. حالا آنها پشیمانند و میگویند حتی با مخارج سنگین نیز جشن عروسیشان حاشیههای زیادی داشته است. آنها میگویند که کاش اینقدر هزینه نمیکردند و آن پولها را برای ساخت زندگیشان خرج میکردند. امیدوارم که روزی دختران و پسران جامعه ما به این نتیجه برسند که با حداقلها زندگیشان را شروع کنند و دست از تجملات بیهوده بردارند.»
او به سطح اقتصادی متفاوت خانوادهها اشاره میکند و میگوید: «به نظر من آنقدر باید سطح فکرمان را بالا ببریم تا درک کنیم که هر کس سطح زندگی متفاوتی دارد. واقعا از جوانی که پدرش پولی ندارد و در این وضعیت کسادی بازار وارد جامعه شده، نمیتوان توقع خرجهای چند ده میلیونی داشت. همینطور در جامعه ما دختران جوانانی هستند که نمیتوانند جهیزیه بسیاری بخرند. واقعا اینها ملاک یک ازدواج سالم نیست و باید هدف ازدواجمان را مشخص کنیم.»
چشم و همچشمی با دیگران در ازدواج تبدیل به یک معضل اجتماعی شده است
مجید ابهری، جامعهشناس و آسیبشناس اجتماعی درباره جای خالی ازدواج آسان در جامعه امروز ما میگوید: «ازدواج، یکی از اصلیترین مراحل زندگی هر مرد و زن و سرآغاز اشتراک در عاطفه، احساس و زندگی است. ازدواج میتواند مرد یا زن را کامل کند. در صورتی که همسانگزینی اساس آن باشد؛ و روش اجرایی آن ازدواج ساده یا سهل باشد. متاسفانه امروز براساس تغییرات سبک زندگی تحت تاثیر شبکههای ماهوارهای یا فضای مجازی و چشم و همچشمی با دیگران ازدواج گاهی به یک معضل اجتماعی تبدیل میشود و هزینههای آن جوانان را در این مرحله اصلی فراری میدهد.»
این آسیبشناس اجتماعی ادامه میدهد: «لباس، سفره عقد، سالن عروسی، جهیزیه، مهریه و اقلام دیگر نیز باری به دوش خانواده دختر و پسر جوان قرار میدهد و اگر محل اعتبار مالی برای این مخارج موجود نباشد آثار زیانبار آن تاثیر مستقیم به زندگی زوجین خواهد گذاشت. تا جایی که حتی استرس و اضطراب حاکم بر ذهن مرد میشود و بالافاصله مشکلات دیگری در زندگی بروز میکند و زندگی را به تلخی میکشاند.»
ابهری با اشاره به آمار تجرد ۲۲ میلیونی جوانان کشور میگوید: «کاهش آمار ازدواج علل مختلفی دارد که یکی از اصلیترین آنها هزینههای طاقتفرسا میباشد که اگر به جای این بخش ازدواج آسان تبلیغ و شایع شود، آمار ازدواج بهشدت بالا میرود و این در حالی است که هم تکلیف ۲۲ میلیون جوان ایرانی روشن میشود و هم فساد اجتماعی کاهش مییابد.»
ضرورت ترویج فرهنگ ازدواج آسان
متاسفانه ازدواج آسان که فرهنگی غنی و سنتی دیرینه جامعه ایرانی بوده تا حدود زیادی تحت تاثیر چشم و همچشمیها و تجملات خودساخته رو به فراموشی رفته و افزایش سن ازدواج در میان جوانان ایرانی بیانگر همین مسئله است؛ بنابراین باید هر چه سریعتر برای ترمیم فرهنگ ازدواج آسان و حذف هزینههای سنگین غیرضروری از آیینهای عروسی و ازدواج در ایران اقدام شود.
بهراستی که یک شب به یاد ماندنی ارزش سختیهای آینده زندگی مشترک را ندارد و زوجهای جوان باید بیاموزند که قرار است برای خودشان زندگی کنند و نه برای حرف و تایید نظر دیگران.