کد خبر: 1208084
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۴۰۲ - ۰۳:۲۰
مائده اسلامی، مدیر بازارچه محصولات ارگانیک:
آشپزی، عشق مادر را به فرزند منتقل می‌کند، به همین خاطر وقتی از هر کودکی سؤال کنی چه غذایی را دوست داری، بدون شک بهترین دستپخت را دستپخت مادرش می‌داند، چون تنها مادر است که ذائقه و علاقه فرزندش را می‌شناسد و سعی می‌کند غذا را به نحو احسن برای فرزندانش تهیه کند، به همین خاطر بسیاری از مادران تلاش می‌کنند به کودکان خود وعده‌های غذایی سالم بدهند چراکه بر این باورند، بشقاب کودک‌شان آینده جسمی او را می‌سازد و از طرفی می‌دانند روح سالم در بدن سالم است
محبوبه قربانی

جوان آنلاین: مادر شدن برکات زیادی دارد، از جمله تغییر نگاه به زندگی، چراکه پس از ورود کودک به این جهان تقریباً همه چیز برای مادر تغییر می‌کند. مادر بودن تنها شغلی است که بدون هیچ چشمداشتی با تمام توان و عشق انجام می‌شود. او حتی زمانی که خواب است به غذا و حیات فرزندش فکر می‌کند، بدون آنکه ذره‌ای از این دغدغه‌ها خسته شود. مادری سخت‌ترین مسئولیت دنیاست، اما توأم با عشق، رضایت و از‌خودگذشتگی است.
این حقیقت دارد که آشپزی، عشق مادر را به فرزند منتقل می‌کند، به همین خاطر وقتی از هر کودکی سؤال کنی چه غذایی را دوست داری، بدون شک بهترین دستپخت را دستپخت مادرش می‌داند، چون تنها مادر است که ذائقه و علاقه فرزندش را می‌شناسد و سعی می‌کند غذا را به نحو احسن برای فرزندانش تهیه کند، به همین خاطر بسیاری از مادران تلاش می‌کنند به کودکان خود وعده‌های غذایی سالم بدهند چراکه بر این باورند، بشقاب کودک‌شان آینده جسمی او را می‌سازد و از طرفی می‌دانند روح سالم در بدن سالم است. از جمله خوراک سالمی که هر مادری می‌تواند از همان ابتدا ذائقه کودکش را با آن آشنا کند و فرزندانش را به خوردن آن عادت دهد، غذا‌هایی با مواد غذایی ارگانیک است. مائده اسلامی مادری است که تمام هم و غم خود را در این زمینه گذاشته است.

غذای سالم مادرانه برای همه بچه‌ها
مائده اسلامی متولد ۱۳۶۲، کارشناس دکوراسیون معماری داخلی است. او از جمله مادرانی است که بعد از تولد اولین فرزندش فعالیت هنری‌اش را کنار گذاشت و به خاطر نگاه مادرانه و مسئولانه‌اش، همراه شوهرش راهی شهر و روستا‌های اطراف تهران شد تا بتواند مواد غذایی سالم و محصولات ارگانیک را تهیه و بشقاب غذای سالم را مقابل فرزندش قرار دهد؛ کاری که شاید برای خیلی از مادران به نظر سخت باشد، اما او می‌گوید: گاهی وقت‌ها سخت بود، اما احساس می‌کنم بخش مهمی از وظیفه مادری‌ام را به درستی انجام داده‌ام. همین که از خودم راضی هستم، خوشحال و آرام هستم و این آرامش یقیناً برای فرزندانم کلی دستاورد دارد. می‌دانم روزی می‌رسد که به آن‌ها می‌بالم. او حالا مادر چهار فرزند است. یکی ۱۲ ساله، دوقلوهایش هشت‌ساله و دخترش دو‌ساله است. خانم اسلامی وقتی ثمره جسمی و روحی غذای سالم را در فرزندانش دید، دست از کار نکشید و تلاش کرد دسترسی به مواد ارگانیک را برای دیگر مادران راحت و نزدیک‌تر کند، از همین رو این مادر جوان، فروش محصولات ارگانیک را از یک جلسه مادرانه در مدرسه پسرش با یک میز کوچکی از محصولات ارگانیک شروع کرد تا اینکه طی سالیانی با رضایت بسیاری از مشتریان، حالا مدیر یک بازارچه محصولات ارگانیک و سالم به نام بازارچه حضرت خدیجه (س) است. برای این گفتگو به محل بازارچه که روز‌های دوشنبه و سه‌شنبه در بقعه شیخ عبدالله طرشتی در خیابان آزادی برگزار می‌شود، رفتم. در محوطه چندین میز از خوراکی و مواد غذایی ارگانیک مانند عسل، شیرینی و قطاب یزد و کرمانشاه، پفک و چیپس با سویق، سوسیس و کالباس با گوشت خالص، نوشابه‌های بدون گاز و صبحانه سلامت و چند میز هم از انواع پوشاک زنانه و بچگانه چیده شده بود. دستمال و سفره‌هایی از جنس پارچه‌های سنتی یزد هم روی چند میز زینت‌بخش این بازارچه بود. میز‌ها آماده بودند، اما از فروشنده‌ها خبری نبود. تعجب کردم و سراغ‌شان را گرفتم که متوجه شدم همراه تعدادی از اهالی محل و مشتری‌ها بعد از پیاده‌روی صبحگاهی در گوشه‌ای از محل بازارچه سر کلاس درس اخلاق هستند. این رسم بازارچه بود که قبل از شروع کار فروش محصولات، ساعتی کلاس‌هایی از جمله تجارت اسلامی و اخلاق مهدوی برگزار می‌شد و بعد از صرف صبحانه، کار بازارچه شروع می‌شد.
بعد از اتمام کلاس گفتگو را با خانم مائده اسلامی، مدیر این بازارچه شروع کردم که ماحصل آن را در زیر می‌خوانید.

قبل از مادرشدن به غذای ارگانیک اهمیت می‌دادید؟
حقیقت را بخواهید به خاطر مشغله کاری بیشتر میهمان مادرم بودم، اما بعد از نعمت مادرشدنم به طرف غذا‌های ارگانیک رفتم.


چطور؟
یادم است وقتی کلمه Nestle را روی قوطی شیرخشک پسرم دیدم آن را کنار گذاشتم و همان‌جا تصمیم گرفتم شیر ارگانیک تهیه کنم. اولین غذایش فرنی با شیر بز و سویق بود. سرلاک هم از غذا‌هایی است که بچه‌ها به آن علاقه دارند. آن را هم با سویق درست می‌کردم. بعد که بزرگ‌تر شد، صبحانه اش از مواد گرمی و مغذی طبیعی مثل ارده شیره، کرم کنجد و کرم بادام زمینی بود، چون مطالعه کرده بودم و می‌دانستم برای حافظه خوب است. روغنی که برای درست کردن غذا استفاده می‌کردم، زیتون و کنجد بود. همین روش را برای سه فرزند دیگرم نیز داشتم.

این کار سخت نبود؟
خب سختی‌های خودش را داشت، چون تعطیلات آخر هر هفته همراه شوهرم به شهرستان و شهر‌های اطراف تهران می‌رفتیم، اما معتقدم برای داشتن یک زندگی صحیح و سالم باید زحمت کشید.

برای این همه زحمت و سختی که تحمل می‌کردید، از طرف خانواده سرزنش نمی‌شدید؟
چرا، البته از سر دلسوزی بود، مثلاً مادرم می‌گفت این وسواس را کنار بگذار و خودت را اذیت نکن، اما سلامتی فرزندانم برایم خیلی مهم بود، به همین دلیل همه کار‌ها را با عشق و محبت انجام می‌دادم. شوهرم هم گلایه‌ای نداشت و همیشه همراهم بود.

از اثرات تهیه غذای سالم بگویید. آیا تفاوتی دیده‌اید؟
بله. طوری که بعضی مواقع دوستانم می‌گویند برای فرزندانت اسپند دود کن، چون آن‌ها نسبت به هم‌کلاسی‌های‌شان غیبت کمتری بابت مریضی دارند. به لحاظ قدرت بدنی هم بسیار قوی و سالم هستند، طوری که در هر رشته ورزشی تا حد قهرمانی بالا می‌روند، به همین خاطر خرید که می‌روم باید فرزندانم باشند، چون نمی‌توانم تنهایی وسایل را بردارم. آن‌ها خیلی مرا کمک می‌کنند و اصلاً خسته نمی‌شوند. اخلاق‌شان هم بسیار خوب است و هر چهار نفر باهم سازگاری بالایی دارند. با هیچ‌کدام از آن‌ها تنشی نداشته‌ام. بسیار باهوش هستند و حافظه‌ای قوی دارند و من برای درس خواندن آنان و انجام هر کاری سختگیری نمی‌کنم. واقعاً غذای سالم مادرانه هم بر جسم و هم بر روح بچه‌ها تأثیر دارد. این قبیل افراد عصبی مزاج نیستند و بسیار آرام هستند. به نظرم حساسیت و نگاه مسئولانه مادر به تغذیه فرزندان در نهایت موجب سلامت جامعه می‌شود.

بچه‌ها در خوردن این مدل غذا‌ها بدقلقی نمی‌کردند؟
چرا، ولی من اهمیت نمی‌دادم و غذای دیگری هم درست نمی‌کردم، به همین دلیل مجبور می‌شدند همان غذا را بخورند.

تندی و بداخلاقی نمی‌کردید؟
نه اصلاً. اگر این اخلاق را پیش می‌گرفتم، آن‌ها تا این اندازه آرام نمی‌شدند. فقط با آن‌ها صحبت می‌کردم و حقیقت را می‌گفتم. بچه‌ها را با مضرات بعضی خوراکی‌ها مثل نوشابه، شکلات، چیپس و پفک آشنا می‌کردم. حالا آن‌ها خودشان برای دیگران از این مضرات صحبت می‌کنند، البته از همان کودکی سعی کردم آن‌ها را با خوردن غذا‌های سالم عادت بدهم، حالا طوری شده است که اگر غذایی با مواد کارخانه‌ای تهیه شود، نمی‌خورند و خودشان دنبال محصولات ارگانیک می‌روند.

حال‌تان از روشی که پیش گرفتید چگونه است؟
خیلی خوب. احساس می‌کنم بخش مهمی از وظیفه مادری‌ام را به درستی انجام داده‌ام. شاید خنده‌دار باشد، گاهی با خودم می‌گویم چقدر مادر خوب و مهربانی هستم. از طرفی، وقتی می‌بینم مادران دیگر به بازارچه می‌آیند و از مشتری‌های دائم ما شده‌اند، معلوم می‌شود تغذیه سالم را شناخته‌اند و به سلامتی خانواده اهمیت می‌دهند. این حالم را خوب‌تر می‌کند و از حضورشان انرژی می‌گیرم. مدام می‌شنوم که می‌گویند بازارچه را حفظ کن و آن را نگهدار. خدا را شکر بحث تغذیه سالم در کشورمان در حال رشد است.

حالا از بازارچه برای‌مان بگویید. چند سال است راه‌اندازی شده است و فروشنده‌ها را چگونه پیدا کردید؟
وقتی خودم محصولات را به سختی تهیه می‌کردم تصمیم گرفتم، سختی دسترسی به محصولات را برای دیگر مادران راحت و نزدیک کنم. قبل از راه‌اندازی بازارچه، کار را از مدرسه پسرم در جلسه اولیای مادر‌ها شروع کردم. به مدیر مدرسه پیشنهاد دادم چند میز در جلسه بگذارند تا مادران محصولاتی را که خودشان تهیه می‌کنند و بدون مواد نگهدارنده است، به فروش بگذارند. مدیر مدرسه موافقت کرد و نقطه آغاز کار از آنجا شروع شد تا اینکه تعداد میز‌ها بیشتر و بیشتر شد و این فروش از اتاق جلسه به سالن مدرسه رسید و فروشنده‌های زیادی ثبت‌نام کردند. حالا ۸۰۰ فروشنده در یک کانال داریم که فروش آنلاین انجام می‌دهند و تعدادی هم در این بازارچه فروش حضوری دارند. از عمر بازارچه هم شش سالی می‌گذرد. وقتی با گروه‌های تغذیه سالم آشنا شدم، به خاطر اینکه از آن‌ها خرید کرده بودم و می‌دانستم محصولات‌شان مطمئن است- به عنوان مثال یک گروه بچه‌های طلبه که با آرد سبوس‌دار نان سالم می‌پختند- پیشنهاد دادم و آن‌ها به عنوان فروشنده در بازارچه مشغول کار شدند.

دلیل انتخاب نام بازارچه «حضرت خدیجه (س)» چه بود؟
بیشتر مخاطبان ما خانم بودند و از آنجا که حضرت خدیجه (س) جایگاه مهم اقتصادی جهان اسلام را داشتند، این نام با هدف احیای تجارت جهانی حضرت خدیجه (س) انتخاب شد.

نگاه بازارچه اقتصادی است یا اجتماعی؟
هم اجتماعی و هم کمک به اقتصاد خانواده‌هاست. خانواده‌هایی که به هر جهت نیاز مالی دارند، اما مادران آن‌ها به خاطر داشتن فرزند برای‌شان سخت است بیرون خانه فعالیتی داشته باشند، به همین خاطر همراه فرزندان‌شان در اینجا مشغول کار می‌شوند. یک فرش کنار میز کارشان پهن می‌کنند و با آرامش اینکه فرزندان‌شان روی آن فرش بازی می‌کنند، کارشان را انجام می‌دهند. همه فروشنده‌ها باهم رفیق هستند تا رقیب. کار همراه فرزند حال مادران را خوب می‌کند و این حال خوب روی خود مادر و خانواده تأثیر می‌گذارد.

حرف آخر.
به جرئت می‌توانم بگویم به جایی رسیده‌ایم که توان گسترش این دسته از بازارچه‌ها را داریم چراکه مادران ساکن در شهر‌های بزرگ و صنعتی مانند تهران خواهان تهیه غذای سالم برای فرزندان‌شان هستند، پس لازم است آن‌ها را برای رسیدن به این هدف کمک و راه را نزدیک و آسان کنیم. توقع ما حمایت است. مکان در اختیارمان قرار دهند و تبلیغ و اطلاع‌رسانی هم در جای خودش انجام شود.
***
طعم خوش سوسیس و کالباس مادرانه
در بازارچه محصول سوسیس و کالباس هم فروخته می‌ش، د؛ محصولی که مدام از سوی کارشناسان تغذیه منع خوردن آن را می‌شنویم و به مادران هم توصیه می‌شود از این مواد برای تهیه غذای کودکان استفاده نکنند. همین مرا کنجکاو کرد تا بدانم چطور این محصول در بین دیگر محصولات ارگانیک جا گرفته است. فروشنده زن جوانی بود که در گپ‌وگفت با او متوجه شدم، همان نگاه مادرانه‌ای که صحبتش شد، او را وادار به یادگیری تهیه سوسیس و کالباس خانگی کرده است و برای اینکه به علاقه فرزندانش نه نگوید، همه تلاشش را کرده و طرز تهیه این مواد را به صورت سالم و ارگانیک یاد گرفته است. او حالا دارای مدرک سازمان فنی و حرفه‌ای در خصوص تهیه این مواد غذایی است و یک‌سالی است این محصول را تا حد فروش به دیگر مادران بالا برده و به شرط اخذ مجوز در فکر تولید انبوه آن است.
خانم محمدی متولد ۱۳۵۰ و مدرک کارشناسی هنر دارد. او می‌گفت به خاطر شغل شوهرش همراه سه دخترش به کشور‌های مختلفی سفر داشته و مدتی هم در آن کشور‌ها زندگی کرده‌اند. سوسیس و کالباس از جمله غذا‌هایی بود که در بعضی کشور‌ها سرو می‌شد، به همین دلیل فرزندان‌شان به خوردن آن‌ها رغبت زیادی نشان می‌دادند، اما او از خرید آن‌ها ممانعت می‌کرد، به این دلیل که شک داشت مبادا گوشت مصرفی حلال نباشد. او در ادامه گفت: از طرفی دوست نداشتم صورت‌مسئله را پاک کنم، به همین خاطر با خودم گفتم بهتر است مسئله را حل کنم. همان جا تصمیم گرفتم وقتی به ایران برگشتیم، خودم آن‌ها را به صورت خانگی تهیه کنم.
او افزود: بعد از اینکه به ایران برگشتم، ابتدا به صورت تئوری و عملی دوره تهیه این مواد را گذراندم تا اینکه مدرک فنی و حرفه‌ای گرفتم. این کار خیلی سرمایه زیادی نمی‌خواست و من هم به دنبال سود زیادی نبودم. کار را به صورت جدی از بهمن ماه سال گذشته شروع و سعی کردم محصولات را با کیفیت بالا و با نازل‌ترین قیمت بفروشم.
زن جوان ادامه داد: به لطف خدا در این مدت کاری مشتری‌ها راضی بوده‌اند. شکل کارخانه‌ای این محصول به خاطر مواد افزودنی مضرات زیادی دارد، به همین دلیل خوردن آن توصیه نمی‌شود، از طرفی بچه‌ها به طعم آن علاقه دارند، همین بهانه‌ای شد تا تصمیم گرفتم محصول را به صورت سالم و ارگانیک برای خانواده‌ها و همچنین مادران باردار تهیه کنم تا نوع سالم آن را مصرف کنند و از عوارض آن دور باشند. از تصمیمی که گرفته‌ام و کاری که انجام می‌دهم راضی‌ام.
این مادر در آخر گفت: این محصول به شکل سالم و ارگانیک به شرط حمایت توان انبوه‌سازی دارد. از مسئولان تقاضا دارم ما را حمایت کنند تا به نیاز خانواده‌ها و به خصوص مادران پاسخ دهیم.

غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
زهرا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۴۸ - ۱۴۰۲/۱۰/۱۷
0
0
عالی بود
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار